چگونه میتوان به افرادی که دچار استرس پس از آسیب شدهاند، کمک کرد؟ (فایل شماره 1)
زمان مطالعه: 8 دقیقه
این فایل ادامه فایل ترس از رها شدن در کودکان را چگونه از بین ببریم؟ است.
صحبتهای سرکار خانم دکتر زهرا امیرآتشانی در برنامه رادیویی از رادیو مادر.
در خدمت شما هستم پیرامون مطالبی در مورد استرس. در این سلسله برنامهها انواع مختلف اضطراب و نحوه مقابله با آن را بررسی میکنیم.
واقعاً ما نمیتوانیم پیش آمدن لحظات دشوار زندگی را متوقف کنیم، ولی میتوانیم تصمیم بگیریم که برای یک زندگی موفقیتآمیز، خودمان و خانوادمان را آماده کنیم.
سرفصلهای این مقاله
- زندگی ما با تولد شروع نمیشود، بلکه با تحول است که شروع میشود.
- کودکی که شاهد زلزله است و تخریب خانهی خود را دیده است.
- اولین علامت این هست که تجربه مجدد خاطره دردناک را مداوم دارند.
- نکته دوم، تلاش افراد.
- علامت سوم، که تمام افرادی که این اختلال را دارند به آن دچار هستند؛ علائم تنش جسمانی است.
- اولین موردی که کودکی که دچار اختلال پس از آسیب شده است از خود ممکن است نشان بدهد، رفتارهای
- واپسگرایانه است.
- نکته بعدی اشکال در خواب و کابوس دیدن است.
- نکته بعدی، فقدان ابراز هیجانی است.
- حواس پرتی و ضعف تمرکز، هم خودش را به عنوان یک علامت نشان میدهد.
- معمولاً این کودکان دیگر روابطشان با همسالانشان مثل قبل نیست.
- برای آموزش مفاهیم کاربردی و ضروری در زندگی به فرزندان خود میتوانید پک 7 جلدی پرورش ذهن کودک
- را با کلیک بر روی لینکهای زیر دریافت نمایید.
- پک پرورش ذهن (نسخه چاپی)
- پک پرورش ذهن (نسخه pdf)
زندگی ما با تولد شروع نمیشود، بلکه با تحول است که شروع میشود.
بحث امروز ما، در رابطه با اضطراب پس از آسیب است. اختلال اضطراب پس از آسیب یک واکنش شایع است که افراد در مقابل رویدادهای بسیار اضطرابآور یا آسیبزا از خودشان نشان میدهند.
وقایع متفاوتی میتواند منجر به این نوع اختلال شود. مثلاً حوادث رانندگی، تصادف رانندگی. ممکن است بعد از تصادف سالها افرادی که شاهد این تصادف بودن را به اضطراب و استرس پس از آسیب برساند.
همچنین مورد یک حمله قرار گرفتن، قربانی یک جنایت بودن، جان به در بردن از یک مصیبتی مثل زلزله، سیل یا انفجار، یا شاهد مرگ دیگران بودن. مخصوصاً شاهد مرگ عزیزان بودن استرس پس از آسیب را در افراد ایجاد میکند.
استرس پس از آسیب، پس از سانحه یا حوادث دلخراش، ایجاد میشود و در اصل پاسخ طبیعی بدن افراد میباشد که در معرض این بلاها قرار گرفتند.
کودکی که شاهد زلزله است و تخریب خانهی خود را دیده است.
یا کودکی که از خیابان با مادرش داشته رد میشده است و تصادف ماشین با مادرش را دیده است و شاهد تمام این جریانها تا به بیمارستان برسد و بهبود یابد، بوده است. شاهد دردی که مادرش میکشیده بوده است.
یا کودکی که وقتی با مادرش از خیابان رد میشده، شاهد این بوده است که دزدی کیف یک نفر را میقاپد و فرار میکند و داد و فریادهای آن زمان را شاهد بوده است.
خاطره حادثه آسیب زا آنقدر قوی هست که به حریم ناخودآگاه ذهن وارد میشود. و واکنش طبیعی افراد هست که مداوم به او فکر بکنند. ولی فرد تمایل دارد که تا آن واقعه را فراموش کند. تلاشمان بر این است که آن ناراحتیها، دلنگرانیها و اضطرابهایی که از این خاطره به ذهنمان میرسد را بیرون ببریم از ذهنمان و کاملاً از ما دور بشود.
این حالت ممکن است در کوتاهمدت تسکین موقتی باشد. یعنی، ما یاد بگیریم که فراموش کنیم. اما در دراز مدت، وضعیت را بدتر میکند.
بدانید که پردازش کامل خاطرات ترسناک باعث میشود فرد راحتتر بتواند با آن خاطره کنار بیاید ولی اگر بخواهیم فراموشی را به عنوان یک راهکار بگذاریم، در این حالت، هر حادثهای ممکن است آن را دوباره به روز اول برگرداند.
اختلال استرس پس از سانحه، ممکن است زمینهساز برخی از مشکلات دیگر باشد. ممکن است کودک ما بعد از این اختلال منجر به اضطراب شدید بشود. ترس داشته باشد، کابوس ببیند، گوش گیر بشود، مداوم گریه کند. فرد ممکن است بداخلاق بشود.
افراد مبتلا به این اختلال، سه نوع علامت اساسی را از خودشان نشان میدهند. که این علائم در بچهها و بزرگسالان یکسان مشاهده میشود:
اولین علامت این هست که تجربه مجدد خاطره دردناک را مداوم دارند.
یعنی مثلاً اگر در یک خیابانی دزدی اتفاق افتاده باشد و این بچه شاهد آن باشد، هر لحظه که بخواهند از این خیابان عبور کنند دوباره خاطره دردناک در ذهنشان ایجاد میشود.
شاید برای شما جالب باشد که بدانید من دچار بیماری سرطان بودم و دورهای از زندگیم را شیمی درمانی میشدم. در آن دوران، من ۵ بار عمل کردم ولی در زمان عمل آنقدر اضطراب نداشتم. ولی عمل شیمی درمانی، باعث اضطراب خیلی زیادی برای من میشد و باعث میشد که من هر لحظه احساس خیلی بدی داشته باشم چون در آن لحظه دردی ندارد و مشکلی نداشتم.
ولی از کمتر از ۱۲ تا ۱۶ ساعت بعد، تمام علائم ناراحت کننده و آسیبهای مختلفی که به بدن من وارد میشد، خودش را نشان میداد.
این قضیه باعث شده که الان وقتی من به مطب دکتری که شیمی درمانی میشدم، میروم ناخودآگاه تجربهی آن روزهای تلخ در ذهن من ایجاد میشود. و مداوم تلاش میکنم که خودم فراموش بکنم ولی با گفتنش خیلی راحتتر میتوانم این قضیه را کنار بگذارم.
به جای فراموشکاری صرف یا پاک کردن کامل آن خاطره، سعی میکنم راحتتر در مورد آن صحبت کنم. حتی اگر آن لحظه منتظرم تا نوبتم بشود تا دکترم را ببینم، بیماران دیگری را که دارند شیمی درمانی میشوند را شاید ببینم، شاید با آنها صحبت کنم و این قضیه باعث آرامش من میشود.
نکته دوم، تلاش افراد.
کلاً افرادی که دچار استرس پس از آسیب هستند، تلاش میکنند.
این افراد اجتناب میکنند از یادآوری اتفاق ناراحت کنندهای که روی داده است. این افراد، سعی میکنند در مورد حادثه، اصلاً فکر نکنند. از افراد، اماکن یا چیزهایی که خاطرات آن زمان را برایشان زنده میکند هم، دوری میکنند.
آنها سعی میکنند در مورد احساسات خود با کسی صحبت نکنند. در صورتی که، صحبت کردن با افراد در مورد این احساسات، خیلی میتواند برای تسکین درد و ناراحتی آنها مفید باشد.
علامت سوم، که تمام افرادی که این اختلال را دارند به آن دچار هستند؛ علائم تنش جسمانی است.
این علائم شامل اشکال در بخواب رفتن، تحریک پذیری، خشم، اشکال در تمرکز، احساس تنش، گارد گرفتن در مقابل دیگران است.
برای جلوگیری از مزمن شدن این علائم و سرعت بخشیدن به روند بهبودی باید کمک بکنیم که این افراد درمورد احساسات خود صحبت بکنند.
صحبت کردن درمورد احساسات، حتی گریه کردن بعد از آن واقعه میتواند به آرامش بعدی کمک شایانی بکند.
این سه مدل علامتی که اعلام کردم و گفتم، علائمی هستند که برای بزرگسالان و کودکان شبیه به هم است. ولی ما یک سری علائم داریم، که فقط مختص کودکان است.
احتمال دارد که بزرگترها هم بعضی از این علائم را نشان بدهند.
ولی علائم شایع این نوع اختلال، برای کودکان میباشد.
اولین موردی که کودکی که دچار اختلال پس از آسیب شده است از خود ممکن است نشان بدهد، رفتارهای
واپسگرایانه است.
یعنی، کودک میآید رفتارهایی را انجام میدهد که مربوط به کودکان کوچکتر از خودش است.
یکی از مراجعین من، بچهای بود که تو سن ۵ سالگی حرف زدن را کاملاً کنار گذاشته بود. و مدل بچههای ۲ ساله که هنوز زبان باز نکردن حرف میزد.
در صورتی که این کودک خیلی خوب توانسته بود از ۳ سالگی کامل صحبت کند و دو سال بود که از صحبت کردنش میگذشت.
ممکن است کودکان در نشان دادن رفتارهای واپسگرایانه شروع کنند به انگشت مکیدن، عدم کنترل ادرار را داشته باشند و ممکن است اشکال در جدا شدن از والدین را داشته باشند. البته اضطراب جدایی، مقولهی جداگانهای است که در فایلهای قبلی در موردش صحبت کردیم.
مورد بعدی که نشانهی این نوع اختلال است برای کودکان، ترس از هر چیزی هست که به نوعی با فاجعه ربط داشته باشد.
مثلاً اگر باران شدیدی آمده است یا رعد و برقی آمده است و بعدش زلزله شده است. هر زمانی که باران شدیدی بیاید یا رعد و برق بیاید آن کودک احساس ترس را خواهد داشت و ترس شدیدی بر او مستولی میشود.
نکته بعدی اشکال در خواب و کابوس دیدن است.
کابوس دیدن را در یک برنامه مجزا در موردش صحبت خواهیم کرد که شما میتوانید برنامهها را از قسمت اضطراب، به صورت رایگان دانلود کنید و دریافت کنید.
نکته بعدی، فقدان ابراز هیجانی است.
مثلاً، شاید از حرکت یک اسباب بازی خنده دار یا یک کارتون کودک قبلاً خیلی ابراز احساسات میکرده و خوشش میآمده و بلند میخندیده.
ولی الان خیلی به قول معروف یخ به این قضیه نگاه میکند و نمیتواند هیجانات خود را ابراز کند. ظاهر اینجور کودکان معمولاً غمگین و افسرده است و گریه کردن یک کاری است که زیاد انجام میدهند.
این کودکان معمولاً آرام و گوشه گیر هستند. تقریباً نسبت به هر چیزی، بیتفاوت و بیعلاقه هستند.
مثلاً اگر قبلاً وقتی با کودک خود به خرید میرفتیم، از جلوی مغازهی اسباب بازی فروشی نزدیک خانه رد میشدیم، کودک با خوشحالی به اسباب بازیها نگاه میکرد و هیجان برای آنها داشته است ولی الان حتی به آن مغازه نگاه هم نمیکند. اصلاً توجه او را جلب نمیکند.
گاهی ممکن است کودکانی که دچار این نوع استرس شده باشند از سردرد، دل درد و سایر علائم بیماری شکایت کنند.
بعضی وقتها برعکس این کودکان شدیداً پرخاشگر میشوند، خرابکار میشود و حتی ممکنه پایه دزدی در کودکی و بزرگسالی باشد.
انفجار خشم، تحریکپذیری، تغییرات ناگهانی در خلق و خو هم یکی از چیزهای مهمی است که باید به آن توجه کنیم.
حواس پرتی و ضعف تمرکز، هم خودش را به عنوان یک علامت نشان میدهد.
ممکن است منجر به این شود که اگر دانش آموز باشد، افت تحصیلی داشته باشد.
معمولاً این کودکان دیگر روابطشان با همسالانشان مثل قبل نیست.
مثل قبل نمیتوانند با آنها بازی کنند، احساس اضطراب و ترس و نگرانی مداوم در مورد سلامتی خودشان و دیگران دارند.
نکته بعدی که باید خیلی به آن توجه کنیم این هست که این افراد حساسیتشان به صداها خیلی زیاد است.
سعی میکنند در مورد مرگ یا هر حادثهی دیگری که بوده است، زیاد صحبت کنند و مداوم از تکرار مجدد آن حادثه ترس دارند.
این اختلال، یعنی اختلال استرس پس از سانحه یک بیماری شایع میباشد که ۸% جمعیت عمومی را در برمیگیرد. و معمولاً ۳۰% کودکان اگر یک سانحهای برای آنها رخ بدهد، بعدش شما نشانههای استرس را در آنها خواهید دید.
این اختلال در هر سنی ممکن است بروز بکند ولی فراوانی آن در کودکان خیلی بیشتر از بزرگسالان میباشد. از طرفی در خانمها فراوانی این نوع اختلال از آقایان بیشتر است.
اگر سانحه و حادثه قبل از ۱۵ سالگی اتفاق بیافتد، خطرناکتر است. و میتواند عامل خطرسازی برای رشد و گسترش این استرس در سالهای بعدی زندگی فرد باشد.
حالا میخواهیم به این برسیم که اگر خدایی نکرده فرزند ما دچار استرس پس از سانحه شد چه کار بکنیم و چگونه به او کمک بکنیم؟
ادامه این مطلب را در چگونه میتوان به افرادی که دچار استرس پس از آسیب شدهاند، کمک کرد؟ (فایل شماره 2) بخوانید.
دیدگاهتان را بنویسید