[vc_row][vc_column][vc_empty_space height=”50px”][/vc_column][/vc_row][vc_row][vc_column][vc_column_text]
منظور از منبع کنترل یعنی میزان باور شخص دربارهی اینکه میتواند بر زندگی خود اثر داشته باشد. منبع کنترل میتواند درونی و بیرونی باشد. کسانی که منبع کنترل درونی دارند معتقدند که سازندگان اصلی زندگی خود هستند، اما کسانی که منبع کنترل بیرونی دارند، معتقدند که آنچه بر سر آنها میآید اصول محصول شانس، تصادف یا نتیجهی اعمال مردمان دیگر است. به عنوان مثال، شخصی که منبع کنترل درونی دارد، به هنگام شکست در کار، تمام مسئولیت را به گردن میگیرد و خود را اصولا مقصر میداند، اما شخصی که منبع کنترل بیرونی دارد، اظهار میدارد که دیگران برای او مشکل میآفرینند یا بدشانسی میآورد.
متخصصان معتقدند که در محیط کار، کسی که منبع کنترل درونی دارد، بر رفتار خود بیشتر مسلط است، از نظر اجتماعی و سیاسی بیشتر فعالیت دارد، سعی میکند رفتار دیگران را تحت تاثیر قرار دهد و به پیشرفت، شکوفایی و نیل به هدفهای خود نیاز شدیدی نشان میدهد. برعکس، کسی که منبع کنترل بیرونی دارد، ترجیح میدهد زیر نظر مدیران مقرراتی مقتدر کار کند. این شخص به راحتی تحت تاثیر قرار میگیرد. کسانی که منبع کنترل درونی دارند، معمولاً جسورند. آنها احساس میکنند که در مقابل پاداشها و تنبیههای زندگی اثر گذارند نه منفعل و ناتوان. افراد در مقابل استرسهای وارد تحمل بیشتری نشان میدهند.
بدین ترتیب، با تعیین منبع کنترل کارمندان و کارگران، میتوان انگیزش و رضایت آنها را بهبود بخشید و در نتیجه به بالا بردن سطح بهداشت روانی آنها کمک کرد؛ مثلاً، کسانی را که منبع کنترل درونی دارند، در تصمیمگیریها دخالت دارد اما کارهای سازمان یافتهتر و با دستورالعملهای روشنتر را در اختیار کسانی گذاشت که منبع کنترل بیرونی دارند. اینجاست که احتمالا هر دو گروه رضایت بهتری به دست خواهند آورد.
[/vc_column_text][/vc_column][/vc_row][vc_row][vc_column][vc_empty_space height=”50px”][/vc_column][/vc_row]