گاهی اوقات صحبت کردن با افرادی که برای بار اول آنها را می بینم، برایم راحت نیست.

گاهی اوقات قبول افراد به همان صورتی که هستند، برایم مشکل است.

از در بین جمع بودن احساس راحتی میکنم.

در کارهای خیریه در شهرم شرکت می‌کنم.

از شرکت در جلسه‌های بحث گروهی لذت می‌برم.

در محل کار جدیدم خودم را درگیر زندگی اجتماعی میکنم.

پذیرفتن اشتباهاتم برایم مشکل است.

دائما به دنبال تجارت و ایده های جدید نیستم.

به محیط پیرامونم به اندازه کل جهان علاقه دارم

دوست جدید پیدا کردن برایم سخت است.

زمان کمی از اوقات فراغتم را صرف شرکت در مهمانی‌ها و معاشرت با مردم می‌کنم.

به ندرت اتفاق می‌افتد که دیر به جلسات برسم.

به راحتی با همه‌ی گروه‌های سنی رابطه دوستانه برقرار می‌کنم و از همراهی با آن‌ها به یک اندازه لذت می‌برم.

سریعا به نامه‌هایی که به دستم می‌رسد، پاسخ می‌دهم.

بیش از صحبت کردن یا انجام هر کاری، فکر می‌کنم.

دانستن نیازها و آرزوهای دیگران برایم مهم است.

صحبت کردن با یک نفر را به صحبت با یک گروه 5 نفره ترجیح می‌دهم.

صحبت کردن در نشست های اجتماعی برایم مشکل است و سعی میکنم بیشتر شنونده باشم.

دوست دارم دوستان و آشنایان زیاد و متنوعی داشته باشم.

به ندرت اتفاق می‌افتد در مسافرت‌هایم، دوستان جدیدی پیدا کنم که با آن ها دوستی دراز مدت داشته باشم.

ترجیح می‌دهم خودم را ازهیاهو و تکاپوی روزمره دور نگه دارم.

بیشتر از دیگران نصیحت یا نظر آن‌ها را می‌خواهم

اگر هنگام تماس تلفنی یک فرد، در دسترس نباشم دوباره با آن شخص تماس میگیرم.

بیان احساساتم برایم سخت است.

در جلسات گروهی، معمولا سعی می‌کنم در وسط اتاق بنشینم.

میتوانم دیگران را تشویق کنم مشکالتشان را با من در میان بگذارند.

اگر میخواهی کاری انجام شود، باید خودت آن را انجام دهی

شغلی را ترجیح میدهم که خیلی با مردم در ارتباط باشم.

معاشرت با افراد سرشناس مهم تر از زیاد آشنا داشتن است.

من اصلا منتظر رفتن به مراسم اجتماعی مثل عروسی ها نیستم.

ترجیح میدهم فردی گوشه گیر باشم تا فردی اجتماعی.

آغاز کردن مکالمه با دیگران برایم مشکل است