بچه انقدر بداخلاق نباش!
زمان مطالعه: 2 دقیقه
هوا امروز خیلی گرمه…
من این غذا رو دوست ندارم…
چرا این حرفو به من زدی…
چرا این کار انجام دادی…
سرفصلهای این مقاله
اینها همه تجربه خُلق منفی است. آیا شما این تجربه را داشتهاید؟
اگر فرزند شما این مدلی است و یا شخصیت خودتان به این صورت است که تمایل به تجربه خُلق منفی دارید مثلاً در یک مهمانی یا در مدرسه و یا در شرایطی که با دیگران هستید و یا خودتان در خانه تنها هستید، نکات منفی را بیشتر از نکات منفی میبینید این میتواند یک ویژگی شخصیتی ارثی باشد.
اما بازخورد شما به این ویژگی میتواند آن را برای شما تغییر بدهد یا اینکه اثر بسیار منفی در زندگی شما بگذارد.
چه اتفاقی میافتد؟ مثلاً فرزند ما میآید و میگوید معلم ماژیک را دیر به من داده است! در این زمان من به جای اینکه بپرسم چرا؟ برای چه این کار را کرد؟ این صحبتها باعث میشود فرزند شما دچار اختلالات هیجانی و اضطرابی بشود.
به جای آن میتوانید بگویید: خب چه چیزی نوشتی؟ وقتی ماژیک را به تو داد، چه کاری انجام دادی؟ نقاشی کشیدی؟
یا مثلاً میگوید: خاله سیب را اول به مریم داد و بعد به من داد! جواب این است که بگویید: سیب خوشمزه بود؟ زرد بود یا سرخ بود؟ دوست داشتی سیب بخوری؟ من هم عاشق سیبم؟
زمانی که اینجوری پاسخی بدهید ما تمایل به خُلق منفی را در یک محیط مثبت قرار دادهایم. در این جا هیچ مشکلی برای فرزندمان به وجود نمیآید اما اگر آن را در یک محیط ناخوشایند قرار بدهیم و به فرزندمان بگوییم: برای چی معلم به شما ماژیک دیرتر داد، فردا بهش زنگ میزنم یا خاله چرا سیب رو دیرتر به تو داد، من زنگ میزنم و خاله را دعوا میکنم.
این رفتارها فضای مسمومی را برای فرزند شما ایجاد میکند و باعث میشود دچار اختلال اضطراب شوند و بیشتر اجتناب کنند از شرایطی که قبلاً در آن بودهاند. مثلاً دیگر فردا دوست ندارد به مدرسه برود یا دیگر دوست ندارد با خاله خود تنها باشد.
اینها رفتارهای اجتنابی است که شما با بازخورد درست میتوانید آن را بهبود ببخشید.
دیدگاهتان را بنویسید