اضطراب مدرسه
زمان مطالعه: 6 دقیقه
پرسش مجری: برای کاهش اضطراب کودکانی که به مدرسه میروند، مخصوصاً کلاس اولیها که برای اولین بار در مدرسه حضور پیدا میکنند باید چه کار کرد؟
پاسخ دکتر امیرآتشانی: اضطراب یا به خاطر شرایط هست که به بچه وارد میشود یا از طرف والدین میباشد.
ترسهای بچه ممکن است از فضای مدرسه، از دستشویی رفتن، جا ماندن در مدرسه که نکند مادرم یا پدرم به دنبالم نیایند، ترس از ارتباط با معلم یا معاون و کادر مدرسه و … باشد.
بعضی از کودکان در روز اول مدرسه به راحتی از مادر جدا میشوند و میروند. این به دلیل داشتن ارتباط خوب و دلبستگی ایمن با خانواده هست و نباید باعث نگرانی شود.
بعضی از بچهها اما به سختی به مدرسه میروند ولی بعدش محیط را دوست دارند و مجدد به سختی به خانه برمیگردند.
اما تعدادی از بچهها به دلیل زمینه ژنتیکی هست که اضطراب دارند و تمایل به تجربه خُلق منفی دارند؛ به این معنی که جهان یک محل تهدیدآمیز هست. مثلاٌ با یک رفتار منفی در مقابل تمام رفتارهای مثبت واکنش نشان میدهند که اگر مادر و پدر واکنش مثبت و خوشاید به این مسائل بدهند، این مسئله رفع میشود در غیر این صورت رفتار اجتنابی و مضطرب ایجاد میشود.
بنابراین خانواده نقش مهمی در ایجاد یا رفع اضطراب دارد.
سرفصلهای این مقاله
راهکارهایی برای خانواده:
بعضی از کشورهای اروپایی کاری انجام میدهند برای بچههایی که اولین بار هست مدرسه میروند. به این صورت که برای هر دانش آموز کلاس اول دو دانش آموز پایه بالاتر (دوم و سوم) قرار میدهند که همراه این بچه باشند و به او کمک کنند و این حس که بچه دو یار بزرگتر دارد در کاهش استرس کودک بسیار کمک کننده هست.
ما نیازهای هیجانی کودک را بابد پاسخ دهیم.
۱- بچه اگر حس میکند ممکنه خانواده دنبالش نیایند لطفاٌ سر ساعت یا زودتر دنبال فرزندتان بروید.
۲- دلبستگی ایمن به والدین داشته باشد. اگر خود والدین رفتارهای اضطرابی و اجتنابی داشته باشند کودک دچار دلبستگی ناایمن میشود که باعث ایجاد اضطراب مخصوصاٌ اضطراب جدایی میشود.
۳-استقلال را به بچهها یاد بدهیم و حس کفایت و ابراز وجود به آنها بدهیم تا حس بزرگ شدن و خوشحالی داشته باشند.
۴- ازادی بیان داشته باشیم.
۵-خواستههای سالم کودکانمان را اجابت کنیم.
۶- ایجاد تفریح و بازیهای مختلف با کودکان که باعث ایجاد هیجان مثبت در خانه میشود.
۷-محدودیتهای واقع بینانه برای کودکان بگذاریم که جزو نیازهای هیجانی هست. اگر هر کاری بخواهد انجام بدهیم با قوانین داخل مدرسه به مشکل میخورد. ما انتظار داریم برای فرزندان از ۵ سالگی داخل منزل قانون داشته باشیم.
در مورد خواب کودکان:
والدین توجه کنند که بین ساعت ۱۲ تا ۳ نیمه شب کودک باید در خواب عمیق باشه تا به رشد جسمی و مغزی کامل برسد.
بنابراین برای اینکه این خواب عمیق در ساعت ۱۲ نیمه شب اتفاق بیافتد حتماٌ باید ۱۰ تا ۱۱ کودک بخوابد که پیشنهاد ما خواب ساعت ۹ است.
و نکته مهم این که ما نمیتوانیم کودک را راس ساعت ۹ بخوابانیم. برای اینکار باید از صبح زود بیدار شدن را برایش تکرار کنیم تا با تنظیم خواب صبح، به طور خودکار خواب شب هم درست شود.
همچنین در بعد از ظهر باید بازیهای حرکتی با کودک داشته باشیم تا بدنش خسته و آمادهی خواب شود.
توجه کنید که اگر بازی هیجانی باشد کودک هوشیارتر میشود و باید سر ساعت شام میل شود.
قصههای شیرین و حمام گرم برای خواب راحت میتواند خیلی موثر باشد.
یک معضل دیگر اینکه کودک صبح بیدار میشود و میگوید نمیخواهم به مدرسه بروم. برخورد خانواده باید چطور باشد؟
سه دسته بازخورد مقابلهای داریم که با توجه به اینکه به دلایلی که گفته شد:
1- بچه خوشش نیامده از مدرسه
2- کودک تسلیم میشود و میشود موجود ساکت که هر روز دارد اسیب روحی میبیند.
3- بعضی از کودکها دنبال جبران افراطی هستند که رفتاری انجام میدهد که هر روز والدین باید بیایند مدرسه و پاسخگو باشند بعضی هم دچار اضطرابی میشوند که دچار دل درد و … میشوند.
در نهایت همهی اضطرابها کودک را گوشهگیر میکند.
برای خانوادهها:
قبل از مدرسه با کودک ورزش کنیم که آرامش دهنده است.
همین کرونایی که هنوز هم آثارش در جامعه هست میتواند اضطراب ایجاد کند برای کودک و آنها را دچار اضطراب اجتماعی کند که دستهای دیگر از اضطرابهاست که دردسر آفرین است.
نکته بعدی فعالیت اجتماعی داشته باشیم. برای روزهای پایانی تعطیلات، پارک بروند و با بچهها باشند حتی اگر ممکن بود به مدرسه بروند و حیاط مدرسه و محیط مدرسه را از نزدیک ببینند. از همهی قسمتهای مدرسه دیدن کنند. هیچ درِ بستهای نباشد که کودک را دچار اضطراب کند که حتماً در آن اتاق اتفاق بدی دارد میافتد.
نکته بعدی بچهها زود بخوابند چون هوش بچهها کم میشود.
نکتهی بعدی بازیهای کامپیوتری است که خشنهایش که کلاً باید حذف شود ولی بازیهای خوب هم به علت جذابیت باعث میشود بچه نخواهد به مدرسه برود.
تشویق بیرونی مثل کادو خریدن برای مدرسه رفتن خوب است اما یک بار. ولی باید سعی کنیم انگیزه درونی ایجاد کنیم و حس مثبت بدهیم: مثلاً بگوییم چه خوب که بزرگ شدی و مدرسه میروی. حس استقلال بدهیم ولی اگر در نهایت نمیتوانیم به فرزندمان کمک کنیم و شرایطشان خوب نیست، این اضطراب میماند و به نوع دیگری تبدیل میشود.
از متخصصان کمک بگیرید و پروتکل کنترل اضطراب را که ۱۶ جلسه است بگذرانید که تاثیرگذار است. برای دریافت فایلهای رایگان کنترل اضطراب بر روی لینک زیر کلیک نمایید:
کنترل اضطراب
نوع برخورد کادر آموزش با کودکان:
امروز دیگر معلمان اعتقادی به تنبیه فیزیکی ندارند و درصد خیلی کمی از معلمان اینگونهاند. بیشتر معلمان در تلاش هستند بهترین رفتار را داشته باشند. حتی نگاه غضب آلود هم اثر بد دارد. حتی تنبیه کلامی هم اثر بد دارد.
توصیه به معلمان:
بیشتر به بچهها گوش دهید. کنار کودک بنشینید و دستش را بگیرید، چشمان معلم همراستا با چشمان کودک باشد و بگوییم چه اتفاقی افتاده؟ چون با گوش کردن بار منفی تخلیه میشود.
برخی بچهها سخت هستند و پذیرش فضای جدید برایشان مشکل هست. شاید اضطراب چندانی هم نداشته باشند. برخی بچهها اضطراب اجتماعی و اضطراب جدایی را به عنوان یک اختلال دارند؛ پس باید به فکر درمان بود.
نکتهی بعدی این که دنیا را از دید کودک ببینیم. به دلیل کرونا این ۲ سال در خانه بودیم و بچه در خانه درس خوانده است. همگی دچار ترس اجتماعی شدیم پس رفتن بچهها به حیاط بزرگ مدرسه با آن همه بچه، اضطراب زاست.
حتما با یک فعالیت، ذهن کودک را منحرف کنید تا فراموش کند چرا اضطراب دارد.
یک چیز خندهدار تعریف کنیم تا همگی بخندند و فضای ذهنیشان عوض شود.
فعالیتهای مختلف با مدرسه هماهنگ کنیم مثل بازیهای جمعی در روزهای اول مدرسه.
نکاتی که نباید انجام دهیم!!!
1. تن صدایمان از حدی بالاتر نرود شاید تن صدای معمولی ما برای برخی بچهها باند محصوب شود.
2. به شرایط کودک دقت کنیم.
3. حتماً نوع نگاه کردن را دقت کنیم بیش از ۱۰ ثانیه خیره شدن به فردی اضطراب زاست.
4. محرومیت از نگاه هم آسیب زاست.
پرسش شنوندگان: اگر روز اول مدرسه بچه گریه کرد چکار کنیم؟
پاسخ دکتر امیرآتشانی: تحمل کنید، شاید بچه دچار اختلال اضطراب نباشد. بچهای باشد که یخش دیر باز میشود. با توجه به سابقهی کودک مثلاً در مهمانی رفتنها میتوانید این موضوع را متوجه شوید (اگر اول مهمانی پیش شماست ولی آخر مهمانی با همهی بچهها بازی میکند، پس تحمل کنید تا به مدرسه هم انس بگیرد).
توصیه به والدین:
اگر والدین هم دچار اضطراب هستند و اضطراب را هم به کودک دادید و حس میکنید که دچار اضطراب جدایی است، یعنی بدون شما حتی پیش مادربزرگ هم نمیماند، پس این اختلال است و اختلال اضطراب که باید با یک پروتکل علمی بوسیله بازیها درمان شوند.
پس بک گراند و پس زمینهی خانواده از نظر اختلال اضطراب بررسی شود.
پرسش شنوندگان: اگر مدرسه گفته باید پایهی تحصیلی را دوباره بخواند چون پایهاش ضعیف است و بچه دچار اضطراب شده چه کنیم؟
پاسخ دکتر امیرآتشانی: اگر امکان دارد مدرسه را تعویض کنید. اگر از روز اول از مدرسه میترسد و اضطراب دارد پس اختلال نیست اما اگر بعد از یک هفته نخواست به مدرسه برود، ممکن است اختلال یادگیری داشته باشد که مختص بچههای باهوش است.
بچهای که بعد از معلم مطالب را تکرار نمیکند. آفرین را از معلم دریافت نمیکند و چون باهوش است متوجه نقص خود میشود که در ۱۴ آیتم ممکن است بچههامون آسیب دیده باشند.
نکته : جزءِ ضروریات است حضور یک روانشناس در مدرسه برای کمک به معلمان و دانش آموزان و والدین.
پرسش شنوندگان: کلاس اول است و اضطراب دارد. آیا وابسته به مادر است؟
دلبستگی از نوع ناایمن هست. خود مادر هم دچار اضطراب هست و منتقل میکند. قصههای شاد در مورد مدرسه داشته باشیم. هیجان مثبت برای آماده کردن دفتر و کتاب.
کلام آخر:
استرس و اضطرابی طبیعی است که بچه بتواند با آن مقابله کند و دچار دل درد و سر درد و مشکلات خاص نشود. اگر نتوانست غلبه کند پس اختلال است.
تجربهی هیجان منفی و استرس طبیعی است ولی اگر این هیجان با یک واکنش خوشایند پیش برود، مشکل ایجاد نمیکند. اما اگر واکنش ناخوشایند باشد میتواند تاثیر منفی داشته باشد که منجر به رفتار اجتنابی شود که بچهها دوست ندارند به مدرسه بروند.
گاهی مشکل بچه اضطراب نیست بلکه اختلال یادگیری است گاهی هم هر دو با هم است.
دیدگاهتان را بنویسید