ترسهای دوران بزرگسالی و تاثیر آن بر روحیات خانواده (فایل شماره 1)
زمان مطالعه: 4 دقیقه
صحبتهای سرکار خانم دکتر زهرا امیرآتشانی در برنامه خانه و خانواده از رادیو ایران.
پرسش مجری: خانم دکتر وقتی که صحبت از ترس میشود اصطلاحی به ذهن میرسد که در روانشناسی از آن استفاده میشود و آن فوبیا است.
سرفصلهای این مقاله
- آیا تفاوتی بین ترس و فوبیا وجود دارد و اگر وجود دارد فوبیا چی هست؟
- در این وضعیت ما میگوییم که فرد فوبیا دارد مثلاً فوبیای حیوانات.
- اما گاهی ما شرطی میشویم در یک شرایطی و یا در یک حادثه، و این ترس ما نشات میگیرد.
- برای آموزش مفاهیم کاربردی و ضروری در زندگی به فرزندان خود میتوانید پک 7 جلدی پرورش ذهن کودک را
- با کلیک بر روی لینکهای زیر دریافت نمایید:
- پک پرورش ذهن(نسخه چاپی)
- پک پرورش ذهن(نسخه pdf)
آیا تفاوتی بین ترس و فوبیا وجود دارد و اگر وجود دارد فوبیا چی هست؟
پاسخ دکتر امیرآتشانی: واقعیت این است که فوبیا یک نوع ترس است و یک ترس پایدار که میزان ترس با میزان خطر در آن موقعیت هم خوانا نیست.
ترس به عنوان یک رفرنس طبیعی بدن یک چیز مفید است. به همین دلیل ترس را به عنوان یک بازخورد طبیعی بدن میدانیم.
ولی مثلاً حتی اگر شما، پشت سرت دارد یک ماشین با سرعت میاید و ناخودآگاه ترسی که در بدن شما به وجود میاید باعث میشود که ضربان قلبتان بالا برود، خون رسانی در عضلهها زیاد میشود و باعث میشود شما با سرعت بیشتری آن موقعیت را ترک کنید و سالم بمانید. این امر حتی در بزرگسالی نیز وجود دارد.
اما یک وقتی این ترس یک چیز غیر عادی میشود و یا میزانش زیاد میشود و در یک چنین شرایطی ما به آن فوبیا میگوییم.
فوبیا در حالت کلی سه دسته دارد: فوبیای خاص، فوبیای اجتماعی، فوبیای مکان باز.
و فوبیاهای مکان باز خود به چند دسته تقسیم میشود و فوبیایی که بین خانمها بیشتر بارز است، فوبیا از حیوانات است. شاید ترس از سوسک، گربه، موش، مار و ترس از عنکبوت.
در یک چنین چیزهایی اگر ترس طبیعی باشد یعنی وقتی که سوسک سمت ما میاید ما خوشمان نمیاد و حالت تدافعی میگیریم، اما وقتی که فرزندم کنارم ایستاده میروم آن سوسک را میکشم و بر ترسم غلبه میکنم.
ولی در این وضعیت ممکن است فردی باشد که بلند بلند جیغ بزند و فرار کند از آن موقعیت و رفتارهایی را نشان دهد که نسبت به اتفاقی که افتاده است غیر عادی و منطقی باشد.
در این وضعیت ما میگوییم که فرد فوبیا دارد مثلاً فوبیای حیوانات.
مورد بعدی عوامل طبیعی است. فرد همش از زلزله میترسد. از طوفان و تاریکی میترسد. وقتی که هوا دارد به سمت تاریکی میرود، میترسد و دلهره میگیرد.
نوع دیگر ترسهای مرتبط به زخم و خون است. کسانی که از آمپول میترسند و افرادی که خون میبینند و میترسند، در این دسته قرار دارند.
دستهی دیگری که داریم که ترس از موقعیت دارند. کسانی که از در هواپیما قرار گرفتن میترسند. فرد از دندان پزشکی میترسد. از داخل آسانسور قرار گرفتن میترسد و ترس از مرگ و خفگی در این دسته قرار میگیرد.
بعضیها وقتی که داخل آسانسور هستند میترسند. بعضیها دم در آسانسور میترسند.
دستهی آخر ترسهایی هستند مثل، ترس از بلندی، ترس از صدای زیاد.
و یک دستهی دیگر، فوبیای اجتماعی است. و افرادی در این دسته قرار میگیرند که کم اعتماد به نفس هستند. خجالتی هستنددر فضای اجتماعی.
گروه دیگری هم هستند که از فضاهای باز ترس دارند. مثلا قرار گرفتن در یک راهپیمایی شلوغ شاید برای آنها اضطراب آور باشد و اگر هم شرکت کنند مداوم حواسشان به همه چیز هست.
یا حضور آنها در خیابان، فردی از خیابان دارد عبور میکند و مخصوصاً خانمها در بزرگسالی ترس این را دارند که یک کیف قاپ بیاید و کیف آنها را بقاپد و به آنها حمله بشود و یک چنین موردهایی را در نظر میگیرند.
در زمینهی اختلالات روانشناسی هم ژنتیک میتواند دخیل باشد و هم محیط. در پژوهشهایی که انجام شده، دو سوم ترسهایی که ایجاد شده است یکی از نزدیکانش هم به آن مبتلا بوده است و ژنتیک هم تاثیر دارد.
اما گاهی ما شرطی میشویم در یک شرایطی و یا در یک حادثه، و این ترس ما نشات میگیرد.
بعضی از عوامل هم تشدید کنندهی این ترسها میشود، مثلاً کمبود ویتامین B تشدید کنندهی فوبیا هست. ولی عامل اصلی نیست.
فردی که فوبیا ندارد و ترس از چیزی ندارد و ویتامینش کم است، مشکلی به وجود نمیاد ولی اگر ترس داشته باشد و ویتامینش هم کم است، شدیدتر نشان میدهد این وضعیت را.
50% فوبیاهای بچهها در 5 سال اول از بین میرود در بچههای زیر 12 سال و در 50% دیگر تا 18 سالگی ترسها از بین میرود.
پژوهشها نشان داده است که 8% فوبیاهایی که در بچگی است تا بزرگسالی هم همراه فرد است و تا بزرگسالی هم بهبود پیدا نمیکند.
پرسش مجری: اگر کسی دچار این فوبیا شد ما چگونه میتوانیم این را تشخیص بدهیم که این فرد دچار فوبیا هست؟
پاسخ دکتر امیرآتشانی: علائمی که وجود دارد. ما ترس و اضطراب و یک سری افکار وسواسی غیر قابل کنترل به فرد هجوم میآورد که وقتی بروم در آسانسور خفه میشوم و اکسیژن کم میآورم و یک چنین چیزهایی.
مداوم و مکرر این افراد تجربه های ناراحت کننده در ذهن خود می آورند. و اگر این ترس از یک حادثه اتفاق افتاده باشد. مثلاً، فرد از پله برقی افتاده است و دیگر حاضر نیست روی پله برقی برود.
کابوسهای شبانه داشته باشند. رفتارهای تشریفاتی مثل شستن دستها داشته باشند. دست و پاهای آنها سرد و عرق کرده باشد و تنگی نفس دارند.
درد و ناراحتی در قفسهی سینه دارند و گاهی هم سوزن شدن بدن و عرق کردن بدن را دارند. این علائم برای همه یکسان نیست. ولی یک فرد ممکن است سه مدل از این علائم را نشان دهد.
ادامه این مطلب را در ترسهای دوران بزرگسالی و تاثیر آن بر روحیات خانواده (فایل شماره 2) بخوانید.
دیدگاهتان را بنویسید