اضطراب جدایی چیست؟ راهکارهای کاهش آن چیست؟
زمان مطالعه: 7 دقیقه
این فایل ادامه فایل راهکارهایی برای کاهش اضطراب در کودکان است.
صحبتهای سرکار خانم دکتر زهرا امیرآتشانی در برنامه رادیویی از رادیو مادر.
در خدمت شما مادران گرانقدر هستم تا کمکتان کنم برای ایجاد محیطی بدون تنش و اضطراب برای کودکان عزیزمان.
از شما میخواهم که با به کارگیری این راهکارها روزهای خوبی را برای خودتان و خانوادتان خلق کنید.
سرفصلهای این مقاله
- فکر آمدن روزهای خوب نباشید به فکر ساختنشان باشید. روزهای خوب را باید ساخت.
- این وضعیت اختلال اضطراب جدایی نامیده میشود.
- این نشانهها در روزهای هفته تکرار میشود ولی در جمعهها که خیالشان راحت است که کنار پدر و مادر
- هستند، خبری از آنها نیست.
- شناسایی علت به وجود آمدن اضطراب جدایی یکی از بزرگترین گامهایی است که برای حل این مشکل وجود
- دارد.
- در مرحلهی بعدی به دنبال راهکارهایی باشیم برای کاهش اضطراب جدایی.
- ولی حتماً همان زمانی که به او گفتید سر ساعت آنجا باشید.
- حواسمان باشد پاداشهای بیرونی، انگیزههای درونی را کاهش میدهد.
- لطفاً بچهها را مقایسه نکنید!
- کتابهای انتشارات فرزام برای پرورش فرزندانی توانمند:
- مجموعه پرورش ذهن کودک (هفت جلدی) [نسخه چاپی]
- راهکارهای افزایش حافظه فعال (نسخه pdf)
- باهوش خوش اخلاق (نسخه pdf)
- باهوش خوش رو (نسخه چاپی)
فکر آمدن روزهای خوب نباشید به فکر ساختنشان باشید. روزهای خوب را باید ساخت.
در این قسمت قصد داریم در مورد اضطراب جدایی که یکی از متداولترین فشارهای روانی است که به هر کودک وارد میشود، صحبت کنیم.
وجود این اضطراب تقریباً از ۷ ماهگی تا ۶ سالگی یک پدیده طبیعی در رشد کودکان محسوب میشود، اما برخی کودکان توانایی سازگار شدن با فشار ناشی از جدایی را ندارند.
به طوری که جدایی برای آنها یک مصیبت بزرگ است. و در هنگام جدایی با نگرانی به پدر و مادرشان میچسبند و با فریاد زدن مانع رفتن آنها میشوند.
این کودکان اغلب نگران آسیب دیدن والدین مثلاً در تصادف یا حوادث دیگر یا نگران برنگشتن آنها هستند. گاهی شبها نیز کابوس جدایی را میبینند.
برای فرزند خودم این تجربه را داشتم. پسرم را خانه مادرم میگذاشتم. در حالی که مادرم سر فرزندم را گرم میکرد آهسته میخواستم خارج بشوم. بروم سراغ کارهایم گاهی صدای جیغ و گریهاش بعد از بسته شدن در به گوشم میرسید. همین وضعیت را برای چند سالی تجربه کردم.
برای این دسته از کودکان تنها خوابیدن، بدون پدر و مادر به جایی رفتن یا تنها رفتن به مدرسه دشوار است و مثل همه افراد مضطرب قبل از مواجهه با عاملی که موجب ترسشان میشود. قبل از اینکه یه اتفاقی بیفتد معمولاً دچار دردهای جسمانی مثل سردرد و دل درد میشوند. برخی از کودکان و نوجوانان دچار حالت تهوع میشوند. حتی در شرایطی حملههای وحشت زدگی که ناشی از ترس خیلی زیاد رخ میدهد.
این وضعیت اختلال اضطراب جدایی نامیده میشود.
بچههایی که اضطراب جدایی دارند طیف وسیعی از رفتارهای اجتنابی را نشان میدهند. برای مثال ما در مدارس و مهدکودکها شاهد کودکانی هستیم که صبح با گریه از والدینشان جدا میشوند و در طی زمان جدایی مداوم میخواهند از طریق تلفن با والدینشان صحبت کنند.
حواسمان باشد یکم سختگیری بچهها برای جدا شدن از والدین عادی هست، اما تا زمانی که اضطراب به اختلال اضطراب جدایی تبدیل میشود و روند عادی زندگی فرزندمان دچار اختلال میشود، ما باید به فکر درمان آن باشیم.
این بچهها صبحها برای آماده شدن برای مهد و مدرسه خیلی طفره میروند تا زمان دیرتر بشود و کنترل کنند.
کودکانی که رفتارهای اجتنابی شدیدتری را نشان میدهند، ممکن از رفتن به مدرسه امتناع کنند.. یا حتی خوابیدن در اتاقشان برای فرار از موقعیت جدایی تظاهر به بیماری میکنند و بهانههای خیالی میتراشند.
در شرایطی که خیلی اضطراب داشته باشند و نتوانند منطقی فکر کنند، تلاشی که برای فرار از موقعیت جدایی دارند ممکن است به خودشان آسیب بزنند.
این نشانهها در روزهای هفته تکرار میشود ولی در جمعهها که خیالشان راحت است که کنار پدر و مادر
هستند، خبری از آنها نیست.
یا اگر احساس میکنند که قرار است امشب پیش مادرشان بخوابند، هیچکدام از این شرایط را نمیبینیم. امتناع از رفتن به مدرسه در ۷۵% از کودکان معمولاً پیش میآید.
ولی فقط یک سوم از این ۷۵% که اضطراب جداییشان را «با نشانههای ذکر شده که در قبل گفتیم» نشان میدهند. و از این تعداد حدود ۴% که نیاز به درمان مشاورهای دارند، بقیه را میتوانیم با همین راهکارهای ساده، وضعیت را بهبود ببخشیم.
اختلال اضطراب جدایی معمولاً زمانی خیلی حاد هست که به دنبال یک عامل فشارزای عمده رخ میدهد. مثل شروع مهدکودک، شروع مدرسه، مرگ یکی از والدین یا نزدیکان مثل پدربزرگ و مادربزرگ یا بیماری کودک یا بیماری یکی از والدین، انتقال به مدرسه جدید، انتقال به خانه یا محله جدید.
یکی از موارد که در اثر دیدن صحنه کیفقاپی از مادر توسط یک موتور سوار به این مشکل دچار شده بود، اصلاً نمیتوانست از مادرش جدا بشود و مداوم دوست داشت به مادرش بچسبد. این بچه در زمان مدرسه خیلی به مشکل برمیخورد.
گاهی هم بیماری جسمانی طولانی مدت خود کودک که منجر به دوری از مدرسه و نزدیکی بسیار زیاد کنار مادر باعث بروز نشانههای اختلال اضطراب جدایی است.
شناسایی علت به وجود آمدن اضطراب جدایی یکی از بزرگترین گامهایی است که برای حل این مشکل وجود
دارد.
مادری که مداوم تحت فشار یک زندگی پر تنش وجود دارد و مداوم همسرش را تهدید میکند که من شما را میگذارم و میروم یا دارم میمیرم.
این وضعیت خواهناخواه یکی از علتهای به وجود آمدن مشکل اضطراب جدایی است.
در کل تشخیص اینکه چرا اضطراب جدایی به وجود آمده اولین مرحله هست که شمای مادر باید بهش فکر کنید.
در مرحلهی بعدی به دنبال راهکارهایی باشیم برای کاهش اضطراب جدایی.
یکی از شیوههایی که در این مقوله خیلی موثر است، روش حساسیتزدایی منظم است.
این روش را در برنامههای قبلی توضیح دادهام و شما میتوانید از قسمت اضطراب رایگان دانلود کنید و گوش بدهید.
از شما میخواهم که به صورت واقعی و زنده برای جدا کردن آروم آروم کودک از والدیناش برنامه ریزی کنید.
یک باره جدا کردن کودک آسیب بسیار زیادی هم به مادر هم به کودک میزند. در این روش باید برای جدا کردن کودک کلی وقت و زمان در نظر بگیریم. مثلاً اگر قرار است که از یک ماه دیگر کودک را به مهدکودک بسپارید، امروز یک ساعت با کودک در مهد کودک حضور پیدا کنید.
در مرحله بعد برای روز بعد یا دو روز بعد حتماً ساعت بیشتری را در مهد باشید. در روز سوم سه ساعت با فرزندتان در مهد باشید و در این زمان طولانی چند دقیقه را با کودک صحبت کنید و او را رو ترک کنید.
مثلاً من چند لحظه میخواهم بروم دستشویی یا اینکه چند دقیقه من بروم از معلمتان چیزی را بپرسم یا فقط من میخواهم بروم بپرسم که چه وسایلی باید برای فردا بیاوریم.
در روز چهارم میتوانید ساعت طولانیتری را با فرزندتان در مهد باشید و زمانی را که فرزند را ترک میکنید نیز طولانیتر باشد. مثلاً به جای چند دقیقه این دفعه نیم ساعت در اتاق مجاور باشید و به او بگویید که: عزیزم من نیم ساعت می خواهم مثلاً با فلان فرد صحبت بکنم. یا من در آن اتاق دارم تلفنی با مامان بزرگ حرف میزنم یا اینکه من باید کار کامپیوتری انجام بدهم و من با لپ تابم نیاز به فضای آرومی دارم یا من در اتاق بغلی دارم کارم را انجام میدهم.
یا حتی در روزهای آتی برای اینکه این زمان را طولانیتر بکنید، به بهانه خرید از او جدا بشوید.
ولی حتماً همان زمانی که به او گفتید سر ساعت آنجا باشید.
یعنی اگر به بچه گفتید من 2 دقیقه دیگه هستم واقعاً ۲ دقیقه دیگه باشید. اگر بهش گفتید من ۱۰ دقیقه دیگه میام و ساعت را به او نشان دادید، حضور داشته باشید. بگذارید این اعتماد در فرزند شما ایجاد بشود که شما سر آن ساعتی که میخواهید و با او قرار گذاشتید، آنجا هستید تا اضطراب کودک شدیدتر نشود. و شرایطی پیش نیاید که گریه و ناراحتی به وجود بیاورد.
اگر قرار باشد اضطراب اینقدر زیاد باشد که از قدرت تحمل فرزندی که دچار اختلال جدایی است بیشتر باشد، آن وقت راهکار شما جواب مثبت نمیدهد.
ادامه دادن این روش میتواند تا چند روز به تدریج، زمان حضور شما را کمتر بکند و زمان حضور فرزندتان در مهدکودک بیشتر و این راهکار به اعتماد به نفس بچه کمک میکند.
مطمئن میشود که شما سر زمانی که گفتید میآیید و کم کم اضطراب جدایی را کاهش میدهد. در این وضعیت هر زمانی که میبینید به او بگویید که چقدر خوشحالید که فرزندتان بزرگ شده است.
حتماً برایش جایزه بگیرید و به او نگویید که جایزه بهت میدهم چون در مهد ماندی. شما جایزه به او میدهید چون توانسته بر ترسش غلبه کند، جایزه به او میدهید برای این که انقدر از نظر روحی قدرتمند است که میتواند خودش را بصورت مستقل در یک فضایی که شما تشخیص میدهید، نگه دارد.
حواسمان باشد پاداشهای بیرونی، انگیزههای درونی را کاهش میدهد.
اگر مداوم بخواهید برای هر روز فرزندتان جایزه تهیه بکنید، کم کم اثر جایزه از بین میرود و مجدداً این وضعیت اضطراب جدایی به صورت یک اختلال خیلی وسیع و نگرانکننده بروز پیدا میکند.
به فرزندتان بگویید چون در مهد ماندی و بزرگ شدی برایت جایزه گرفتم. انقدر توانا هستی و بزرگ مستقل شدنت انقدر در مادرت ایجاد خوشایندتری کرد. و من اینقدر خوشحالم که تو بزرگ و مستقل شدی که برایت این جایزه را گرفتم.
لطفاً بچهها را مقایسه نکنید!
بچهای که اختلال اضطراب جدایی دارد را مداوم تحقیرش نکنیم، سرزنشش نکنیم که ببین دیگران راحت در مهد ماندند و مادرشان هم نیست. ولی تو اینجوری هستی، تو داری گریه میکنی.
سرزنش کردن و سرکوب کردن، شرایط اضطراب را بدتر میکند و به بهبود بچه ما کمک نمیکند.
حواسمان باشد دانستن کافی نیست، باید اقدام کرد. خواستن کافی نیست باید کاری کرد.
همه ما والدین میدانیم که سرزنش کردن فرزندانمان کار خوبی نیست ولی باید تمرین بکنیم در لحظاتی که نیاز داریم که این کار را نکنیم، واقعاً انجام ندهیم.
ادامه این مطلب را در ویژگیهای افرادی که دچار هراس اجتماعی هستند، چیست؟ بخوانید.
دیدگاهتان را بنویسید