دروغگویی در کودکان (فایل شماره 1)
زمان مطالعه: 5 دقیقه
صحبتهای سرکار خانم دکتر زهرا امیرآتشانی در برنامه رادیویی از رادیو ایران.
سلام میکنم خدمت خانم دکتر زهرا امیرآتشانی که اینجا حضور دارند.
پاسخ دکتر امیرآتشانی: در مورد دروغگویی کودکان داریم صحبت میکنیم. و بعضی از بچهها دروغ میگویند و خیلی پافشاری میکند به آن حرف دروغ خود، و میخواهند که آن را توجیه هم کنند.
خیلی وقتها از خانواده یاد میگیرند؛ پدر، مادر، خواهر و برادر دروغی گفتهاند و اینها هم الگو برداری کردند. گاهی از نظر ما بزرگترها صحبت بچهها دروغ است و شاید فقط تخیل کودکان باشد.
سرفصلهای این مقاله
- دروغ گفتن، واقعا یک انحراف از سلامت روانی است.
- این دروغ نیست یک تخیل کودکانه است.
- چه اتفاقی میافتد؟
- با این مورد چه طور باید برخورد شود؟
- برای رشد و پرورش فرزندانی توانمند و هوشمند میتوانید از مجموعه پرورش ذهن کودک استفاده نمایید:
- مجموعه پرورش ذهن کودک (هفت جلدی) [نسخه چاپی]
- مجموعه پرورش ذهن کودک (هفت جلدی) [نسخه pdf]
دروغ گفتن، واقعا یک انحراف از سلامت روانی است.
کسانی که در بزرگسالی مداوم دروغ میگویند؛ سلامت روان آنها کم است که یک همچین اتفاقی میافتد.
ولی برای یک کودک ما نمیتوانیم یک چنین چیزی را بگوییم. و معمولاً میگویند برای سنین زیر 6 سال، اصلاً مفهوم دروغ را متوجه نمیشود و یا شاید با توجه به شرایط خانواده این را به آرامی متوجه شده باشند. و یا شرایط هوش و یا چیزهای دیگر.
ولی در اصل قدرت درک و تفاوت بین تخیل و واقعیت را کودک زیر 6 سال ندارد. کودکان بالای 6 سال فقط 18% آنها این قدرت را دارند.
در اصل بچه ها از 9 سالگی به بعد یاد گرفتند که واقعیت و تخیل چه تفاوتی با هم دارد. و روی این اصل، معتقد هستند روانشناسان. متخصصین حوزهای کودک، برای کودک زیر 6 سال اصلاً کلمهی دروغگویی را مطرح نکنیم.
شاید به اشتباه دارد یک سری کلمات را میگوید. ولی این اشتباهاتی که بیان میکند مفهوم دروغگویی را ندارد و به قصد گول زدن دیگران نیست.
من نمیگویم که اصلا نگران این موضوع تا قبل از 6 سالگی نباشیم ولی برخورد تنبیهی نداشته باشیم. و راهکارهایی برای تقویت حقیقت جویی و دوست داشتن حقیقت برای کودک خود داشته باشیم.
بچه ی من از صبح مینشیند پای کارتون که در آن میبیند که یک گربه قطعه قطعه شد و دوباره سالم شد و یا از زیر ماشین رد شد و به شکل ورقه شد ولی دوباره زنده شد.
یک چنین کارتونی روی تخیل و خلاقیت کودک دارد کار میکند. ولی اگر فرزند شما دارد به اشتباه دروغ میگوید، من باید تاکید کنم مرز بین واقعیت و تخیل را.
برای کودکم تعیین کنم بحث ما این است که مثلا به یک کودک 5 یا 6 ساله، که اومد و گفت که مامان من توی مهدکودک پرواز کردم؛ نمیتوانیم بگوییم که چرا اینقدر دروغ میگویی.
این دروغ نیست یک تخیل کودکانه است.
پرسش مجری: وقتی که یک کودک وسیلهای را از مهدکودک و یا مهمانی بدون اجازه برمیدارد و وقتی از او سوال میکنیم که این را از کجا برداشتی میگوید که اجازه گرفتم و یا قرض گرفتم در این مورد باید چه کار کنیم؟
پاسخ دکتر امیرآتشانی: بحث دروغگویی را از بحث دزدی باید جدا کنیم. دو تا مقولهی مجزا هستند. دلایل مختلفی وجود دارد که فرزند من میگوید که اجازه گرفتم.
یکی اینکه، ضعف شخصیت داشته باشد و اعتماد به نفسش پایین باشد؛ و فکر کند که پاککن دوستش خیلی زیباتر از پاککن خودش است و نتواند در مقابلش مقاومت کند و آن را بردارد و بیاورد.
در اصل خیلی از جاها که فرزندان ما یک چنین رفتاری از آنها سر میزند؛ پایین بودن هوش هیجانی است و ایجاد رفتارهای هیجانی.
من همیشه این داستان را برای مادرها تعریف میکنم. ما مادرها همیشه خیلی زیاد داستان چوپان دروغگو را برای فرزندان خود میگوییم. و همیشه این لفظ را داریم را که دروغگو دشمن خدا است.
ولی خیلی از ما ناخواسته شرایطی را ایجاد میکنیم که، فرزندمان دروغ بگوید. در بحث هوش هیجانی که یکی از آیتم های آن این است که، وقتی که هیجانات بالا میرود خودآگاهی را کودک نمیشناسد و در نهایت خودمدیریتی ندارد.
یعنی نمیتواند این هیجانات را کنترل کند. و وقتی که نمیتواند این هیجانات را کنترل کند شرایط مختلفی پیش میاید. مثل اینکه، یک وسیلهای را بردارد چون نتوانسته است خود را کنترل کند.
ولی ما به عنوان یک مادر و پدر نباید این مسئله را تشدید کنیم. مثال میزنم، من در اتاق نشستم و فرزندم رفته در آشپزخانه و یک دفعه صدای شکستن یک لیوان میاد. خب، چه اتفاقی میافتد؟
مادر سنتی، میاید و میگوید که باز چه کار کردی. برخی از مادران میاند و میگویند که تکون نخور، دست و پات میبره. در هر صورتی داد میزنیم چون خودمان هم هیجان داریم.
چه اتفاقی میافتد؟
لیوان شکسته است و از آن طرف دارد صدای داد و بیداد من را هم میشنود و هیجان کودک بالا میرود.
اولین چیزی که کودک من میگوید این است که خودش افتاد من دست نزدم. مامان خودش افتاد من نبودم. و یک همچین چیزی واقعا دروغ است.
برخی از پدر و مادرها بگویند برای چی دروغ میگی، مگه لیوان دست و پا دارد که بیافتد. ولی بهترین کار این است که در آن موقعیت فرزندمان را از لای شیشهها کنار بکشیم و بغلش کنیم. و بگذاریمش کنار و شیشه را جمع کنیم و وقتی که شرایط آرام شد مهلت داریم که بگویم مراقبت بیشتری کن.
ولی اگر همان لحظه بگوییم باعث میشود که فرزندمان عادت کند به دروغگویی و این در تکالیف مدرسه هم وجود دارد.
معلم با خشم و دعوا میگوید که چرا مشقت را ننوشتی. و کودک دیشب مهمانی بوده و یا مهمان داشتند و ننوشته و به دروغ میگوید که مریض بودم و ننوشتم.
یعنی گاهی ما خودمان شرایط را به وجود میآوریم که دروغ بشنویم.
پرسش مجری: خانم دکتر گاهی هم کودک یک کاری را انجام میدهد ولی مقصر را کس دیگری میداند. مثلا فرض کنید شما مثلا این لیوان را کثیف کردی گذاشتی اینجا میگوید: نه خواهرم بود. یا اینکه شما این را خوردی و همینطوری اینجا رها کردی؟ نه برادرم بود.
با این مورد چه طور باید برخورد شود؟
پاسخ دکتر امیرآتشانی: بستگی به فضای آن خانواده دارد یک وقتی فضای خانواده، فضای خشونت است. فضای استبداد است.
اگر فرزند ما به اشتباه این لیوان را گذاشته باشد میداند که اگر بگوید: ببخشید من این کار را کردم. کتک میخورد. و یا خیلی شبیه تنبیه میشود.
ما اینجا داریم شرایطی را ایجاد میکنیم که فرزندمان دروغ بگوید و اگر هم گردن خواهر و یا برادر خود نندازد میگوید: نه، من این کار را نکردم.
و یا فضا، فضای عدم دوستی است. و با خواهر و برادرش شدیداً دشمنی دارند و مشکلات زیادی در روابط آنها وجود دارد.
اینجا هم باعث میشود که فرزندمان کارهایی را به عمد انجام دهد و گردن دیگران بیاندارد. برای تلافی جویانه عمل کردن.
ما باید فضای سالم و صمیمانه داشته باشیم تا فرزندمان از نظر روحی، سلامت روان داشته باشد.
ادامه این مطلب را در دروغگویی در کودکان (فایل شماره 2) بخوانید.
دیدگاهتان را بنویسید