چه عواملی در دوستیابی در کودکان اثرگذار است؟
زمان مطالعه: 6 دقیقه
صحبتهای خانم دکتر زهرا امیرآتشانی در برنامه رادیویی خانه و خانواده از رادیو ایران.
پرسش مجری: خانم دکتر، در مورد دوستیابی کودکان داریم صحبت میکنیم. میدانیم که کودکان متفاوت هستند. گاهی خودشان دوست پیدا میکنند، گاهی احتیاج به کمک دارند، گاهی خودشان پیش قدم میشوند و گاهی هم ما پدر و مادرها باید آنها را هُل بدهیم. خواهش میکنم در این زمینه مقدمهای بفرمایید تا وارد بحث بشویم.
پاسخ دکتر امیرآتشانی: کودکان ما از سن 4 سالگی میتوانند مفهوم دوستیابی را درک کنند. یعنی، کودکان ما وقتی که به مهدکودک میروند میتوانند شروع کنند به دوست پیدا کردن و دوستیابی.
راهکارهای مختلفی برای دوستیابی کودکان وجود دارد اما قبلش من، برداشتم این است در مورد عدم دوستیابی صحبت کنیم. چون، واقعاً دوست پیدا کردن یک فرایند طبیعی در زندگی ما انسانها است.
ما انسانها موجودات اجتماعی هستیم ولی بعضی از بچهها چه اتفاقی برای آنها میافتد که نمیتوانند چنین کاری را انجام بدهند.
سرفصلهای این مقاله
- ممکن است بعضی از بچهها اختلال ذهنی داشته باشند؛
- و آخرین مورد که برای این مورد وجود دارد این است که، عدم هوش هیجانی است.
- این مشکلی نیست که نتوان آن را تغییر داد.
- قطعاً این عزیز معنی دوست را برای خود جور دیگری تعبیر کرده است.
- ولی در دختران ترجیح آنان این است که در بازیهای خود دوستیهای آنان صمیمانهتر باشد.
- برای آموزش مهارتهای اجتماعی به فرزندان خود میتوانید از کتابها و انیمیشنهای زیر استفاده نمایید:
- باهوش خوشرو(نسخه چاپی)
- باهوش خوشرو(نسخه pdf)
- انیمیشنهای آموزشی مهارتهای اجتماعی
ممکن است بعضی از بچهها اختلال ذهنی داشته باشند؛
بعضی از اختلالات ذهنی کودکان، منجر به عدم مهارتهای اجتماعی میشود. و وقتی که مهارت اجتماعی نداشته باشند ناخودآگاه دچار این مشکل میشوند که نمیتوانند با کسی ارتباط دوستانه داشته باشند و دوست پیدا کنند.
بعضی وقتها کودک من مشکل ذهنی ندارد؛ ولی مهارت ارتباطی را بلد نیست و نمیداند چگونه با دیگر کودکان ارتباط برقرار کند. و این مشکلات بر میگردد به محیط و ژنتیکی که وجود دارد.
وقتی که فرزندی مادری داشته باشد که ارتباط اجتماعی مناسبی ندارد فرزند هم یاد نمیگیرد. پیشنهاد ما این است که الگوی مناسبی مادر و پدر برای فرزندشان باشند تا فرزندشان در دوستیابی الگوی مناسبی داشته باشد.
نکتهی بعدی اعتماد به نفس خیلی به این قضیه ارتباط دارد. یعنی کودکانی که اعتماد به نفس پایینی دارند در مهارت اجتماعی به مشکل بر میخورند. و یا مداوم خود را پایینتر از دیگران میدانند و ممکن است فکر کند که آن فرد نیاید با او دوست شود و گامهایی که برای دوستیابیاش به نتیجه نرسد آن را حذف میکند.
و آخرین مورد که برای این مورد وجود دارد این است که، عدم هوش هیجانی است.
بچههایی که هوش هیجانی پایینی دارند در آگاهی آنها از دیگران که از هوش هیجانی است و مدیریت رابطه به مشکل برمیخورند. نمیتوانند هیجانات خود را کنترل کنند و در ارتباط خود با کودکان دیگر به مشکل بر میخورند.
پرسش مجری: خانم دکتر، بعضی از کودکان در خانه و خانواده خیلی رفتار صمیمی دارند. حتی گاهی وقتی که مهمان هم میاد سریع با کودک مهمان دوست میشوند. اما خارج از خانه اینگونه نیست انگار که محیط را امن احساس نمیکنند. علت آن چیست؟
پاسخ دکتر امیرآتشانی: ما یک بحثی در مقولهی اضطراب داریم به اسم اضطراب اجتماعی، زمانی که من مادر مداوم فرزندم را از دیگران میترسانم.
مداوم در این مورد بحث میشود که کودکان دیگر کودکان خوبی نیستند و ممکن است خانوادههای مناسبی نداشته باشند و وقتی که این بحث را مداوم در خانواده مطرح میکنیم باعث اضطراب میشود و ناخودآگاه نمیتواند با دیگران تعامل داشته باشد.
عرض من این نیست که فرزندمان را از خطرات موجود در جامعه آگاه نکنیم، ولی خیلی بیش از حد نباشد. به عنوان پدر و مادر باید نظارت دقیقی روی کودکانی که با کودکان ما دوست میشوند، داشته باشیم و او را در دوستیابی راهنمایی کنیم.
ولی این نباید باشد که به خاطر ترس خودمان فرزندمان را دچار اضطراب کنیم و یا محدودیتهای زیادی برای او بگذاریم.
پرسش مجری: اگر کودک از این سن گذشت و وارد سن مدرسه شد ولی هنوز نتوانست دوستی را پیدا کند باید چه کار کرد؟
پاسخ دکتر امیرآتشانی: به ویژگیهای شخصیتی کودک هم این موضوع بر میگردد. برخی از افراد واقعا درونگرا هستند؛ و این افراد از کارهای انفرادی خود بیشتر لذت میبرند.
این مشکلی نیست که نتوان آن را تغییر داد.
به ویژگیهای فردی شخص بر میگردد، ولی باید بتواند در مواقع لازم ارتباط برقرار کند و در شرایط مختلف ممکن است هر فرد یک رفتار مختلف داشته باشد.
خجالت یک هیجان است و زیرگروه هوش هیجانی قرار میگیرد. یعنی ما در مقولهی هوش هیجانی، 5 هیجان اصلی را داریم که شرم، خشم، شادی، غم و ترس است و وقتی که فرزند من نتواند این هیجانات را درست مدیریت کند قطعا به ارتباطش و دوستیاش با دیگران لطمه وارد میکند و با افزایش هوش هیجانی میتواند تغییر کند.
یکی از دوستان فرمودند که دوستی ندارند و نمیخواهند که فرزندشان هم دوستی داشته باشد. این قضیه شاید به این قضیه بر میگردد که این عزیز دوست شدن را یک چیز منفی میداند و فکر میکند که وقت تلف کردن است و فقط به رفتارهای تفریح با دوست فکر میکند.
ولی ما افرادی داریم که دوستی آنها منجر به کارآفرینی شده است. منجر به کارهای ارزشمندی در جامعه شده است و خیلی وقتها دوستیهای ما باعث افزایش مهارت ذهنی ما میشود و خیلی موارد دیگر.
قطعاً این عزیز معنی دوست را برای خود جور دیگری تعبیر کرده است.
مثلاً، ممکن است با پسرخالهی خود دوست باشد و دوستیهای خود را ترجیح دهند که در حوزهی فامیل اتفاق بیافتد.
با توجه به تعداد کم فرزندان و کوچک شدن خانوادهها نسبت به گذشته، ما ترجیهمان این است که افراد دوستیهای خود را بیشتر کنند حتی در خارج از خانواده. الان در دنیا میگویند که سرمایههای اجتماعی خیلی ارزشمندتر از سرمایههای مالی افراد است.
سرمایهی اجتماعی یک سرمایهی ارزشمند برای فرد است و تعداد افرادی که با او دوست هستند و ارتباط اجتماعی با او دارند، خودش میتواند در موفقیت این فرد تاثیرگزار باشد. پس قعطاً باید دوستیابی را فراگرفته باشد.
اصل اعتماد به نفس این است که من خودم را دوست داشته باشم. یک کاری کنیم که فرزندمان خودش را دوست داشته باشد و برای خودش ارزش داشته باشد و نه به دروغ، نکات مثبت، فرزند را پررنگ کنیم.
اگر فرزند شما امروز یک نقاشی خیلی زیبا کشید خیلی او را تشویق کنید و آن را به در یخچال بزنید و بگذارید یک هفته باشد. ولی، اگر مثلاً یک کاردستی را خوب درست نکرد و یا اینکه بند کفشش را درست نبست، نه اینکه، بهش بگیم و خدایی نکرده به او سرکوفت بزنیم ولی بهش هم نگویم که آفرین به پسرم که چه قدر خوب بند کفشش را میبندد.
بچهی من سریع متوجه میشود صداقت گفتاری من را و عدم صداقت گفتاری من را. در مواردی که صداقت داریم و نقاط مثبت را پررنگ کنیم اعتماد به نفس افزایش پیدا میکند.
پرسش مجری: خانم دکتر، آیا دوست یابی به جنسیت هم ربط دارد؟
پاسخ دکتر امیرآتشانی: پژوهشهایی که انجام شده نشان داده است که دوستیابی در دختران بیشتر از پسران بوده است. و در پسرها ممکن است اصلاً با گروهی که نمیشناسند بروند و فوتبال بازی کنند.
ولی در دختران ترجیح آنان این است که در بازیهای خود دوستیهای آنان صمیمانهتر باشد.
شاید نزدیکیهای عاطفی را بیشتر میپسندند. ولی پسران هم به راحتی میتوانند دوست شوند و مشکلی در این قضیه ندارند.
توصیهی من این است که خانوادهها تلاش کنند و اول از همه از خودشان شروع کنند. فرزندشان را در کلاسهای گروهی شرکت دهند و با خانوادههایی دوست شوند که فرزند همسال داشته باشند. و کودکان دیگر را دعوت کنند به خانهی خود.
دیدگاهتان را بنویسید