آيا انواع ارتباط كلامی و غيركلامی را میشناسيد؟
سرفصلهای این مقاله
- ما ۴ مدل ارتباط داریم:
- اولین ویژگی، ویژگی گشودگی است.
- نکته بعدی همدلی است.
- نکته بعد حمایتگری است.
- مثبتگرایی هم یک نکته بسیار جالبی است.
- و در نهایت تصاویر در ارتباط است.
- اولین دسته ارتباط منفعلانه است.
- دسته دوم از ارتباط، انسانهایی هستند که نوع ارتباط آنها تهاجمی است.
- دسته بعدی ارتباط منفعلانه-تهاجمی است.
- بهترین مدل ارتباطی مدل قاطعانه است.
- ارتباط غیرکلامی یکی از مهمترین ارتباطات است که پیام ما را منتقل میکند.
- دسته اول تماس لمسی است.
- یکی از آنها ژستهای ما است.
- نكته بعد در مهارت غیرکلامی نگاه کردن است.
- مورد بعدی گوش کردن فعال است.
- نکته بعد مدل راه رفتن ما است.
- دسته بعدی دسته مجاورت یا جهت است.
- شرایط محیطی هم یکی دیگر از مواردی است که جزء ارتباط غیرکلامی است.
- در نهایت پیرا زبان که تُن صدای ما و لحن گویش ما میتواند اثربخش باشد.
- برای پرورش هوش اخلاقی و هوش اجتماعی در فرزندان خود میتوانید از کتابهای زیر استفاده نمایید:
- باهوش خوشاخلاق (نسخه چاپی)
- باهوش خوشرو (نسخه pdf)
زمان مطالعه: 9 دقيقه
صحبتهای سرکار خانم دکتر زهرا امیرآتشانی مدیر مرکز پرورش ذهن فرزام.
ما ۴ مدل ارتباط داریم:
ارتباط کلامی که تقریباً ۷ تا ۲۴ درصد پیام ما را منتقل میکند.
ارتباط غیرکلامی که بخش اعظم حس پیام را منتقل میکند و در ادامه در مورد آن صحبت میکنیم.
ارتباط نوشتاری که این روزها در فضاي مجازی بسیار زیاد است و معمولاً ارتباطهای ما به صورت نوشتار ارائه میشود.
و در پایان ارتباط نمادین یا ایموجیها هستند که در فضای مجازی ما میتوانیم حرف را با یک نماد، کاملاً مشخص کنیم.
حالا این ارتباطها زمانی میتوانند مؤثر باشند که دارای ویژگیهای خاصی باشند:
اولین ویژگی، ویژگی گشودگی است.
ما زمانی میتوانیم ارتباط مؤثری با دیگران داشته باشیم که دیگران ما را بشناسند. شخصیتمان برای آنها مشخص باشد و بدانند مخاطب آنها چه خصوصیتی دارد که وضعیت تحصیلی یا جنسیت آن، که ممکن است در فضای مجازی مخفی باشد.
نکته بعدی همدلی است.
ما زمانی ارتباط مؤثر با دیگران داریم که بتوانیم با آنها همدلی داشته باشیم و با آنها احساس مشترک داشته باشیم.
نکته بعد حمایتگری است.
ما زمانی ارتباطات مؤثر با دیگران داریم که بتوانیم حس حمایتگر بودن را تجربه کنیم و در رابطه با آنها، از آن بهرهمند شویم.
مثبتگرایی هم یک نکته بسیار جالبی است.
در ارتباط مؤثر وقتی ما تفکر مثبت داشته باشیم، در مقابل دیگران به راحتی میتوانیم نکات ارزشمند شخصیتی را ببینیم و زیاد به نکات ضعف آنها فکر نمیکنیم و این باعث میشود ارتباط مؤثرتری شکل بگیرد.
و در نهایت تصاویر در ارتباط است.
زمانی ما ارتباط مؤثر با دیگران داریم که حس تساوی هم در عمل و هم در کلام و هم در رفتار داشته باشیم. واقعیت این است که اگر طرف مقابل حس کند که این تساوی اتفاق نمیافتد، قاعدتاً ارتباط ما کمرنگتر میشود و یکسویه میشود و آن ارتباط دیگر ارزش اولیه را نخواهد داشت.
در ادامه انواع ارتباط را از نظر رفتارگرایی که چهار مدل منفعلانه، تهاجمی، تهاجمی-انفعالی و قاطعانه وجود دارد را خواهم گفت و انواع ارتباط غیرکلامی را خواهیم داشت.
مدلهای مختلف ارتباط داریم که هر کدام از انسانها درصدی از هر کدام از این مدلها را در زندگی تجربه میکنند. گاهی ما با اشخاص مختلف رفتارمان متفاوت است و نوع ارتباطی که برقرار میکنیم، متفاوت است.
اولین دسته ارتباط منفعلانه است.
ارتباط منفعلانه برای انسانهایی است که اصلاً توانایی این را ندارند که ارزشها و توانمندیهای خود را بروز دهند و این قدرت خودشان را اثبات کنند.
نکته بعدی این است که افراد به دیگران راحت اجازه میدهند که به صورت عمدی و غیرعمدی حقوق آنها را زیر پا بگذارند. این افراد اصلاً نمیتوانند احساسات و خواستههای خود را بیان کنند و معمولاً عاجز هستند از اینکه احساساتشان را بگویند.
اگر از موضوعی ناراحت باشند معمولاً بروز نمیدهند. و آن قدر آن را ادامه میدهند تا اینکه به جایی میرسند که در حال انفجار هستند و اصلاً دیگر برای یک اشتباه خیلی کوچک، برخورد بسیار شدیدی از خودشان بروز میدهند.
این افراد معمولاً گفتارشان آرام و حالت دفاعی دارد و معمولاً در چشم افراد خیره نمیشوند و سر به زیر هستند. در ارتباط اجتماعی اما همانطور که گفته شد، این افراد این وضعیت را آن قدر ادامه میدهند تا آستانه تحمل آنها تمام میشود و یکباره در حدی که نه برای آن موقعیت مناسب است و نه برای خودشان مناسب است، منفجر میشوند و بازخورد منفی ارائه میدهند.
امیدوارم بسیار کم در زندگیتان این ارتباط را تجربه کنید و انسانهایی که اطراف شما هستند، کمتر این مدل را داشته باشند.
دسته دوم از ارتباط، انسانهایی هستند که نوع ارتباط آنها تهاجمی است.
این افراد معمولاً کنترلگر هستند و سعی میکنند بر دیگران تسلط داشته باشند و در کنترل دیگران از هیچ کاری دریغ نمیکنند، ولی اگر قرار باشد آنها را تحقیر کنند یا کوچک کنند، عیبجویی میکنند و دیگران را به راحتی در گفتار و رفتارشان تحقیر میکنند و به آنها حمله میکنند.
حمله به صورت فیزیکی نه. بحث ما این است که افرادی هستند که از نظر گفتاری حمله میکنند به دیگر. این افراد معمولاً عیبجویی میکنند و آدمهای بیپروایی هستند.
در چشم افراد خیره میشوند و به راحتی و خیلی رک و ساده صحبتشان را بیان میکنند و اصلاً خواسته خود را پنهان نمیکنند و خیلی با جسارت میتوانند واکنش نشان دهند نسبت به هر صحبتی که دیگران مطرح میکنند.
این افراد معمولاً تحمل شکست را ندارند و مداوم دوست دارند پيروز باشند و اگر شکست بخورند بسیار عصبانی میشوند و کاملاً نشان میدهند که تحمل چنین چیزی برای آنها فاجعه است.
معمولاً با صدای بلند صحبت میکنند و تلاش میکنند در جمعها مجموعه را به دست بگیرند. و صدایشان طوری بیان شود که مسلط شوند بر همه اعضای حاضر در آن جمع.
معمولاً رفتارهای گستاخانه و تحقیرآمیز را ما از این دسته از افراد میبینیم. و در گفتوگوهای آنها اگر مشکلی پیش بیاید و بخواهند محاورهای با اعضا داشته باشند، معمولاً از تو و شما استفاده میکنند و اصلاً در زمانی که دنبال مقصر میگردند کلمه
من را در این افراد نمیبینیم.
نوع ایستادن آنها، نوع مدل چشمها و میمیک صورت به گونهای است که تسلط را کاملاً بر طرف مقابل نشان میدهند و کاملاً مشخص است که بر دیگران چیره هستند.
همیشه این مدل نیستند. ما در ارتباط با بعضی از افراد میتوانیم اینگونه برخورد کنیم. همه ما ممکن است یک درصدی از رفتارهای ما تهاجمی باشد و باید حواسمان باشد این رفتار را چگونه میتوانیم مدیریت کنیم.
دسته بعدی ارتباط منفعلانه-تهاجمی است.
این دسته از ارتباطها، مخربترین مدل ارتباطی هستند. افرادی که به جای اینکه به صورت ساده با مشکلات مواجه شوند، زیر لب غرش میکنند و در ظاهر شما فکر میکنید هیچ مشکلی وجود ندارد ولی کاملاً این انسانها تلاش میکنند خرابکاری کنند.
افرادی که این نوع ارتباط دارند در ارتباط با خشم خود مشکل دارند، یعنی اگر عصبانی باشند به راحتی میگویند که من ناراحت نیستم و در ظاهر قضیه لبخند میزنند ولی در درون آنها غوغا است و بسیار عصبانی هستند.
معمولاً اینها حالت صورتشان با احساسات درونشان هماهنگ نیست و متفاوت هستند. در محاوره و صحبت کردن با طعنه و کنایه حرف میزنند، تلاش میکنند به جای اینکه ساده و روشن احساسات و صحبتهایشان را بیان کنند معمولاً با کنایه و طعنه آن حرف را میزنند.
وجود مشکل را معمولاً انکار میکنند و معتقد هستند که مشکلی وجود ندارد و این افراد خطرناکترین افراد در ارتباط هستند، زیرا ظاهراً سر به راه هستند ولی کاملاً برخلاف این هستند.
اگر از این فرد بخواهیم که کاری را برای ما انجام دهد، ممکن است در ظاهر بگوید که حتماً انجام میدهم ولی هیچ وقت تا پایان عمرش این کار را انجام نمیدهد. در این موارد بهانههایی برای انجام ندادنش جور میکند.
این افراد خطرناکتر از دو مدل قبلی هستند.
زیرا فرد منفعل خیلی ناراحت میشود اگر کاری را بخواهیم و شاید نتواند انجام دهد ولی مستقیم آن را نمیگوید، ولی با هر زحمتی که شده باشد آن را انجام میدهد.
فرد تهاجمی خیلی صادقانه به ما بیان میکند. ممکن است بگوید که اصلاً چرا چنین درخواستی را از من داری؟ من نمیتوانم انجام دهم یا اینکه ممکن است بگوید من انجام میدهم. ولی شما هم باید این کار را برای من انجام دهید و روراست هستند.
ولی افراد تهاجمی-منفعلانه اصلاً رو راست نیستند و متأسفانه خیلی ارتباط با این افراد خطرناک است.
بهترین مدل ارتباطی مدل قاطعانه است.
در ارتباط قاطعانه ما به دیگران و خودمان احترام میگذاریم و میتوانیم مؤثرترین و بهترین نوع رابطه را شکل دهیم. در ارتباط
قاطعانه ما خواستههایمان را به راحتی، شفاف و ساده و محترمانه مطرح میکنیم.
حتماً میتوانیم احساساتمان را بدون ابهام و حاشیه مطرح کنیم و این قضیه بسیار مهم است که هم خواستههایمان مطرح میشود هم احساساتمان بیان میشود.
نکته بعد در گفتگوهایمان طرف مقابل را مداوم مورد خطاب قرار نمیدهیم. اگر یک گفتوگو برای حل یک مشکل وجود داشته باشد، از کلمه «من هم» این فرد زیاد استفاده میکند. یعنی اگر مشکلی را بخواهد حل کند، میگردد به دنبال اینکه خودش در کدام قسمت مقصر بوده است یا خیر یا حتی اینکه خودش در کجا میتواند مشکل را حل کند و بعد به افراد بیان کند و از آنها بخواهد که انجام دهند.
رفتار فردی که قاطعانه است، مداوم توأمان با احترام است.
مداوم تلاش میکند خودش را کنترل کند. حتی اگر بسیار خشمگین باشد این فرد به راحتی میتواند خودش را کنترل کند.
- چشمهایش به طرف مقابل نگاه میکند ولی نه به صورت خیره بلکه به صورت بسیار دوستانه.
- لحن او همواره آرام و ملایم است و معمولاً این افراد لحن صحبت کردنشان به طرف مقابل آرامش میدهد با دیگران زمانی که صحبت میکنند احساس همبستگی و نزدیکی دارند.
- شایستگیها و توانمندیهای خود را باور دارند و به خودشان ایمان دارند و به شایستگیها و توانمندیهای دیگران هم احترام میگذارند.
- معمولاً سعی میکنند در ارتباطاتشان تنش وجود نداشته باشد. تلاش آنها این است که در اموری که به آنها مربوط
- نمیشود، دخالت نکنند.
- همیشه آماده هستند که از حق خود دفاع کنند و حقوق دیگران را محترم بشمارند و برای حقوق دیگران تا جایی که بتوانند تلاش میکنند.
این افراد بهترین نوع رابطه را در زندگی دارند. این افراد میتوانند اثرات بسیار مثبتی در جامعه اطرافشان داشته باشند. این ارتباط میتواند در زندگی شما معجزه ایجاد کند.
ارتباط غیرکلامی یکی از مهمترین ارتباطات است که پیام ما را منتقل میکند.
در ارتباط غیرکلامی ما درصد بالایی از محتوای پیام را منتقل میکنیم و شش دسته ارتباط غیرکلامی وجود دارد:
دسته اول تماس لمسی است.
پژوهشها نشان داده است لمس کردن خیلی میتواند کمک کننده باشد در بهبود روابط با افراد. توصیه من به مادران این است که در خانه با فرزندانشان حتماً در طول روز ۵۰ بار و ۵۰ ثانیه کودکشان را لمس کنند.
پژوهشها نشان داده است وقتی والدین دو هفته این کار را انجام میدهند، معجزههای ارتباط با فرزندشان را خواهند دید.
نکته بعد حرکتهای ما است که مدلهای مختلفی دارد.
یکی از آنها ژستهای ما است.
ما میتوانیم ژستهای مختلف را به فرزندانمان آموزش دهیم تا بتوانند ارتباط غیرکلامی خوبی داشته باشند.
نكته بعد در مهارت غیرکلامی نگاه کردن است.
نگاه کردن مدلهای مختلفی دارد. اگر ما نگاه خیرهای بیش از ۳۰ ثانیه به هر کسی داشته باشیم، اضطراب در او ایجاد میکنیم. این حالت میتواند یک بازخورد منفی برای یک اشتباه باشد.
اگر سطح نگاه ما بالاتر از سطح نگاه مخاطب ما باشد، این برداشت میشود که فرد تسلط دارد. ولی اگر هم راستا باشیم نگاهمان، نگاه دوستانه است.
زمانی که ما میخواهیم یک درخواست دوستانه داشته باشیم. مثلاً از فرزندمان میخواهیم که تکالیفش را با دقت بیشتری انجام دهد. در این مورد ما باید سطح نگاهمان در سطح نگاه فرزندمان باشد.
مورد بعدی گوش کردن فعال است.
گوش کردن به معنای اینکه وقتی در مورد موضوعی صحبت میکنید، تایید را داشته باشید. چه شنونده باشید چه گوینده باید در مورد گفتگوهایمان توجه کنیم.
اگر گوش کردن فعال باشد ما انتهای صحبت طرف مقابل را تکرار میکنیم و حتماً به او نگاه میکنیم در زمان صحبت کردن یا چند ثانیه یک بار به چشمهای او چند لحظه نگاه میکنیم. نکته بعدی این است که بتوانیم کلام آن فرد را با لحن خودمان هم بیان کنیم.
نکته بعد مدل راه رفتن ما است.
این مورد را ما در فضای مجازی نداریم اما در خانهها یا در مدرسه اگر با سرعت به یک سمت حرکت کنیم، قطعاً محیط کلاس یا فرزندمان را دچار اضطراب میکنیم. این کار معمولاً برای مچگیری اتفاق میافتد.
در مورد نشستن هم مدلهای متفاوتی داریم. نشستنی که ما زاویه ۹۰ درجه با یکدیگر داشته باشیم این مدل نشستن مشاورهای است که معمولاً برای گفتوگو بهترین مدل است.
پژوهشی در تهران انجام شده است و معلمانی که میخواستم با هم سوال طراحی کنند. زمانی که روبروی یکدیگر مینشستند خیلی بیشتر از یکدیگر ایراد میگرفتند تا زمانی که کنار یکدیگر مینشستند و سوال طرح میکردند.
باید به این نکته توجه داشته باشیم که این مورد هم یکی از مهارتهای غیرکلامی است.
دسته بعدی دسته مجاورت یا جهت است.
به این معنی که جهتی که من قرار دارم و با طرف مقابل صحبت میکنم، در انتقال پیام مؤثر است. حواسمان باشد فاصله ما با طرف مقابل تأثیرگذار است و باید فاصله خود را با طرف مقابل را زمانی که صحبت میکنیم، حفظ کنیم.
اگر فاصلهها نزدیک شود، حس اضطراب ایجاد میکند. اما در این شرایط حواسمان باشد که نزدیک شدن و روبوسی ممنوع است.
به فرزندان خود آموزش دهیم که چسبیدن به طرف مقابل برای روبوسی کردن اصلاً از نظر اجتماعی کار درستی نیست.
شرایط محیطی هم یکی دیگر از مواردی است که جزء ارتباط غیرکلامی است.
رنگ محیط، دمای محیط و نور محیط در نوع ارتباط ما با دیگران تأثیرگذار است.
در نهایت پیرا زبان که تُن صدای ما و لحن گویش ما میتواند اثربخش باشد.
چهار مورد در ارتباط مؤثر با دیگران باید خیلی به آنها حواسمان باشد. باید دقت کنیم که موقعیت و زمان از مواردی هستند که باید آنها را هم برای خودمان و فرزندانمان حفظ کنیم.
امیدوارم زمان را برای رشد خودتان و موقعیت را برای رشد فرزندانتان از دست ندهید.
دیدگاهتان را بنویسید