واکنش شما به ترس کودکتان چیست؟
زمان مطالعه: 8 دقیقه
صحبتهای سرکار خانم دکتر زهرا امیرآتشانی در برنامه خانه و خانواده از رادیو ایران.
پرسش مجری: خانم دکتر از ترسهای کودکان میخواهیم صحبت کنیم و دوست داریم از صحبتهای مقدماتی شما هم بشنویم اینکه اصلاً ترس کودکان چی هست؟
سرفصلهای این مقاله
- علت آن چیست؟ آیا میتوان گفت که ارثی هست یا علل محیطی دارد؟
- ولی اینکه ما از یک چیزی بترسیم ارثی نیست و بیشتر از محیط آن را یاد میگیریم.
- ما یک نوع دیگر ترس داریم که احساس خطر آموخته است.
- ترس مدلهای مختلف دارد.
- یک بازیهای این چنینی در حدی که خطرناک نباشد و یواش یواش تاریکی طوری باشد که اهمیتی برای فرد
- نداشته باشد.
- برای ارتباط صمیمانه باید از تمام امکانات کلامی و غیر کلامی استفاده کنید.
- اولین مدل کمک طلبی است.
- نکتهی دوم برون ریزی هست.
- نکتهی بعدی این است که خشونت ممکن است باشد.
- و آخرین مدل که بهترین مدل هست به جای اینکه به بازخورد بدن در مقابل آن مشکل فکر کند به از بین
- بردن و راه حل یابی فکر میکند.
- رفتارهای آرام سازی، شناخت سازی و رفتار درمانی سه مقولهای هستند که وقتی با هم اتفاق میافتند،
- بچهها را آرام میکند.
- کتاب زیر شامل راهکارهایی برای افزایش دقت و تمرکز در کودکان میباشد:
- فرزند بادقت من: راهنمای والدین و مربیان(نسخه چاپی)
- فرزند بادقت من: راهنمای والدین و مربیان(نسخه pdf)
علت آن چیست؟ آیا میتوان گفت که ارثی هست یا علل محیطی دارد؟
پاسخ دکتر امیرآتشانی: قطعاً ترس یک بازخورد طبیعی بدن ما نسبت به عوامل اطراف است ولی این بازخورد وقتی از حد بیشتر میشود نگران کننده است و ما باید نگران آن بشویم.
واقعیت این است که ترس خودش ارثی نیست و پژوهشهای زیادی در این مورد انجام شده است که ترس و اضطراب در کودکان بیشتر تاثیر محیط است نه وراثت.
ولی نحوهی بازخورد دستگاه عصبی ما نسبت به ترس ارثی است. مثلا ممکن است یکی بترسد و خیس عرق شود و یک نفر دیگری بترسد و قلبش تند بزند. این بازخورد ارثی است.
ولی اینکه ما از یک چیزی بترسیم ارثی نیست و بیشتر از محیط آن را یاد میگیریم.
پرسش مجری: خانم دکتر، چه میشود که کودک یاد میگرد. الگو برداری میکند از پدر و مادر و اطرافیان یا اینکه احساس خطر میکند؟
پاسخ دکتر امیرآتشانی: در چهار حوزه باعث میشود که فرزند ما دچار ترس شود. اولین چیز فشارهای روانی ناشی از رویدادهای منفی زندگی است.
مثلاً خدایی نکرده فرزندی که در وضعیتی قرار بگیرد که سیل را ببیند و خدایی نکرده آسیبهای جدی مالی یا جانی به او وارد شود یا زلزله را ببیند و یا مرگ یکی از عزیزان را داشته باشد.
چنین فرزندی فشار روانی که ناخودآگاه به او وارد میشود منجر به این میشود که ترس را داشته باشد.
یک گروه دیگر افرادی هستند که احساس خطر کاذب دارند. مثلاً از سایهی خود میترسد و یا از سایهی اسباب بازی خود میترسد. و وقتی که میخواهد شب بخوابد یک نور ملایمی هست و این نور ملایم سایههایی را ایجاد میکند.
ممکن است در ذهن خود فکر کند که از پشت پنجره یا پرده یک هیولایی میاد و چیزهایی که در ذهن کودکان هست. در هر صورت اینها احساس خطرهای کاذب هستند.
ما یک نوع دیگر ترس داریم که احساس خطر آموخته است.
یعنی بچه یاد میگیرد که بترسد. وقتی مادری که از سوسک میترسد و فرار میکند به فرزندش یاد میدهد که از این موجود بترسد.
و یا در کارتونی که فرزند من میبیند و یکی از شخصیتها ترسناک هست بقیهی شخصیتهای کارتونی از او میترسند. ناخودآگاه فرزند من دارد یاد
میگیرد که از این وضعیت بترسد. این ترس آموخته است و در نهایت آسیبهای روانی هست که بر اثر اضطرابهای متمرکز ایجاد میشود.
خیلی از بچههایی که دچار شوک عصبی میشوند. این خیلی کوتاه ولی منجر به ترس و اضطراب میشود.
مثل اینکه مثلا تا حالا شده دست به تلویزیون بزنید و مور مور کوتاهی به وجود بیاید. اینها خطری در اصل ندارد ولی اعصاب را تحریک میکند و برای بچهی کوچک اضطراب زیادی را به همراه دارد.
ولی برای ما مهم ترین چیز احساس خطر آموخته هست که مادر و پدر میتوانند جلوگیری کنند از آن که این ترس اتفاق نیافتد.
ترس مدلهای مختلف دارد.
مثل اضطراب امتحان، اضطراب جدایی، هراس اجتماعی، اضطراب رها شدن و مدل های مختلف.
ترس از تاریکی باید دید که چگونه اتفاق افتاده است. در ترس از تاریکی و ترس از گربه یکی از راهکارهایی که میتوان به کار برد، حساسیت زدایی منظم است.
نه اینکه در حساسیت زدایی منظم بیایم بچه را ببریم بغل گربه در این شرایط باید به صورت منظم این کار را انجام بدهیم.
اولین مرحله این است که با دنیای مجازی آنها را اشنا کنیم. مثلاً اگر فیلم زیبایی هست و فیلم در تاریکی شب است این را نشان بدهیمو نه فیلم ترسناک که اوضاع بدتر میشود.
بعد یواش یواش از فضاهایی که نورش کم استاستفاده کنیمو بعد یک بازی برای خود ایجاد کند اول وسیله ببیند.
مثلا برای بچههای کوچک توپ را ببیند در اتاق و بعد مادر بیاید و نور را خاموش کند و به کودک بگوید که برو توپ را بیاور.
یک بازیهای این چنینی در حدی که خطرناک نباشد و یواش یواش تاریکی طوری باشد که اهمیتی برای فرد
نداشته باشد.
پرسش مجری: خانم دکتر صحبت کردن در رابطه با موردی که اضطراب و ترس را به وجود آورده است مفید است؟
پاسخ دکتر امیرآتشانی: ببینید صحبت کردن قطعاً موثر است ولی زمانی که علمی و مرتب پیش برویم، در قضیهی صحبت کردن.
وقتی که فرد از یک موضوعی میترسد ناخودآگاه دلش میخواهد که دربارهی آن قضیه صحبت کند. و در صحبت کردن مدام اطلاعاتش پردازش میشود و خودش میتواند یک راهکار خوبی را برای مشکلش پیدا کند.
اما بحث این است که وقتی کسی آمد در این مورد صحبت کرد ما نخندیم به او تندی نکنیم. و گاهی بچهها در مورد چیزی که ترسیدند زیاد صحبت میکنند و نباید پدر و مادر به آنها تندی کنند.
برای اینکه بچه را آرام کنید در این حوزه اولین چیز این است که ارتباط صمیمانهای با کودکم داشته باشم.
برای ارتباط صمیمانه باید از تمام امکانات کلامی و غیر کلامی استفاده کنید.
و من پیشنهادم به تمام والدین این است که برای اینکه رضایت فرزندانتان بیشتر شود یک راهکار است.
50 بار لمس 50 ثانیه، یعنی قرار نیست من بچم را لمس و نوازش کنم نه این کار درستی نیست.
ولی اگر بچم نشسته و دارد کارتون میبیند و من دارم رد میشوم که از کتابخانه یک کتاب بردارم یک دستی به گوشش بکشم. یعنی خیلی مدل کوتاه.
یعنی وقتی که یک لیوان آب به بچم میدهم طوری باشد که دستم را به شانهاش بزنم و لیوان آب را به او بدهم و این اولین گام برای ارتباط صمیمانه است.
از نشانهها که ویژگیهای عمومی آن نفس نفس زدن، احساس خفگی، تپش قلب و عرق کردن است.
اما بعضی از بیماریها هست که مخصوصاً در کودکان باعث این میشود که احساس دلهره و احساس ترس را کودک داشته باشد.
بچههایی که قند خون آنها پایین است. و افرادی که پرکاری تیروئید دارند و کم کاری تیروئید دارند و موارد دیگهای که باعث چنین چیزهایی میشود.
مصرف بسیار زیاد کافئین باعث دلهره ممکن است شود و باید حواسمان باشد. بیشتر اضطرابها در فرزندمان یک مشکل است.
باید به این مشکل بپردازیم که برخورد فرزند ما با این مشکل چگونه است. وقتی که فرزند من با یک مشکل روبرو میشود ممکن است با این مشکل برخورد کند.
اولین مدل کمک طلبی است.
مثلاً فرزند من از تاریکی میترسد، میدود و میآید سمت مادرش. یا اینکه در کلاس مشکلی برایش پیش میآید و دستش را بلند میکند و میگوید خانم اجازه و این یک چیز عمومی است.
نکتهی دوم برون ریزی هست.
یعنی فرزند من شروع میکند رفتارهایی را انجام دادن که نشان دهد این اتفاق افتاده است.
مثلاً مجبور است در تختش بخوابد ولی پتو را میکشد روی سرش و آن زیر میلرزد. و یا اینکه بلند میشود میآید بیرون و میگوید من نمیتوانم بخوابم و برون ریزی میکند.
نکتهی بعدی این است که خشونت ممکن است باشد.
بچه شروع کند به داد و فریاد کردن سر خانواده و ممکن است از خشونت کلامی و یا غیر کلامی استفاده کند. و نشان دهد که یک مشکلی برای او پیش آمده است.
بعضی از بچهها اجتناب میکنند از جایی که مشکل برای آنها پیش آمده است. ممکن است دعوای دو تا بچه باشد که بچه بیاید در مهمانی کنار والدین خود بنشیند.
ممکن است ترس باشد و چون میداند که در حمام یک بار سوسک دیده است و ترسیده است حاضر نیست برود حمام و اجتناب میکند از آن فضا.
و آخرین مدل که بهترین مدل هست به جای اینکه به بازخورد بدن در مقابل آن مشکل فکر کند به از بین
بردن و راه حل یابی فکر میکند.
بچهای که فکر میکند در اتاقش هیولا هست و نمیخوابد بهترین وضعیت آن است که در مورد آن صحبت کند.
مادر انتهای قصه را طوری جهتدهی کند که فرزند پیروز میشود بر آن هیولا. چنین وضعیتی مدل راهیابی و حل مشکل هست.
پرسش مجری: در پسرها و دخترها یا آقایون و خانمها آیا ترس فرق میکند؟
پاسخ دکتر امیرآتشانی: مدلهای ترس متفاوت هست. بعضی از ترسها، مثلاً اضطراب از مکانهای باز که یکی از اضطرابها است، 75% از خانمها و 25% از مردها این نوع اضطراب را دارند.
در مواردی که عوارض ترس را ما نشان میدهیم. پژوهشها نشان داده است که خانمها 8 برابر از آقایون بازخوردهای ترس را نشان میدهند.
پرسش مجری: ممکن است برخی از افراد از برخی از موقعیتها بترسند که اسمش را فوبیا میگذاریم. میخواهم بدانم کسانی که مثلاً از ارتفاع میترسند باید آن را تجربه کنند تا از بین برود؟
پاسخ دکتر امیرآتشانی: ببینید برای کاهش اضطراب چندین نظریه وجود دارد و مدلهای مختلف.
قطعاً تجربه کردن نیاز نیست برای همه چیز و درمانهای دارویی وجود دارد و مدلهای مختلف داروها هستند و خوب هم جواب میدهند.
رفتارهای آرام سازی، شناخت سازی و رفتار درمانی سه مقولهای هستند که وقتی با هم اتفاق میافتند،
بچهها را آرام میکند.
امروز بحث ما در مورد ترس، در حدی هست که با آموزشهای والدین بتوانیم قضیه را حل کنیم و رویکرد ما به این مقوله، رویکرد آموزش محور بوده است و نه رویکرد درمانی.
در بحث فوبیا که ترس بیش از حد هست قطعاً، نیاز به درمانهای دارویی هم پیدا میکند و باید به متخصصین این امر مراجعه کنند و راه حلی که متخصص بیان میکند را انجام بدهند.
در بحث ترس من قبلاً هم گفتم که یک مورد ترس کاذب هست که والدین باید آموزش ببیند و آن را از بین ببرند.
ولی یک نوع ترس واقعی است که ما به هیچ وجه نباید آن را از بین ببریم. ببنید ما فرزندمان را هنگامی که از خیابان میخواهد رد شود از اینکه تصادف کند و ماشین به او بزند بترسانیم و یک وقتی ممکن است از برق بترسانیم.
اینها چیزهای طبیعی است که احساس کاذب نیست. من توصیهام به خانوادهها این است که با صبوری فرزندان خود را بزرگ کنند.
هر کدام از ما که خودمان این مشکل را داریم، هر کدام از فرزندان ما هم ممکن است به اشتباه ترس کاذب داشته باشند.
در مورد موضوعاتی لطف کنند صبوری کنند و با آرام کردن فرزندانشان این قضیه را حل کنند.
دیدگاهتان را بنویسید