مشکلات در یادگیری
پرسش مجری: خانم دکتر اگر ما بخواهیم برای اختلال در یادگیری یا مشکلات در یادگیری یک تعریف کوتاه داشته باشیم چه تعریفی دارد؟ و بعد ببینیم این اختلال در یادگیری معمولاً در چه سنی و با چه علائمی بروز میکند؟
پاسخ دکتر امیرآتشانی: کلمات مختلفی برای چنین چیزی مطرح شده است. اختلال یادگیری را داریم ولی امروزه در کشور خودمان کلمهی مشکلات ویژه یادگیری (مشکلات در یادگیری) مدنظر است. کودکانی که با هوش متوسط یا بالاتر از متوسط هستند و در یادگیری دچار مشکل هستند. مثل مشکل در خواندن، مشکل در دیکته، ریاضی و توجه که ویژگیها را ذکر میکنم.
گاهی خانوادهها به دلیل اینکه توجه به تواناییهای فرزندان خود ندارند، میبینیم که در سن ۹ تا ۱۴ سالگی متوجه مشکلات در یادگیری فرزندان خود میشوند و متأسفانه برچسب «درس نخون» و «تنبل» را به فرزند خود میزنند.
گاهی با تشویق و تنبیه بیش از حد میخواهند وضعیت را درست کنند. واقعیت این است که این یک مشکل است و برای رفع مشکلات در یادگیری باید فرآیند بهبود و درمان پیش برود تا کودک بتواند از هوشی که دارد، درست استفاده کند.
ما انتظار داریم که خانوادهها دقت کنند و این برنامهها برای این است که بتوانیم زیر سنین 7 و 8 سالگی، آنها را تشخیص دهیم (وقتی که کودک میرود مدرسه و کاملاً با خواندن، نوشتن و ریاضیات آشنا میشود). میتوان از 3 سالگی این اختلالات را تشخیص داد.
پرسش مجری: خانم دکتر این موضوع در هر سنی، با چه نشانههایی خود را نشان میدهد؟
پاسخ دکتر امیرآتشانی: کودکانی که به دنیا میآیند، اگر تأخیر در رشد حرکتی داشته باشند یا تأخیر در رشد زبانی داشته باشند، معمولاً در 3 سالگی کودکی که دارای اختلال یادگیری است، نمیتواند توپ را بگیرد، نمیتواند لی لی کند، پریدن و جهیدن برایش سخت است.
کودکان در 4 سالگی اگر گنجینهی لغاتشان پایین باشد، ارتباط کلامی برقرار نکنند و یا کم بتوانند از لغات استفاده کنند، محدود صحبت کنند، جملات خیلی کوتاه و صحبت خیلی طولانی نمیتوانند داشته باشند. در اصل اختلالات زبانی و گفتاری را ما در 4 سالگی ببینیم، میگوییم که این کودکان معمولاً اختلال یادگیری دارند.
در 5 سالگی کودکی که نتواند رنگها را بگوید، نتواند تا 10 بشمارد، ما فقط شمارش خاموش نمیخواهیم که فقط حفظ باشد بلکه بتواند 10 تا مداد را بشمارد، بتواند 3 تا قاشق را بشمارد، یعنی در اصل در شمارش، تنازل یک به یک در مفهوم شمارش داشته باشد.
اگر کودک بتواند انجام دهد، وضعیت خوب است و احتمال آن ضعیف است. کودکی که در 5 سالگی نتواند پازل درست کند، احتمال وجود دارد که در رشد شناختی مشکل وجود داشته باشد و اختلال یادگیری داشته باشد.
نکته جالبی که در این کودکان وجود دارد این است که این کودکان قبل از دبستان، زیادی فزون کنش هستند و فعالیتشان بالا است و خانواده فکر میکنند که ممکن است بیشفعال باشد. ممکن است که همبودی با بیشفعالی هم داشته باشد و ممکن است هم نباشد و اینها بیش از حد تحرک دارند.
سرفصلهای این مقاله
نشانههای کودکان دارای اختلال یادگیری (مشکلات در یادگیری):
۱. دقت و تمرکز این کودکان پایین است.
۲. برخی از کودکان مشکلات درکی دارند و پردازش اطلاعات برای آنها سخت است.
۳. ناتوانایی در راهبردهای شناخت یادگیری است: یعنی کودک نمیداند که چگونه یاد بگیرد.
۴. مشکلات زبان شفاهی: کودکانی که زبانشان پیشرفت خوبی نداشته است و ذخیرهی لغات آنها پایین است و صحبت کردن آنها سخت است، واژگانی که استفاده میکنند کم است. منظورمان کودکانی که لکنت و مشکلات زبانی دارند، نیست.
بیشترین وضعیتی که ما میبینیم، بالای ۸۰% کودکان دارای مشکلات در یادگیری، مشکلات خواندن دارند. مثلاً در رمزگزاری کلمه مشکل دارند.
بعضی از کودکان، مشکلات زبان نوشتاری دارند. یک زمانی کودک محتوا را میبیند و نمیتواند بنویسد. مشکلات نوشتاری کودکان به دقت دیداری هم ربط پیدا میکند، ولی وقتی در دیکته مشکل دارند، به حافظهی فعال دیداری ربط پیدا میکند.
بعضی وقتها جملات طولانی که معلم میگویند را نمیتوانند بنویسند. ممکن است در حافظهی فعال شنیداری مشکل داشته باشند.
بعضی وقتها مشکلات در یادگیری مربوط به ریاضیات است. در تفکر کمی داشتن، زمان، فضا و محاسبات دادهها، در این زمینهها مشکل دارند.
آخرین مورد رفتار نامناسب اجتماعی است. تشویقها، تأییدها و تنبیههای محیطی باعث به وجود آمدن رفتارهای نامناسب اجتماعی میشود و در مهارت دوستیابی و اعتماد به نفس ضعیف هستند و در درازمدت دچار اضطراب و افسردگی شدید میشوند.
هر کودکی ممکن است مشکلات در یادگیری داشته باشد و ربطی به هوش کودک ندارد. من هم در زمان کودکی این گونه بودم. شاید در زمان شما علم اینقدر پیشرفت نکرده بوده است که بتواند به شما کمک کند.
این مشکلات در یادگیری با بزرگ شدن درست نمیشود و تا بزرگسالی هم ادامه دارد و گریبان گیر موفقیتهای فرد میباشد. هر چه قدر کودک باهوش باشد، یک فاصله بین آنچه که باید باشد با آنچه که باید اتفاق بیافتد، هست و اگر دنبال بهبود نباشید این وضعیت ثابت میماند.
دیدگاهتان را بنویسید