عوامل موثر بر خلاقیت (فایل شماره 2)
زمان مطالعه: 7 دقیقه
این فایل ادامه عوامل موثر بر خلاقیت (فایل شماره 1) است.
سرفصلهای این مقاله
- عوامل بیرونی
- خانواده و نقش آن در خلاقیت:
- واکنش شما چیست؟
- والدین چگونه میتوانند خلاقیت را در کودکان خود برانگیزند؟
- 1– آزادی:
- 2– احترام:
- 3– اعتدال در روابط عاطفی:
- 4– بایدها و نبایدها:
- 5- نقش الگویی خانواده:
- 6– توجه به خلاقیت کودکان و قدردانی از آن:
- 7– تصویر ذهنی از آینده:
- 8– شوخ طبعی در خانواده:
- 9– محیط فیزیکی خانه:
- در زیر پدران و مادران کودکان بسیار خلاق و کمتر خلاق را با هم مقایسه میکنیم:
- روشهایی که پدران و مادران بسیار خلاق به کار میبرند:
- آنچه این پدران و مادران برای آموختن کاری به فرزندشان انجام میدهند:
- روشهایی که پدران و مادران کمتر خلاق به کار میبرند:
- آنچه این پدران و مادران برای آموختن به فرزندشان انجام میدهند:
- محیط آموزشی و خلاقیت
- اما آیا مربیان حقیقتاً میتوانند خلاقیت را در کودکان پرورش دهند؟
- کتابهایی برای پرورش فرزندانی توانمند و هوشمند:
- مسیر ایجاد تفکر انتقادی(نسخه چاپی)
- بازی پدیدهای شگفت انگیز(نسخه pdf)
- راهکارهای رشد اخلاقی کودکان(نسخه pdf)
- پرورش کودک با سواد اجتماعی(نسخه صوتی)
عوامل بیرونی
خانواده و نقش آن در خلاقیت:
عبارات زیر را بخوانید:
1- شما چهار ساله هستید و در جریان روز از پدر و مادرتان میشنوید که میگویند:
این غذا را نخور. این یکی را بخور برات بهتره.
بیا زیپ لباست راببندم.
خسته ای، برو دراز بکش و استراحت کن.
من دوست ندارم با اون پسره بازی کنی خیلی بد دهنه.
2- شما چهار ساله هستید و در جریان روز از والدینتان میشنوید که میگویند:
بیخود اون لباسو نپوش، رنگ سبز به تو نمیآید!
بطری را بده به من. خودم سر آن را برای تو باز میکنم.
الان بنشین تکالیف مدرسهات را انجام بده
تو نمی تونی، خودم باید این کار را بکنم
3- شما هفده ساله هستید. والدینتان میگویند:
لازم نیست رانندگی یاد بگیری، هر جا خواستی بری خودم می برمت!
این رشتهای که تو به آن علاقهمندی، مزخرف است!
واکنش شما چیست؟
سالهاست که روان شناسان کشف کردهاند که روشهای تربیت پدران، مادران و ارزشهای آنها با خلاقیت کودکان در ارتباط است.
پدران و مادران میتوانند استقلال، خودباوری، عزت نفس و مسئولیت را در کودکان پرورش دهند و با ایجاد جوی خلاق در خانواده، محیط خانه را محیطی امن برای ابراز ایدههای نو فرزندان خود بسازند.
والدین چگونه میتوانند خلاقیت را در کودکان خود برانگیزند؟
1– آزادی:
پدران و مادرانی که معتقد به دادن آزادیهای مناسبی به کودکانشان هستند زمینه را برای داشتن کودکانی خلاق فراهم میسازند. رفتار آنها آمرانه نیست و استبدادی عمل نمیکنند، دائماً سعی ندارند کودکان خود را کنترل کنند و فعالیتهایشان را محدود نمیسازند، نگرانی این والدین درباره به خطر افتادن کودکانشان در حد افراط نیست.
2– احترام:
کودکان خلاق پدران و مادرانی دارند که برای آنها به عنوان یک فرد احترام قائل هستند. به تواناییهای آنها ایمان دارند و معتقدند که آنها منحصر به فردند. این والدین میگویند (تو را همان طور که هستی دوست دارم درست به خاطر آنکه تو، تو هستی) در این خانوادهها، کودکان طبعاً اعتماد به نفس بیشتری دارند و برای انجام کارهای مخاطرهآمیز و ابتکاری آمادهتر هستند.
3– اعتدال در روابط عاطفی:
درست همان طور که سردی عاطفی و جدایی میان والدین میتواند برای کودکان خطرناک باشد و خلاقیت یک کودک به علت جو خصمانه، طرد کننده یا نبود رابطهی صمیمانه متوقف گردد، وابستگی بیش از حد کودک و والدین نیز باعث سرکوب شدن خلاقیت در کودکان میشود.
4– بایدها و نبایدها:
خانوادههایی که میخواهند فرزندان خلاق داشته باشند، در منزل قوانین زیادی وضع نمیکنند. این به آن معنی نیست که والدین کودکان خلاق به آنها اجازه هر کاری میدهند. آنها به عوض تعیین قوانین خاص، مجموعه روشنی از ارزش هما را درباره ی کارهای صحیح و غلط ارائه میکنند و این ارزشها را در رفتار خود منعکس میسازند. این قبیل والدین از کودکانشان انتظار دارند مستقلاً اما با مسئولیت عمل کنند.
5- نقش الگویی خانواده:
والدینی که کودکان خلاق پرورش میدهند خود نیز علاوه بر شایستگی، دارای علایق گوناگون در منزل و بیرون هستند و سعی دارند زندگی متنوعی داشته باشند. آنها ابعاد مختلفی از زندگی را میبینند و از آن لذت میبرند.
6– توجه به خلاقیت کودکان و قدردانی از آن:
خانوادههایی که از ایدهها و تجربههای نوین فرزندانشان استقبال میکنند و به آن بها میدهند و گاه آنها را به کار میگیرند، پدران و مادرانی که شعف و شادی خود را در برخورد با خلاقیت نو شکفته فرزندانشان بروز میدهند فرزندان خود را به تجربههای دوباره و دوباره فرامیخوانند و زمینههای رشد خلاقیت را در آنها بارور میکنند.
7– تصویر ذهنی از آینده:
والدین کودکان خلاق، تصویر ذهنی روشنی از آیندهی کودک خود به عنوان یک فرد مستقل، شایسته احترام و محبت دارند که قادر است کارهای بزرگ و خلاق را با تمام استعدادها و مهارتهایی که دارا است انجام دهد. این تصویر ذهنی حمایت کننده میتواند به کودک انتقال یابد و او نیز در آینده بر اساس توان و معلوماتش در زمینهای خلاقیت خویش را بروز دهد.
8– شوخ طبعی در خانواده:
در خانوادهی کودکان خلاق شوخ طبعی و بذلهگویی وجود دارد. والدین توانایی خندیدن به شرایط و حوادث و خود را دارند و تفریح، شعبده بازی و سرگرمیهای شاد، سر و صدا و بازی را در خانواده مجاز میدانند.
9– محیط فیزیکی خانه:
محیط فیزیکی یک خانه میتواند تجارب خاصی را در کودکان برانگیزد. طرز چیدن وسایل خانه و تنوع آن، الگوی استفاده از وسایل خانه، و ترکیبهای گوناگونی که میتوان به وجود آورد. رنگ اتاقها و آرایش آنها، باغچه و حیاط و… میتواند برای کودک، ایده برانگیز و الهام بخش باشد.
در زیر پدران و مادران کودکان بسیار خلاق و کمتر خلاق را با هم مقایسه میکنیم:
روشهایی که پدران و مادران بسیار خلاق به کار میبرند:
_ آنها برای عقاید فرزند خود احترام قائلاند و او را به بیان آنها تشویق میکنند.
_ آنها احساس میکنند یک کودک باید برای فکر کردن، رویا دیدن و وقت خود را به دلخواه گذراندن، فرصت داشته باشد.
_ آنها اجازه میدهند فرزندشان بسیاری از تصمیمها را خودش اتخاذ کند.
_ این والدین با فرزندشان اوقات صمیمانه و گرمی را میگذرانند.
_ آنها فرزندشان را تشویق میکنند کنجکاو باشد و درباره چیزها کاوش و سوال کند.
_ اطمینان حاصل میکنند که فرزندشان میداند آنچه او آزمایش نموده و یا انجام میدهد مورد تایید پدر و مادر است.
آنچه این پدران و مادران برای آموختن کاری به فرزندشان انجام میدهند:
_ کودک را تشویق میکنند.
_ رفتاری گرم و حمایت کننده دارند.
– عکسالعمل آنها نسبت به کودک، رفتاری برای بالا بردن روحیه اوست.
_ از بودن با کودک خود خوشحال هستند.
_ حامی و مشوق کودک هستند.
_ کودک را تحسین میکنند.
_ قادر به برقراری روابط خوب کاری با کودک هستند.
_ کودک را تشویق به انجام کار به طور مستقل میکنند.
روشهایی که پدران و مادران کمتر خلاق به کار میبرند:
_ آنها به فرزند خود میآموزند که وقتی رفتار بدی داشته باشد به طریقی تنبیه خواهد شد.
_ آنها به فرزندشان اجازه نمیدهند نسبت به والدین عصبانی شود.
_ سعی میکنند فرزندشان را از کودکان یا افراد فامیل که دارای عقاید یا ارزشهای متفاوتی هستند دور نگاه دارند.
_ آنها معتقدند که یک کودک باید فقط دیده شود، ولی صدایش شنیده نشود.
_ احساس میکنند فرزندشان موجب ناامیدی آنهاست.
_ اجازه نمیدهند کودکشان تصمیمات آنها را مورد سوال قرار دهد.
آنچه این پدران و مادران برای آموختن به فرزندشان انجام میدهند:
_ مایل هستند به کارها بیش ازحد نظم بدهند.
_ مایل به کنترل کار هستند.
_ مایل به ایجاد راه حلهای خاصی برای هر کار هستند.
_ از کودک انتقاد کرده عقاید و پیشنهادهای او را رد میکنند.
_ به نظر میرسد از کارهای کودک خجالت می کشند و به او افتخار نمیکنند.
_ در یک مبارزه قدرت با کودک وارد میشوند و در واقع بین کودک و پدر و مادر رقابت وجود دارد.
_ در مقابل مشکلات تسلیم میشوند و عقب نشینی میکنند و از کنار آمدن با مشکلات سرباز میزنند.
_ به کودک فشار میآورند برای انجام کارها اقدام نماید.
_ با کودک ناشکیبا هستند.
از آنچه در مورد نقش خانواده در بروز خلاقیت گفتیم چه برداشتی دارید؟
محیط آموزشی و خلاقیت
بسیاری از کودکان قبل از دبستان، ساعتهای زیادی را در مهدکودک یا کلاسهای آمادگی میگذرانند. پس از آن نیز، در عرض هفته، ساعتهای فعال بچهها در مدرسه میگذرد.
از این گذشته، نقش و جایگاهی که از محیط آموزشی در ذهن بچههاست و تصویری که از مربی و معلم به عنوان منبع الهام دارند تاثیر پرقدرت این عامل را در بر انگیختن یا تضعیف خلاقیت نشان میدهد.
متاسفانه در بیشتر برنامههای آموزشی و در اکثر کشورها، شیوه کار به شکلی ست که با تکیه بر محفوظات و اطلاعات و با ارزشیابی افراد، نه تنها گامی، در جهت خلاقیت برداشته نمیشود بلکه مانع آن نیز میشوند.
به قول یکی از بزرگان (دانش آموزان در دوران تحصیل، به حدی مشغول افکار دیگران هستند که خود زمانی برای اندیشیدن ندارند).
برنامههای آموزشی جاری غالباً بر فرآیندهای شناختی ساده و حافظهی افراد تکیه کرده و به دیگر قدمهایی که در فرآیند خلاقیت به آنها اشاره کردیم توجه چندانی نمیشود.
اما آیا مربیان حقیقتاً میتوانند خلاقیت را در کودکان پرورش دهند؟
مربیان مطمئناً قادر به آموزش قلمرو مهارتهای مربوط به موضوع خاص و دانایی و اطلاعات مربوط به آن هستند.
آموزشهای علمی و فنی مانند ریاضیات، علوم، هنر و تاریخ از آن جملهاند. در حقیقت اغلب مردم میپندارند شغل مربیان همین است. از طرفی مربیانی که با مهارتهای خلاقیت مانند روشهای تفکر در مورد مسایل و قوانین علمی آشنا هستند میتوانند راههای جدید نگرش به مسائل را هم آموزش دهند.
چنین مهارتهایی را میتوان مستقیماً آموزش داد، اما چنانچه این مهارتها در برنامههای جاری آموزشی ادغام شده باشند، البته کارایی و اثر بیشتری خواهند داشت.
دیدگاهتان را بنویسید