نکاتی برای آموزش خلاقیت
زمان مطالعه: 5 دقیقه
سرفصلهای این مقاله
- آیا خلاقیت قابل آموزش است؟
- «گانیه» خلاقیت را نوعی حل مسأله میداند.
- آموزش خلاقیت
- 1- هر کس میتواند خلاقیت خود را بهبود بخشد.
- 2- آموزش گروهی، مؤثرتر است.
- 3– برتری تحقیقات و آموزش گروهی چندین دلیل دارد:
- 4– آموزش به تمام شخصیت آدمی مربوط میشود: آموزش روح و تربیت جسمانی.
- 5– واقعیتها و تجارب جدید را بپذیرید.
- 6– خود را بشناسید و قبول کنید.
- 7– پشتکار داشتن را یاد بگیرید.
- 8- انعطاف پذیری درونی خود را گسترش دهید.
- 9– انتقال از یک حالت یا احساس به یک تصور.
- 10– انتقال از یک احساس به مرحلهی عمل.
- 11– سمبولیسم بین دو وسیلهی توجیه.
- 12– پیش بروید و ابداع کنید.
- 13- هرقدر امکان داشته باشد محیط خود را تغییر دهید.
- کتابهای انتشارات فرزام برای پرورش فرزندانی توانمند:
- مجموعه پرورش ذهن کودک(هفت جلدی)[نسخه چاپی]
- ویتامین دقت و تمرکز(نسخه pdf)
- خلاقیت و نوآوری در مدرسه (نسخه pdf)
- پرورش کودک با سواد اجتماعی(نسخه pdf)
- راهکارهای ایجاد تفکر منطقی در کودک (نسخه pdf)
آیا خلاقیت قابل آموزش است؟
این سوال برای اکثریت مردم پیش میآید که آیا واقعاً میشود خلاقیت را آموزش داد؟
در پاسخ باید گفت: خلاقیت را نیز مانند تمامی حرفهها و هنرهای دیگر میتوان آموزش داد؛ به شرط آنکه در محیط مناسب، مربی خوب و شاگردی پرشور حضور داشته باشد. خلاقیت، هنری است نهفته در اعماق وجود انسان که با تلاش فرد و آموزش دیگران شکوفا میشود.
و میتوان آن را پله به پله و قدم به قدم در عرصه وجود و ظهور آورد.
و روز به روز، درخشندگی و شفافیت آن را نمایان ساخت. بسیاری از علمای روانشناسی و تعلیم و تربیت بر این باورند که خلاقیت را میتوان در مدرسه به دانش آموز یاد داد.
«گوردن» (۱۹۶۱)، «گانیه» (۱۹۸۴)، «گیلفورد» (۱۹۸۷)، «تورنس» (۱۹۹۸)، پژوهشهایی در این زمینه انجام دادهاند و به آموزش خلاقیت معتقد هستند.
«گانیه» خلاقیت را نوعی حل مسأله میداند.
«گیلفورد» ویژگی مهم خلاقیت را واگرا بودن آن (سیالی، انعطاف پذیری و تازگی) میداند.
«تورنس» در جدیدترین تعریف خود، خلاقیت را فرآیند حس کردن مشکلات و مسائل، شکافتن اطلاعات عناصر گمشده، چیزهای ناجور، حدس زدن و فرضیه سازی درباره ی این نواقص و ارزیابی و آزمون این حدسها و فرضیهها، تجدید نظر کردن و دوباره آزمودن آنها و بالاخره انتقال نتایج میداند.
تعریف «تورنس» طیف کاملی است از آنچه که خلاقیت را در برمیگیرد. تا مدتی پیش عده زیادی از محققان عقیده داشتند که خلاقیت امری فطری و موروثی است. به همین سبب تصور بر این بود که مردم باید به دانشمندان و هنرمندان خلاق ارج بگذارند و موجباتی فراهم آورند که استعدادهای آنان بارورتر گردد.
خوشبختانه بر اثر تحقیقات علمی دامنه داری که در زمینه خلاقیت انجام شده و نتایجی که از آن به دست آمده است عقاید در حال تغییر است.
اکنون معلوم شده است که استعداد خلاقیت در همه افراد با شدت و ضعف مختلف وجود دارد و میتوان آن را بر اثر آموزش، رشد و گسترش داد و شکوفا کرد. طرفداران این نظریه معتقدند در تکوین یک رفتار خلاق، محیط نقش اساسی دارد.
در صورتی که مخالفان این عقیده، نقش محیط را نفی میکنند و میگویند فردی که رفتاری خلاق دارد خصوصیات خود را در هر جا که باشد نشان میدهد و محیط نمیتواند در آن نقشی داشته باشد.
آموزش خلاقیت
لازمه آموزش دادن خلاقیت به دانش آموزان و افراد مختلف، داشتن معلمی خلاق است و محیطی مناسب و آرام که موجبات یورش فکری را در آموزندگان فراهم آورد.
بنابر تحقیقات انجام شده میتوان دریافت:
1- هر کس میتواند خلاقیت خود را بهبود بخشد.
فعالیتهای خلاق، همانند اغلب فعالیتهای انسان احتمالاً نتیجه چند استعداد اکتسابی است. بدون شک ممکن است برای این استعدادها محدودیت ارثی وجود داشته باشد. ولی به طور قطع از طریق آموزش و تربیت، هر کسی میتواند در محدودیتهای شخصی هم استعدادهای خود را توسعه دهد.
2- آموزش گروهی، مؤثرتر است.
3– برتری تحقیقات و آموزش گروهی چندین دلیل دارد:
– وسعت معلومات، تصورات و تجارب چند نفر، بیشتر از وسعت معلومات یک نفر است.
– نظری که یکی از اعضای گروه ارائه میدهد، نقطه آغازی است که خلاقیت دیگر را برانگیزد.
این همان بهرهوری متقابل است.
– یک گروه بیش از افراد تشکیل دهنده آن دست به اقدامات احتمالی و خطرناک میزند.
تجارب انجام شده در ایالات متحده آمریکا، این امر را ثابت کرده است که پاسخ خلاق، پاسخی
است که از احتمال و خطر بیشتری برخوردار میباشد.
4– آموزش به تمام شخصیت آدمی مربوط میشود: آموزش روح و تربیت جسمانی.
اگر خلاقیت یک فرد رفتاری است که با توجه به مجموعهی شخصیت او توجیه میشود، برای تأثیر بر آن نیز باید روی شخصیت تأثیر گذاشته شود. آموزش خلاق، در این صورت به شکل غیرمنتظرهای در خواهد آمد. جسم و حرکات و رفتار انسانی، مسائل و مشکلات روانشناختی یک فرد را نشان میدهد.
خصوصاً بعضی حرکات اصلی یک فرد در طرز رفتار و حالت او منعکس میشود که همین طرز رفتار در هنگام بروز واکنش، سبب تشدید رفتار و حرکات اصلی میگردد.
چند مثال:
الف) اغلب طوری مینشینیم که دست و پای مان بسته است.
این حالت به قول «شوتز» ممکن است نشاندهنده ی نوعی مقاومت ناخودآگاه در برابر در دسترس بودن و ایجاد رابطه با دیگران باشد. در این حالت مربی از شرکت کننده میخواهد دست و پای خود را آزاد کند.
ب) در وضعی که از حالت تنش خود آگاه نیستیم…
تا خود را از چنگ آن خلاص کنیم، مربی از شرکتکنندگان در یک جلسه خلاقیت میخواهد، آرام آرام در مسیر یک دایره راه بروند و در عین حال از عضلات مختلف شانه و بازو و پاها را جلو و عقب حرکت بدهند. به منظور خلاص شدن از تنش عضلات سینه، باید دست به تمریناتی زد که طی آن بتوان هرچه بلندتر فریاد کشید.
5– واقعیتها و تجارب جدید را بپذیرید.
ذهن خلاق، روی ماده و مقدار اطلاعاتی که هرکس از آن برخوردار است، تأثیر میگذارد. همین میتواند با افزایش اطلاعات مورد نیاز، بر مقدار خلاقیت بیافزاید.
6– خود را بشناسید و قبول کنید.
طرد و عدم پذیرش ناخودآگاه، شناخت و پذیرش بعضی جنبههای شخصیت خویشتن که همان «سرکوبی» است، سبب بسته شدن ذهن و فکر آدمی میگردد و در نتیجه در بروز خلاقیت خدشه وارد میکند.
7– پشتکار داشتن را یاد بگیرید.
برای پیدا کردن چیزی در وهله اول و سپس تحلیل و القای افکار و نظرات خود به دیگران باید از پشتکار کافی برخوردار بود.
8- انعطاف پذیری درونی خود را گسترش دهید.
محققان آمریکایی، نشان دادهاند که خلاقترین افراد در صورت لزوم قادر هستند به طرز فکر کودکان برگردند.
تمرینات انجام شده در مورد استفاده در گروههای خلاقیت، در تمایلات مختلف شخصیت، امکان دخالت در راه حل یک مسأله را فراهم میکنند و در نتیجه سبب رشد و گسترش و انعطاف پذیری فرد میشوند.
9– انتقال از یک حالت یا احساس به یک تصور.
در اینجا مراد بیان ویژگی و منش خاص یک شخص یا یک وضعیت است:
اگر «پل» یکی از رنگها بود چه رنگی میشد؟… اگر یک کشور بود؟ یک حیوان بود؟.. دوره تاریخی؟…
10– انتقال از یک احساس به مرحلهی عمل.
11– سمبولیسم بین دو وسیلهی توجیه.
منظور از عبارت بالا، این است که موسیقی مخصوصی به طریق آهنگ رقص بیان شود؛ آهنگ مخصوصی به صورت گرافیک نشان داده شود.
12– پیش بروید و ابداع کنید.
فرد خلاق کسی است که بین پدیدههای ظاهری بیربط، روابطی ایجاد میکند:
مانند ساختار اتم و سیستم خورشیدی.
متأسفانه ما اغلب به اندازه کافی تسلیم تسلسل افکار خود نمیشویم؛ بلکه سعی میکنیم فکر خود را کنترل کنیم و آن را برای خود حفظ کنیم. برخورداری از استعداد بیان فکر و اظهار نظر نوعی تکنیک خلاق به شمار میرود.
13- هرقدر امکان داشته باشد محیط خود را تغییر دهید.
اگر محیط زندگی فردی تغییر نکند، آنگاه او میل خواهد داشت به افکار و عقاید خود و به اعمال و رفتار خود پناه ببرد. باید گفت همه ما توانایی و ظرفیت خلاقیت را داریم ولی میآموزند که خلاق نباشند؟!
برای شکوفایی خلاقیت و رشد آن نیز نوعی خلاقیت لازم است، انقلابی در سطح دنیای درون و دنیای برون میطلبد. منبع تغذیهی این انقلاب درونی، داشتن روحیهی باروری راسخ است که باید آن را با امید و تلاش یافت.
دیدگاهتان را بنویسید