صورت و شکلهای مختلف هوش
زمان مطالعه: 5 دقیقه
ذهن (هوش) یک قابلیت مرکزی پردازش اطلاعات دارد که عملکردهایی مانند حافظه، ادراک، یادگیری و غیره را کنترل میکند و میتواند این عملکردها را برای شکلهای مختلف هوش به کار گیرد.
سرفصلهای این مقاله
- این اشکال عبارتند از:
- چگونه یک کودک میتواند از همهمهی صداها الگوی یک زبان را فرا گیرد؟
- حال در اینجا میپرسند که علاوه بر این مورد، چگونه است که کودکان میتوانند به این سرعت و دقت فقط با آموختن
- چند نمونهی عجیب و غریب گفتار، زبانی را فرا بگیرند؟
- تعجبی ندارد که زبان ما، زبان مادری نامیده میشود.
- آنچه در این مهارت پردازش اطلاعات حیرتآور و مهم به نظر میرسد، معنادار بودن الگوی کلمات یاد گرفته شده
- و ارزش فرهنگی قائل شدن برای این کار است.
- کتابهای انتشارات فرزام برای پرورش فرزندانی توانمند و هوشمند:
- مجموعه پرورش ذهن کودک(هفت جلدی)[نسخه pdf]
- ۱۵گام تا تمرکز کودکان بر اساس نظریه های فرآیندی ۳ تا ۷ سال(نسخه pdf)
- راهکارهای افزایش دقت و تمرکز (8تا12سال)(نسخه چاپی)
- بازی پدیدهای شگفت انگیز(نسخه pdf)
این اشکال عبارتند از:
1-هوش زبانی 2-هوش منطقی-ریاضی 3-هوش بصری-تجسم فضایی 4-هوش موسیقیایی 5-هوش بدنی-جنبشی 6-هوش میان فردی 7-هوش درون فردی 8- هوش طبیعت گرا.
از هنگام تولد، مغز انسان برای یادگیری زبان آماده است. نیمکرهی چپ مغز به طور طبیعی به صورتهای سازمان یافتهی صداهای کلامی حساس است. هوش زبانی معجزهای است که هنوز هم در هالهای از ابهام پوشیده مانده است.
چگونه یک کودک میتواند از همهمهی صداها الگوی یک زبان را فرا گیرد؟
مغز کودک به شکلی برنامهریزی شده است که بتواند محیط پیرامون را برای کشف الگوهای معانی مورد بررسی قرار دهد. این توانایی، نه تنها برای رشد زبان بلکه برای پرورش تجارب کودک در زمینههای ریاضیات، علوم، موسیقی، هنر و حیطههای تجربی دیگر اهمیت سرنوشت سازی دارد.
چنین استدلال شده است که تسلط زبانی فقط به این علت امکان پذیر است که کودکان با یک “دانش فطری” قابل توجه درباره ی قواعد دستوری و صورتبندیهای زبان، به دنیا می آیند.
همین امر است که کودکان خردسال را قادر به رمزگشایی و صحبت کردن به زبان خودشان یا هر “زبان طبیعی” دیگری مینماید.
حال در اینجا میپرسند که علاوه بر این مورد، چگونه است که کودکان میتوانند به این سرعت و دقت فقط با آموختن
چند نمونهی عجیب و غریب گفتار، زبانی را فرا بگیرند؟
کودک عادی خیلی زودتر از آنکه سایر مهارتهای مربوط به حل مسئله در وی رشد کند، میتواند بر مشکلات پیچیده مربوط به فراگیری سخن گفتن تسلط یابد. توانایی استفاده از صداها برای بیان تقطه نظر و متقاعد کردن دیگران، در ضمن یک سری حرکات، در مرحلهی نوزادی شروع میشود.
این توانایی است که خوشبختی و موفقیت کودک را در سراسر زندگی او تحت تاثیر قرار میدهد. این توانایی باید از همان سالهای نخستین پرورش یابد. تنها شرط لازم برای یادگیری زبان توسط یک کودک عادی این است که درسهایی را در طول زمان زیادی از یک سخنگوی با کفایت که (معمولاً مادر است) بیاموزد.
تعجبی ندارد که زبان ما، زبان مادری نامیده میشود.
یکی از ویژگیهای مغز این است که سلولهای عصبی الگوهای فعالیت خودشان را تکرار میکنند. ویژگی مادران و معلمان خوب کودکان بسیار کم سن، تکرار عبارتها، آهنگها و ریتمهای یکسان برای کودک است تا بدین وسیله ساختن مدل و گسترش آن را فرا گیرد.
کودک در تعاملاتی که با مادر (یا معلم) خود دارد به دنبال معنا میگردد و به همین ترتیب مادر یا معلم نیز در علامتها و نشانههایی که از کودک دریافت میکند، در صدد کشف معنا است.
این “معنایابی” فرایندی دو سویه و عنصری اصلی در رشد خلاق و زبانی کودک به شمار میرود. یکی از کلیدهای هوش زبانی حافظه است. شاهکارهای حیرت انگیزی از حافظهی کلامی در فرهنگهای مختلف به ثبت رسیده است. به طور مثال آن دسته از کودکان عرب که همه ی 114 سورهی قرآن را حفظ نمودهاند.
آنچه در این مهارت پردازش اطلاعات حیرتآور و مهم به نظر میرسد، معنادار بودن الگوی کلمات یاد گرفته شده
و ارزش فرهنگی قائل شدن برای این کار است.
این قدرت به یاد آوردن دانش فرهنگی اغلب در ضمن مراسم مربوط به گذر از مرحلهای به مرحله دیگر آزمایش میشود. برای مثال مراسم عضویت در انجمن، فرقه، و مراسم به عضویت کلیسا در آمدن و امتحانات. قدرت سیاسی و اجتماعی از آن کسانی بوده است که برجستگیهای فطری آنان با مهارتهای برتر زبانی پیوند خورده است.
از زمان یونانیها حافظهی برتر و مهارت کلامی به عنوان هوش شناسایی شدهاند. با وجود این در جامعهی مدرن ما تاکید بیش تر روی دومین مرحلهی نمادسازی، یعنی زبان نوشتاری است که بین سنین 4 تا 6 سالگی آغاز شده و توسعه پیدا میکند.
تعجبی ندارد که چنین شکل قدرتمندی از هوش، کلید موفقیت در مدرسه و بعد از آن باشد. اگرچه فرایندهای روان شناختی که هوش زبانی را تسهیل میکنند در میان همهی کودکان عادی مشترک است. اما تفاوتهای فردی زیادی در خصوص سرعت و مهارت یادگیری و همین طور سبک یادگیری وجود دارد.
هوش زبانی مانند ماهیچههای انسان نیاز به تمرین روزمره دارد. روشهای کمک به کودکان در حال گسترش هستند.
دیدگاهتان را بنویسید