دانستنیهایی در مورد جنین
سرفصلهای این مقاله
جنین و کنشهای شنوایی و تأثیرپذیری از صداها
غالب رفتارهای ما بر پایهی یادگیری استوار است. فرایند اولیهی یادگیری به ویژه زبانآموزی و مراحل نخستین تکوین شخصیت، عمدتاً بر اساس تقلید انجام میپذیرد.
محرکهای آغازین و پایدار تقلید نیز محرکهای صوتی است.
به بیان دیگر صداها نقش اساسی در یادگیری و تکوین شخصیت، سازگاری عاطفی و اجتماعی و چگونگی کنشهای هوشی کودکان و نوجوانان دارند.
از این رو توجه به ظرفیت قدرت شنوایی کودکان، خصوصاً در دورهی زندگی درون رحمی و چگونگی تأثیر صداهای مختلف در رشد زیستی و روانی و ذهنی و حرکتی کودکان اهمیت زیادی دارد.
گوش داخلی جنین از ماه چهارم شکل میگیرد. و دستگاههای شنوایی جنین، بعد از چهار ماهگی و به خصوص در سه ماههی آخر بارداری مادر، فعالیت خود را آغاز میکند.
نتایج تحقیقات انجام شده بیانگر این حقیقت است که جنین در حدود بیست و پنج هفتگی زندگی رحمی خود در واکنش به صداهای مختلف، به صورت ممتد، پلک میزند. به گونهای که فقدان چنین واکنشهای بصری به صداهای مختلف از طرف جنین ممکن است نشانهای از ضعف شنوایی نوزاد بعد از تولد باشد.
همچنین تحقیقات انجام شده حاکی از آن است که قسمت حلزونی گوش جنین در پنج ماهگی بارداری به خوبی فعال میشود.
به سخن دیگر، جنین در حدود چهار-پنج ماهگی زندگی درون رحمی، واکنشهای محسوس به محرکهای صوتی نشان میدهد. در واقع، بخش چشمگیری از رشد ذهنی روانی جنین نیز به چگونگی دریافت محرکهای صوتی مربوط است.
گروهی از پژوهشگران، با گذاشتن یک میکروفون خیلی ظریف در رحم مادر داوطلب، کنشهای مغزی جنین را در برابر اصواتی که در دوران زندگی درون رحمی میشنود، بررسی کردند.
مثلاً، متوجه شدند که جنین به صدای سمفونی پنجم بتهوون واکنش روانی عضلانی شدید نشان میدهد. در مقابل با شنیدن صداهای دلنشین و نوازشگر احساس آرامش میکند.
بچهها گفت و گوی والدین و اطرافیان را بعد از چهار ماهگی درون رحمی به خوبی میشنوند. و به آن واکنش احساسی و روانی نشان میدهند.
محققان این صداها و واکنشهای جنین به آنها را ضبط و بررسی کردهاند.
همچنین، کودکان از همان ماههای آخر زندگی قبل از تولد خود، با صدای مادر انس میگیرند و به احساسات و حالات او حساس میشوند.
بنابراین شایسته است که کودکان، این ثمرهی پر برکت زندگی مشترک، را به خوبی بشناسیم. و به ویژگیها و نیازهایشان همان گونه که سزاوار است، واقف شویم و همهی تلاش و همت ما آن باشد که با پاسخگویی مطلوب به نیازهای زیستی و روانی و کنشهای ذهنی آنها از همان دوران جنینی زمینه رشد متعادل و متعالیشان را فراهم آوریم.
هرگاه، عزم ما چنین باشد که به ثمرهی حیات، قره عین و چراغ زندگیمان بیندیشیم. در حقیقت، از اولین کسانی خواهیم بود که از روشنایی وجود فرزندانمان بهرهمند میشویم.
- حفظ آرامش در محیط خانواده
- گفت و گوی آرام و دلنشین همسران با یکدیگر
- اجتناب از صداهای ناهنجار و همهمه
- دوری گزیدن از محیطهای آلوده و غیبت و تندزبانی و سخنچینی
- پرهیز از هرگونه تشنج و واکنشهای شدید هیجانی
- خودداری از خشونت و پرخاشگری
- نفی افسردگی و گوشهنشینی
- برخورداری از نشاط و سرزندگی
موارد بالا که از اساسیترین و ضروریترین عوامل مؤثر در رشد مطلوب کودک در مراحل مختلف تحول به ویژه در دوران جنینی و سالهای حساس پیشدبستانی و دبستان است، موجب بهرهمندی همسران برتر از زندگی شاد، و مولد و روابط خوشایند نیز خواهد بود.
رابطه بین هوش و وزن جنین
صحبتهای سرکار خانم دکتر زهرا امیرآتشانی مدیر مرکز پرورش ذهن فرزام.
عوامل بسیار زیادی در هوش کودکان ما تأثیرگذار هستند.
حتماً در مورد خیلی از آنها شنیدهاید ولی دو عامل که شاید کمتر در مورد آن شنیده باشید را امروز میخواهم بیان کنم:
- یکی از عوامل وزن نوزاد است.
قطعاً هر نوزادی وقتی به دنیا میآید، براساس ژنتیکش یک میزان هوش دارد که از پدر و مادر به ارث برده است.
ولی میزان هوش در زمانی که کودک 3 کیلو و 200 گرم تا 3 کیلو و 600 گرم باشد. در این بازه وزنش باشد، بیشتر استفاده را از ژنتیکش کرده و بیشترین هوش را براساس ویژگیهای خودش خواهد داشت.
نکتهی مهم این است که بچههایی که زیر 3 کیلو و 200 گرم یا بالای 3 کیلو و 600 گرم باشند، ممکن است درصد هوشی را که میتوانستند داشته باشند، کاهش پیدا کند.
توصیه میشود به مادرها که وزنشان 8 تا 12 کیلو در زمان بارداری اضافه شود. اینگونه میتوانند مطمئن باشند بچههایشان در این رِنج وزنی به دنیا میآیند.
- نکته دیگر تغذیه مادر در دوران بارداری است.
همهی ما در مورد تغذیه زیاد شنیدیم ولی شاید برایتان جالب باشد که انگلیسیها تغذیهی 135 مادر باردار را بررسی کردند و به این نتیجه رسیدند که مادرانی که در نیمه دوم بارداریشان از ماهی و مشتقات امگا3 استفاد میکنند، به مراتب هوش فرزندانشان بالاتر است.
ولی یک نکته اساسی که شاید کمتر شنیده باشید. این است که این اتفاق زمانی میافتد که از ماهیهایی با عمر کوتاهتر استفاده کنیم. یعنی مثلاً از قزلآلا استفاده کنیم. این نوع ماهی چون میزان عمرش کوتاهتر است، میزان امگا3 که به جنین میرساند، بیشتر است.
در صورتی که ماهیهای که بزرگ هستند و طول عمر طولانیتری دارند، نمیتوانند به آن میزان به هوش فرزندمان کمک کنند.
عوامل مؤثر در عقب ماندگی ذهنی قبل از تولد:
۱- عوامل ارثی و ژنتیکی
ژنها حاصل صفات ارثی غیر اکتسابیاند. هرگونه اختلال ژنتیکی و کروموزومی که اغلب به صورت ارثی در خانواده پدری یا مادری کودک وجود دارد. در به وجود آمدن کودک با ضایعات و اختلالات حسی و حرکتی و ذهنی (عقب مانده) نقش مؤثری دارد.
گروهی از عقب ماندگیهای ذهنی در آغاز انعقاد (شروع حاملگی) مشخص میگردد. در واقع عوارض و مشکلات وراثتی سبب ایجاد اختلالات فراوانی در رشد جسمی و ذهنی کودکان میشود.
آن دسته از کودکانی که به علت نارساییهای ژنتیکی دچار عقب ماندگی ذهنی شدهاند، اغلب دارای اختلالات دیگری نیز میباشند. آن تعداد نوزادان ناقص که مرده متولد میشوند. اغلب به علت همین اختلالات ژنتیکی است که نتوانستهاند در حالت طبیعی رشد و نمو کنند.
البته برخی دیگر از نوزادان که به علت اختلالات ژنتیکی در شرایط بسیار وخیمی به دنیا میآیند. در بدو تولد نیاز فوری و شدیدی به مراقبتهای پزشکی دارند. تمامی کودکانی که به دلیل اختلالات ژنتیکی دچار عقب ماندگی ذهنی میشوند، دارای خصوصیات ذهنی و جسمی یکسان نیستند.
به عنوان مثال کودکان «سندروم داون» که به علت اختلالات کروموزومی به دنیا میآیند. و ظاهراً بسیار شبیه هم بوده و از خصوصیات مشترکی برخوردارند، با این وجود از همه جهات ذهنی و حسی و حرکتی همانند نیستند.
همچنین کودکانی که به علت «فنیلکتونوریا یا P.K.U یعنی نارسایی در سوختوساز دوران رحمی ناشی از اختلالات ژنتیکی». مبتلا به عقب ماندگی ذهنی میشوند نیز از نظر توانایی ذهنی و حرکتی با هم اختلافات زیادی دارند.
چنانچه نوزادان مبتلا به P.K.U در بدو تولد تشخیص داده شوند (چند هفته اول). با تغییر رژیم غذایی و درمانی مخصوص میتوان از تأثیرات منفی شرایط قبل از تولد پیشگیری نمود، به نحوی که کودک از نظر ذهنی دارای رشد نسبتاً عادی شود.
امروزه در اغلب کشورها آزمایش P.K.U در بدو تولد نوزاد انجام میشود تا در صورت لزوم اقدامات درمانی لازم جهت پیشگیری هر نوع نارسایی معمول گردد.
۲- عامل همخونی (Rh)
این عامل در ایجاد ناهنجاریهای هوشی تأثیر فراوان دارد. درصد عقب ماندگی ذهنی در میان اقلیتها و روستاییان، خانوادههایی که ازدواج با نزدیکان همخونی مانند دخترعمو و پسرعمو یا عمهزاده و داییزاده متداول است، بیش از دیگران میباشد.
زیرا چنانچه مندل نیز بیان کرده است، بیماریهای متعددی در نسلهای گذشته ظاهر نشدهاند، احتمال بیشتری دارد که در اثر پیوند دو همخون، ظاهر و بارز شوند. هر قدر نسبت همخونی نزدیکتر باشد، خطر احتمال بروز خصوصیات منفی بیمارگون بیشتر است.
حدود ۸۵% مردم دارای Rh مثبت، و عدهی کمی از آنها حدود ۱۵% دارای Rh منفی هستند.
۳- سیفیلیس یا کوفت
ابتلای والدین یا یکی از آنها به بیماری سیفیلیس که مرض بسیار خطرناکی است، موجب ابتلای جنین به این بیماری میشود. این بیماری برای جنین و رشد طبیعی آن بسیار خطرناک است و معمولاً از طریق مادر به کودک سرایت میکند.
ویروس سیفیلیس علاوه بر ایجاد نارساییهای هوشی در کودک، ناهنجاریهای حسی و حرکتی، بالاخص کوری، فلج و صرع را نیز سبب میگردد. در بعضی موارد موجب سقط جنین یا مرگ طفل در رحم میشود.
خوشبختانه این بیماری امروزه قابل تشخیص و درمان است. معمولاً برای تشخیص این بیماری، خون مادر باردار را مورد آزمایش قرار میدهند و تشخیص هر چه زودتر این عفونت، برای مداوا و رشد طبیعی جنین بهتر است.
این تحقیقات حاکی از آن است که حتی یک قطرهی الکل میتواند اثر سوئی به سلولهای مغزی داشته باشد.
۴- تأثیر الکل
اعتیاد والدین به مشروبات الکلی از جمله عوامل مؤثر در عقب ماندگی ذهنی طفل است. مصرف مشروبات الکلی موجب مسمومیت شده و ژن مسموم باعث نقص هوشی و ضعف عمومی در رشد طبیعی و ناهنجاریهای حسی و حرکتی و گاهی سبب عقب ماندگی ذهنی و ناهنجاریهای شدید طفل میگردد.
تحقیقاتی که اخیراً در موسسهی مطالعاتی دانشگاه لندن انجام پذیرفته است. بیانگر این حقیقت است که مصرف مشروبات الکلی نه تنها در رکود هوشی تأثیر بسزایی دارد، بلکه موجب انقباض سلولهای مغزی نیز میگردد.
۵- مواد مخدر و دخانیات
مصرف مواد مخدر از قبیل هروئین، حشیش، تریاک، ماریجوانا، کوکائین و نظایر اینها و همچنین استعمال دخانیات توسط والدین، بخصوص مادر، از جمله عوامل مؤثر در رکود هوشی کودک است.
تحقیقات نشان میدهد که مصرف مواد مخدر و کشیدن سیگار. به علت خاصیت تنگ کنندگی رگها که توسط نیکوتین اعمال میشود. و وجود منواکسیدکربن موجود در سیگار که در کاهش اکسیژن مورد نیاز دخالت میکند، از عوامل مؤثر در به وجود آمدن نوزادان سبک وزن و یا نارس هستند. نوزادان نارس و کم وزنتر از حد طبیعی، گاهی دچار بعضی از ناهنجاریهای بدنی و ذهنی و عاطفی میگردند.
البته مواد مخدر و سیگار علاوه بر اثر سوئی که در هوشمندی کودکان میتواند داشته باشد. نه تنها سلامتی افراد را به مخاطره میاندازد. بلکه دود سیگار میزان بینایی افراد سیگاری و اطرافیان ایشان را به میزان قابل توجهی کاهش میدهد.
۶- داروها و مواد شیمیایی
داروها، مواد صنعتی، هورمونی، تشخیصی و مصرفی و عوامل شیمیایی دیگر به خصوص در دوران بارداری که توسط مادر مصرف میشود، میتواند آثار سوء و نامطلوبی در بر داشته و موجب نارساییها و ناهنجاریهای جنینی گردد.
به عنوان نمونه داروهای ضد تشنج از جمله عوامل مؤثر در تولد کودکان سبک وزن، لب شکری و شکاف کام، میکروسفال، هیدروسفال است.
مصرف داروهای محرک تخمک گذاری مانند کلومیفن نیز موجب تولد نوزادان سبک وزن میشود. کلومیفن را موجب آبستنی چند قلو، نوزادان سبک وزن، و مرگ و میر جنین یا نوزاد آنسفالی و سندرم داون یا منگولیسم دانستهاند.
مواد مخدر و اعتیادآور روی یاخته جنسی و تخم نیز اثر میکند و موجب اختلال کروموزومی در انسان میگردد. مثلاً مصرف ماریجوآنا، جهشهای ژنی ایجاد میکند. همراه با استعمال سیگار، مرگ ناگهانی نوزاد، نوزاد سبک مغز و نوزاد نارس گزارش داده شده است.
۷- مسمومیتها
مسمومیتهای مادر در دوران بارداری، از جمله مسمومیت به وسیلهی الکل یا مسمومیت به علت بیهوشی با مواد شیمیایی یا مسمومیتهای دارویی و غذایی، در بعضی مواقع موجب اختلال در رشد طبیعی جنین میگردد.
اگر چنانچه اینگونه مسمومیتها شدید باشد، از جمله موجبات عقب ماندگی ذهنی در نوزاد خواهد شد.
۸- سوء تغذیه و اختلالات غدد داخلی
کمبود ویتامینهای ضروری و عدم تغذیهی مناسب و سوء بهداشت و اختلالات غدد داخلی مانند نارسایی در فعالیت غدهی تیروئید، از جمله عواملی هستند که در نارساییهای عمومی رشد جنین و همچنین عقب ماندگی ذهنی دخیلاند.
۹- ضربهای وارد به شکم مادر
ضربههای وارده به شکم مادر مانند زمینخوردگیهای شدید، انجام کارهای بسیار سنگین، پرت شدنها، تصادفات. و دیگر ضربههای وارد بخصوص در ماههای آخر بارداری، از جمله موجبات ایجاد ضایعات در رحم و در مواردی باعث عقب ماندگی ذهنی نوزاد است.
۱۰- اشعهی ایکس (X) و پرتوهای رادیواکتیو
قرار گرفتن مادران باردار به دفعات مکرر و طولانی در معرض اشعهی ایکس. به خصوص در ماههای اول بارداری، باعث ضایعات شدید مادرزادی و رشد غیرطبیعی جنین میگردد.
از مادران بارداری که بیش از حد در معرض اشعهی ایکس (X) قرارگرفتهاند. بیشتر از دیگران نوزادان معیوب (با ضایعات استخوانی) و میکروسفال (کودکان عقبمانده که سر و مغز کوچک دارند) متولد شده است.
۱۱- سرخچه و بیماریهای عفونی
سرخچه و دیگر بیماریهای عفونی مادر چنانچه همراه با تب و وخامت شدید، در دوران بارداری مادر. به خصوص در سه ماههی اول حاملگی پدیدار شود، موجب نارساییهای فراوان ذهنی و جسمی نوزاد از قبل عقبماندگی ذهنی، نابینایی و ناشنوایی و… میشود.
مادر بارداری که در ماههای اول بارداری مبتلا به بیماری سرخچه میشود، میبایست سریعاً به پزشک مراجعه نماید. تا اقدامات درمانی لازم انجام شود تا از عواقب سوء آن جلوگیری گردد.
۱۲- عوامل هیجانی و روانی
در بعضی مواقع اضطراب، عصبانیتها، هیجانات شدید و ناگهانی و مستمر مادر در دوران بارداری، موجب ایجاد تحولات و تغییرات در وضعیت زیستی مادر گردیده و اثرهای نامطلوبی بر فرایند رشد جنین میگذارند.
و به طور کلی اینگونه هیجانات دائمی و مستمر که غالباً با تشویش، اضطراب و ناراحتیهای خانوادگی و محیطی همراه است. موجب بروز نارساییهای جنین و گاه از عوامل عقب ماندگی و رکود ذهنی کودک میگردد.
منبع مقاله: مبانی روانشناختی اندیشه فرزندآوری و مطلوبترین رویکرد فرزندپروری؛ نویسنده: دکتر غلامعلی افروز.
دیدگاهتان را بنویسید