آیا در ارتباط برقرار کردن مشکل دارید؟ برای بهبود ارتباط چه باید کرد؟
برای دست یافتن به مهارتهای ارتباطی مناسب و رفع مشکلات ارتباطی، ابتدا باید ویژگیهای ارتباط خوب و بد را بشناسید. در این مقاله ابتدا به بررسی مواردی که منجر به شکل نگرفتن یک ارتباط خوب میشود پرداخته شده است و سپس راهکارهایی برای ایجاد یک رابطه خوب و موثر ارائه شده است.
سرفصلهای این مقاله
ویژگیهای ارتباط بد (مشکل در روابط):
حقیقت:
اصرار دارید حق با شماست و فرد مقابل اشتباه میکند.
تقصیر:
شما فرد مقابل را مسبب ایجاد مشکل معرفی میکنید.
قربانی:
شما خود را یک قربانی بیگناه میخوانید.
تحقیر:
شما تدریجاً میگویید طرف مقابلتان یک بازنده است چون همواره کارهای خاصی انجام نمیدهد یا کارهایی را هرگز انجام نمیدهد.
ناامیدی:
شما با پافشاری بر اینکه تلاش بیفایده است و مشکل ادامه دارد، دست از کار میکشید.
متوقع بودن:
شما خود را محق برخورد بهتر میدانید، در حالی که از بیان صریح و مستقیم آنچه میخواهید، امتناع میورزید.
انکار:
اصرار دارید ثابت کنید هنگامی که واقعاً عصبی، آزرده خاطر یا ناراحتید، چنین حسی ندارید.
پرخاشگری منفعل:
شما لب ورمیچینید، محل را ترک کرده یا چیزی نمیگویید، ممکن است با عصبانیت از اتاق خارج شده یا درها را بکوبید.
خود را مقصر دانستن:
به جای پرداختن به مشکل، طوری رفتار میکنید که گویی شما در این ارتباط یک فرد بدبخت و بیچاره هستید.
کمک کردن:
به جای اینکه گوش دهید چقدر طرفتان احساس افسردگی، آسیب یا عصبانیت میکند، تلاش میکنید مشکل را حل کرده یا به او کمک کنید.
تمسخر:
کلمات یا لحن صدای شما حامل خصومتی است که آشکارا آن را نمیگویید.
سپر بلا بودن:
بیان میکنید در تعارض به وجود آمده، طرف مقابلتان به مشکل برخورده، اما شما همچنان متعادل، خوشحال و بدون تأثیر از این مشکل باقی ماندهاید.
حالت تدافعی:
شما از پذیرفتن هر گونه خطا یا عیب امتناع میورزید.
ضد حمله:
به جای اعتنا به احساسات فرد مقابل، انتقاد آنها را با انتقاد پاسخ دهید.
اقدام انحرافی:
به جای پرداختن به احساسات هر دویتان در مسئله پیش رو، شما به بیان گلههایتان از بیعدالتیهای گذشته میپردازید.
رازهای ایجاد ارتباط مؤثر
بین توانایی درست و بهتر صحبت کردن و موفقیت در زندگی، ارتباط مستقیمی وجود دارد. منظور ما از توانایی صحبت کردن، تنها به معنای حل جدول، گفتن واژههای مترادف و متضاد یا حتی پر کردن جاهای خالی در یک متن نوشته شده نیست؛ بلکه منظور از درست صحبت کردن، انتخاب درست واژگان برای انتقال نظرات، تفکرات و احساسات خود به دیگران است. زمانی که شما بتوانید منظور خود را به افراد برسانید، به تبع آن میتوانید روابط اجتماعی بهتری نیز با آنها برقرار کنید و همین امر اعتماد به نفس شما را بالا میبرد.
* بهتر سخن بگویید: روشهای بهبود توانمندیهای کلامی
گنجینهی لغات:
برای آن که بتوانید در حین صحبت از واژگان مناسبی استفاده کنید، باید به گنجینهای از لغات دسترسی داشته باشید که این امر با کتاب خواندن و تمرین نوشتن به طور منظم محقق میشود.
شما هنگام نوشتن با کلمات بازی میکنید و تمرین میکنید که هر کلمه را کجا استفاده کنید، اما تنها گنجینهی لغات کافی نیست زیرا شما باید بتوانید لغات مورد نیاز را به موقع از حافظهی خود فرا بخوانید. پس برای بهبود مهارتهای کلامی، باز هم به تقویت حافظه نیاز دارید که این مشکل نیز با تکرار واژگان و کاربرد آنها رفع میشود.
شیوایی و روان صحبت کردن:
مسئلهی دیگری که برای بالا بردن مهارتهای کلامی باقی میماند، شیوایی و روان صحبت کردن است.
برای آن که بتوانید بهتر و بدون اشتباهات لُپی و لکنت در مقابل دیگران حرف بزنید، میتوانید هر روز جلوی آینه با صدای بلند با خود صحبت کنید. از این کار خجالت نکشید. تقریباً تمام سخنرانها و خطیبهای معروف برای ارتقای توانایی صحبت کردن خود، این تمرین را انجام میدهند.
این کار مانند تمرینات پشت صحنهی تئاتری است که بازیگران پیش از رفتن مقابل تماشاچیان انجام میدهند.
* مهارتهای شنیداری:
تکنیک آرامسازی:
این مهارت دشوارترین و در عین حال مهمترین مهارت گوش دادن است. شما در سخنان فرد مقابلتان حقایقی را مییابید و آن را مورد تائید قرار میدهید، حتی اگر فکر میکنید او اشتباه میگوید.
این یک ابزار مؤثر است، به خصوص زمانی که احساس میکنید مورد انتقاد و حمله قرارگرفتهاید. این کار، هم باعث کم شدن روی طرف مقابل میشود و هم آرامشی عمیق و ناگهانی را در بر دارد.
صرف نظر از اینکه چه قدر انتقادات آنها نامعقول به نظر میرسد، آثاری از حقیقت را در آن بیابید. وقتی در برابر میلتان برای بحث کردن یا دفاع از خود مقاومت کرده و در عوض با نظرات طرف مقابلتان موافقت میکنید، به طور شگفتآوری برنده این مبارزه خواهید شد، طرف مقابلتان هم معمولاً احساس یک برنده خواهد داشت و بیش از پیش آماده شنیدن نقطه نظر شما میشود.
همدلی:
همدلی یعنی خود را جای دیگران گذاشتن و درک کردن افکار و احساسات آنها. همدلی فکری و احساسی عملاً از عوامل حیاتی هر گفتگویی به شمار میرود و ارتباط مؤثر را فراهم میکند.
همدلی فکری:
آنچه فرد مقابلتان با صدای بلند تکرار کند تا بداند متوجه منظورش شدهاید. میتوانید برای اینکه بفهمید واقعاً مطلب را گرفتهاید، سوال بپرسید.
همدلی احساسی:
هنگامی که سخنان فرد را دوباره بازگو کردید، احساسات احتمالی او را بپذیرید و سوال بپرسید تا ببینید عواطفش را به درستی متوجه شدهاید یا خیر.
پرس و جو:
یعنی به کارگیری پرسشهای آرام و معنیدار. برای اطلاع بیشتر از افکار و احساسات افراد دیگر، شما میتوانید از آنها بخواهید در مورد احساسات منفیشان سخن بگویند. چرا که این چیزی است که اکثر افراد از بیان آن میترسند. همچنین میتوانید آنها را تشویق کنید در مورد کار یا سخنتان که باعث رنجش و آزار عواطفشان شده، بیشتر صحبت کنند.
اکثر مردم در بیان احساس عصبانیتشان با مشکل روبهرو هستند. آنها نمیخواهند قبول کنند که احساس رنجش میکنند، به همین دلیل است که تکنیک پرس و جو از اهمیت بالایی برخوردار است. شما مستقیماً و آشکارا، دیگران را به انتقاد از خودتان و بیان آزردگیهایشان دعوت میکنید.
اگر از تکنیک پرس و جو استفاده کنید و آنان را وادار کنید همه چیز را روی دایره بریزند، آنگاه میتوانید به مشکل بپردازید، در نتیجه تکلیفتان روشن میشود و ارتباط مؤثر شکل میگیرد.
* مهارتهای ابراز وجود:
جملات «من احساس میکنم»:
به جای بحث کردن یا حالت دفاعی به خود گرفتن، میتوانید احساستان را با جملات «من احساس میکنم» بیان کنید. این روش بسیار ساده است. تمام کاری که باید انجام دهید این است که بگویید «من احساس میکنم» و کلمهای که احساستان را شرح میدهد به آن بیفزایید. میتوانید از کلمهای مثل ناراحت، نگران، مأیوس یا غمگین استفاده کنید.
نوازش کردن:
انسانها بیش از هر چیزی دوست دارند مورد توجه قرار گرفته و درک شوند. ما از طرد شدن، تحقیر یا مورد پیش داوری قرار گرفتن بیشتر هراس داریم. به دیگران اجازه دهید بدانند برایشان محترم و دارای اهمیت هستند و از این مسئله اطمینان سازید حتی اگر در آن لحظه از دستشان عصبانی بوده و یا با آنها مخالفید.
به آنها امکان دهید بدانند خواسته شما، حل مسالمتآمیز مشکل است.
آنها را به شخصه مورد انتقاد و سرزنش قرار ندهید. از این کار چیزی عایدتان نمیشود. حمله شخصی به آنها با اظهار نظر منفی در خصوص طرز فکرشان بسیار متفاوت است.
مهارتهای «خوب شنیدن» و «ابراز وجود» فقط تکنیک هستند. ارتباط، واقعی جلوه دادن و احترام صادقانه به خود و دیگران است. اگر هدفتان مُحق نشان دادن خودتان، مقصر جلوه دادن دیگران یا انتقام از آنها است، هرگونه برقراری ارتباط مؤثر به شکست میانجامد.
اما اگر هدفتان حل مشکل و درک طرز فکر و احساس طرف مقابل است، آنگاه این روشهای قدرتمند به شما در حل و فصل درگیریها و برخورداری از صمیمیتی بیشتر کمک خواهند کرد.
آیا برنامههای مفید تلویزیون در اجتماعی کردن و جامعهپذیری و ارتباط گرفتن کودک موثر
است؟
مطالعاتی که انجام گرفته است، نشان داده است که برنامههای تلویزیون میتواند کودک را در جهت گذشت، خیرخواهی، نوع دوستی، فداکاری و برقراری ارتباط با دیگران هدایت کند.
همچنین میتواند در کودک توانایی آن را به وجود آورد که بر انگیزههای خود مسلط شود و او را به عواقب و نتایج کارهایی که میخواهد انجام دهد، آگاه سازد و بتواند آن را با ارادهاش کنترل نماید.
محققین نشان دادهاند، اگر برنامههای تلویزیونی چنین محتوایی داشته باشد، اثر آن بر ارتباط کودک با دیگران بسیار مطلوب و باور نکردنی است.
بنابراین امروزه در بعضی از کشورها، دانشمندان و محققین علوم اجتماعی با تولیدکنندگان و کارگردانان فیلمها و نمایشنامههای تلویزیونی برای به وجود آوردن اثر مطلوب در کودکان، همکاری بسیار نزدیک دارند.
از طرف دیگر، بعضی از برنامههای خوب و آموزشی که برای کودکان در تلویزیون اجرا میگردد سبب میشود که آگاهی و شناخت کودکان افزایش یابد و به رشد درک و فهم آنها کمک نماید.
بعضی از برنامههای مفید آموزشی موجب میشود که کودکان بزرگتر نیز اطلاعاتی در زمینههای علوم، تاریخ و رویدادهای جهان به دست آورند و بر دانش آنها افزوده گردد.
متاسفانه برنامههای مخصوص کودکان و همچنین برنامههای اختصاصی نوجوانان در حال حاضر در کشور ما بسیار کم میباشد، زیرا برنامههای اصلی تلویزیون برای بزرگسالان و خانوادهها ترتیب داده میشود.
منابع مقاله:
- کتاب از حال بد به حال خوب (شناخت درمانی)، دکتر دیوید برنز؛ ترجمه: مریم سعیدی.
- رفتار پدر و مادر با کودک و نوجوان (دانستنیهای لازم برای پدران و مادران)، جواد فیض.
- باشگاه مغز، نویسندگان: حامد اختیاری و تارا رضا پور.
دیدگاهتان را بنویسید