یک داستان واقعی: لجاجت در کودکان
زمان مطالعه: 2 دقیقه
مادری میگفت پسرم نافرمان است، هر چه میگویم عکس آن را رفتار میکند، لجوج است. پدرش هم چنین حالتی دارد، او به پدرش رفته است. نمیدانم چه کنم؟
این مادر برای راهنمایی و درمان فرزندش به مشاور مراجعه کرد و از این وضعیت فرزندش اظهار نگرانی نمود و برای رفع این مشکل از وی استمداد طلبید.
کودکان در طول دوران کودکی به خصوص در سنین رشد شخصیت، برای آنکه خود را مطرح سازند و به بزرگسالان تفهیم کنند که دیگر بزرگ شدهاند، خواهان آناند که کارها را مستقلاً و به دست خود انجام دهند و در برابر بزرگسالان لجاجت میکنند.
سرفصلهای این مقاله
در سنین بین ۳ تا ۶ سال و نوجوانی چنین حالتی در کودکان طبیعی است و هیچ جنبهی مرضی ندارد.
بنابراین به مادر کودک باید تفهیم نمود که جای نگرانی نیست. آنچه جای نگرانی است، عکسالعمل در مقابل لجاجت کودکان است. پدر و مادر و مربیان باید بدانند که در برابر لجاجت کودک نباید به خشونت متوسل شوند.
باید در نظر داشته باشند که کودک با لجاجت کردن میخواهد استقلال و شخصیت خود را نشان دهد. این حالت را باید در کودک پذیرفت. هرگونه خشونت و مقاومت در مقابل لجاجت کودکان سدی محکم و مانعی بزرگ در مقابل رشد شخصیت خواهد بود.
بدیهی است چنانچه این لجاجت در کودک تثبیت شود و در بزرگسالی ادامه یابد، مانند آنکه این مادر اظهار داشت که در شوهرش چنین حالتی وجود دارد، در این صورت رفتار غیرطبیعی خواهد بود.
برای تغییر چنین رفتاری در بزرگسالان باید به بررسی علل و درمان آن اقدام نمود و در نظر داشت که لجاجت بههیچوجه موروثی نیست و این فکر که چون پدرش لجوج است، فرزندش نیز به همان علت لجوج شده است و این حالت از طریق وراثت منتقل شده بههیچوجه صحیح نیست.
لذا مشاور بدبینی مادر را نسبت به شوهرش که لجاجت فرزندش را به او نسبت میداد تعدیل کرد.
دیدگاهتان را بنویسید