تفاوت جنسیتی و احتمال قلدری و زورگویی در کودکان مبتلا به بیش فعالی
با توجه به تحقیقات انجام شده، تفاوت جنسیتی در کودکان مبتلا به بیش فعالی مشاهده شده است. این تفاوت در کودکان مبتلا به بیش فعالی به شکلهای گوناگون خود را نشان میدهد. دختران مبتلا به بیش فعالی معمولاً به میزان پسران پرتحرک نیستند. در عوض، آنها نقص توجه بیشتری نسبت به پسران در این اختلال بروز میدهند. ذهنیتی که ما از یک پسر کوچک مبتلا به بیش فعالی داریم انجام رفتارهای پرخطر است.
سرفصلهای این مقاله
واقعیت تفاوت جنسیتی در کودکان مبتلا به بیش فعالی چیست؟
واقعیت این است که این اختلال در دخترها و حتی زنان بالغ نیز وجود دارد. در این جنسیت، این اختلال از نوع نقص توجه بیشتر مشاهده میگردد.
والدین، معلمان و دیگران اغلب کودکان مبتلا به بیش فعالی که دختر هستند را نادیده میگیرند، زیرا علائم آنها متفاوت از پسران است. کودکان مبتلا به بیش فعالی که دختر هستند، معمولاً تکانشگری ندارند و بیش از حد فعال نیستند. در عوض، آنها بیشتر دچار اختلال بیش فعالی از نوع نقص توجه هستند.
زنان و دختران مبتلا به بیش فعالی درمان نشده:
به گفته محققان، کودکان مبتلا به بیش فعالی که دختر هستند، بدون درمان در معرض خطر ابتلا به کمبود اعتماد به نفس، کمبود مهارت یادگیری و مشکلاتی مانند افسردگی و اضطراب هستند. پژوهشها نشان داده این افراد احتمال باردارشدن و ازدواجهای زودهنگام و سیگار کشیدن کشیدن را حتی در زمانی که دانشآموز دوره متوسطه هستند، دارند.
بدتر از همه، دختران مبتلا به بیش فعالی بدون درمان معمولاً مشکلاتشان را به بزرگسالی میاندازند. زنان مبتلا به بیش فعالی بدون درمان نیز احتمال بیشتری دارند که کودکان مبتلا به بیش فعالی داشته باشند. در واقع، بسیاری از زنان در نهایت در صورت تشخیص فرزندانشان تشخیص داده میشوند.
احتمال قلدری و زورگویی در کودکان مبتلا به بیش فعالی
به گفته دانشمندان، کودکان مبتلا به بیماریهای روانی مانند افسردگی و بیش فعالی، احتمال بیشتری دارند که مورد آزار و اذیت قرار گیرند.
در این پژوهش، محققان 5028 کودک از اقوام اروپایی را مورد مطالعه قرار دادند. نویسندگان این مطالعه که در مجله JAMA روانپزشکی منتشر شده است، قلدری را “تهاجمی و قاطعانه توسط یک قاتل قویتر علیه یک فرد کمتر قدرتمند” تعریف میکنند و تاکید میکنند که از هر پنج نوجوان، یک مورد دچار آزار و اذیت فیزیکی یا کلامی قرار دارند.
دکتر تابا اسکولر، یک پژوهشگر دانشکده علوم مغزی در دانشگاه کالج لندن که این مطالعه را رهبری کرده است، به نیوزویک گفت: “در مقایسه با تحقیقات قبلی، این مطالعه بیشتر به طور سیستماتیک آسیبپذیریهای فردی و ویژگیهای قربانی سازی قلدری را مورد بررسی قرار داد. ما از طرحهای آگاهانه ژنتیکی برای شناسایی این آسیب پذیریها و ویژگیهای فردی استفاده کردیم.”
بچهها در سن 8، 10 و 13 سال پرسشنامههای مربوط به قلدری را در اختیار گرفتند. محققان از شرکت کنندگان پرسیدند که آیا آنها در شش ماه گذشته مورد آزار و اذیت قرار گرفتهاند؟ از جمله اقدامات آشکار مانند برداشتن وسایل شخصیشان توسط دیگران و یا با هدف مورد آزار قراردادن آنها.
اهمیت ژنتیک در زورگویی کودکان مبتلا به بیش فعالی:
محققان همچنین اطلاعات ژنتیکی کودکان را مورد بررسی قرار دادند. این تیم به این نتیجه رسیدند که بچههایی که بیشترین خطر ابتلا به بیماریهای روانی مانند افسردگی و اختلال بیش فعالی و کمبود توجه (ADHD) را داشتند، به احتمال بیشتری در معرض آزار و اذیت قرار داشتند.
همچنین کودکان با BMI بالا که دارای اضافه وزن بودند، احتمال بیشتری برای هدف قرار گرفتن برای زورگویی را داشتند. این امر میتواند به این دلیل باشد که کودکان مبتلا به افسردگی، بیشتر علائم آزار را نشان نمیدهند، در حالی که افراد و کودکان مبتلا به بیش فعالی میتوانند علائم خارجی را داشته باشند که به طور کلی آنها را هدف قرار دادن کمتر مشکلزا است، چون دیگران با آنها همراه نیستند.
با این حال، کودکان در معرض خطر ابتلا به اختلال دوقطبی، اوتیسم، اختلال وسواسی اجباری یا نشان دادن روان رنجوری شانس کمتری برای مواجهه با قلدری قرار گرفتن دارند. این ممکن است به این دلیل باشد که علائم بیماری مانند دوقطبی تا اوایل سالمندی رشد نمییابند. در عین حال، کودکان دارای هوش عاطفی بالاتر، به احتمال کمی مورد آزار و اذیت قرار میگیرند.
دکتر اسکولر گفت: “نکته جالب، این واقعیت است که عوامل شناخته شده، عمدتاً مربوط به آسیب پذیریهای روانی است.”
“در مقابل، تأثیری از عوامل دیگر که قبلاً در قربانی کردن و اذیت و آزار (مثلاً روان رنجوری) به چشم میخورد، یافت نشد. این نشان میدهد که ارتباطات قبلاً گزارش شده ممکن است توسط علائم همبودی روانی هدایت شوند که به طور همزمان در نظر گرفته نمیشوند.”
سایر عوامل اثرگذار بر زورگویی کودکان مبتلا به بیش فعالی:
با این حال، دکتر اسکولر تاکید کرد که این مطالعه توضیح نمیدهد که چگونه مشکلات روانشناختی پیش از ازدواج، خطر ابتلا به قلدری را افزایش میدهد. این سوالی است که پژوهشهای آینده میتواند به آن پاسخ دهد. یافتههای ما بخشی از یک تحقیق است که نشان میدهد رویکردهای فردی در آینده ممکن است مهم باشد. برای مثال، ارائه حمایت از سلامت روان به افرادی که بیشترین آسیب پذیری را دارند، به کاهش علائم آنها کمک میکند و به طور بالقوه خطر ابتلای به قلدری را کاهش میدهد.
دکتر لوئیس آرسنو از موسسه روانپزشکی، روانشناسی و علوم اعصاب در کالج کینگ لندن، که در تحقیقات دخیل نبود به نیوزویک گفت: “این یک مقاله مهم است که به طرز قانع کنندهای نشان میدهد که در دوران کودکی مورد آزار و اذیت قرار گرفته است و تنها به این دلیل که در محل اشتباه و در زمان اشتباه قرار داشته است.
“یافتهها نشان میدهد که نمرههای بالا در مشکلات سلامت روان (مثل افسردگی، ADHD)، IQ کم و BMI بالا، با در معرض قلدری و آزار و اذیت قرار گرفتن رابطه مستقیم دارد.
تحقیقات قبلاً عاملهایی را شناسایی کردهاند که نشان میداد بعضی از کودکان بیشتر مورد آزار و اذیت قرار میگیرند. این تحقیق با استفاده از اطلاعات ژنتیکی، به این شواهد و مدارک اضافه میکند.
پروفسور دیتر والک از بخش روانشناسی دانشگاه وارویک انگلستان، با اشاره به محدودیتهای مطالعه به نیوزویک گفت: “این یک مطالعه علمی پایه است که نشان میدهد که وراثت پذیری (دانستن اینکه کدام ژنها درگیر هستند) تا حد بسیار زیاد مربوط به سلامت روان است.
“اما آنچه که به نظر میرسد، 60 تا 70% قلدری پذیری ممکن است با وراثت توضیح داده شود، شواهد بسیار کمی از ژنها مشخص شدهاند، همه ژنها اثرات کوچک دارند.”
وی گفت: “با این وجود، این نشان میدهد که ژنهای واقعی درگیر هستند.”
والک تاکید کرد که این مطالعه نشان میدهد که قلدری به ارث برده نمیشود، بلکه “کودکان مبتلا به بیش فعالی یا افسردگی علائمی را به دیگران نشان میدهند (به عنوان مثال آزار دهنده بودن بیش از حد فعالیت) و یا به آسانی برافراشته میشوند و گریه میکنند که به دیگران نشان میدهند اهداف آسان هستند و بنابراین قربانی میشوند. یک رابطه غیرمستقیم. “
ویتنی-کینا جینینگز، محقق ارشد بهداشت روان و سلامت در پژوهشگاه تحقیقات سیاست آموزش و پرورش، به نیوزویک گفت: “تحقیقات نشان داده است که آزار و اذیت پیامدهای عمیقاً منفی و طولانی مدت برای کسانی است که آن را تجربه میکنند و احتمالاً مشکلات روحی و روانی آنها را تشدید میکند.”
منبع مقاله: سایت انجمن روانشناسی آمریکا
عنوان مقاله منبع:
CHILDREN AT RISK OF DEPRESSION AND ADHD MORE LIKELY TO BE BULLIED
دیدگاهتان را بنویسید