کمتوانی ذهنی خفیف؛ ویژگیها و دلالتها
سرفصلهای این مقاله
ویژگیها و راهبردهای آموزشی کمتوانی ذهنی خفیف
توجه:
مشکلات بالقوه:
- فراخنای توجه (طول مدت انجام تکلیف)،
- تمرکز (بازداری محرکهای مزاحم)،
- توجه انتخابی(تمییز ویژگیهای مهم محرکها).
راهبردهای آموزشی:
- به دانش آموزان آموزش دهید که از اهمیت توجه آگاه شوند.
- به دانش آموزان چگونگی خودنظارتی فعال بر فرایند توجهشان را آموزش دهید.
- در زمان آموزش، سرنخهای اصلی را برجسته کنید.
فراشناخت
مشکلات بالقوه:
- فراشناخت: تفکر در مورد تفکر،
- ایجاد راهبردهایی برای کمک به یادگیری،
- سازمان دهی اطلاعات جدید
راهبردهای آموزشی:
- راهبردهای ویژه را آموزش دهید: تمرین، بخشبندی کردن.
- دانش آموزان را در فرایند یادگیری فعال، مشارکت دهید.
- بر محتوای معنادار و کاربردی تاکید کنید
حافظه
مشکلات بالقوه:
- حافظه کوتاه مدت افراد کمتوان ذهنی معمولاً بسیار شبیه به حافظه افراد با هوش متوسط است (هنگامی که اطلاعات آموخته شده باشد).
راهبردهای آموزشی:
- از آن جایی که استفاده از راهبرد برای این دانش آموزان دشوار است، بنابراین باید به آنها چگونگی استفاده از راهبردها را برای انجام تکالیف به شیوه سازماندهی شده و برنامهریزی شده آموزش داد.
- بر محتوای معنادار و کاربردی تاکید کنید.
تعمیم یادگیری
مشکلات بالقوه:
- کاربرد مهارتهای آموخته شده به تکالیف یا موقعیتهای جدید،
- استفاده از اطلاعات و تجارب قبلی برای تدوین قوانین جدید که به حل مسائل کمک کند.
راهبردهای آموزشی:
- در محیطهای گوناگون به دانش آموزان، آموزش دهید.
- تعمیمدهی را تقویت کنید.
- مهارتها را در محیطهای وابسته آموزش دهید.
- به دانش آموزان یادآوری کنید تا آنچه را که آموختهاند، مورد استفاده قرار دهند.
ملاحظات انگیزشی
مشکلات بالقوه:
- منبع مهارگری بیرونی (نسبت دادن رویدادها به عوامل بیرونی و تاثیر دیگران)،
- جهتگیری بیرونی (در سبک یادگیری)،
- انتظار کم دیگران از این دانش آموزان،
- انتظار شکست
راهبردهای آموزشی:
- محیط را طوری طراحی کنید که فرصتهای موفقیت را افزایش دهد.
- بر خوداتکایی تاکید کنید.
- خودمدیریتی را تقویت کنید.
- راهبردهای یادگیری برای تکالیف تحصیلی را آموزش دهید.
- تقویت و ترغیب در مورد راهبردهای حل مسئله.
تحول شناختی
مشکلات بالقوه:
- توانایی پرداختن به تفکر انتزاعی،
- تفکرات نمادی، (برای مثال فرضیه سازی)
- و تفکر درونی
راهبردهای آموزشی:
- از مثالهای عینی در آموزش استفاده کنید.
- تجارب یادگیری را در محیط طبیعی فراهم کنید.
- تعامل فعال بین دانش آموز و محیط را تقویت کنید.
رشد زبان
مشکلات بالقوه:
- مشکل در زبان دریافتی و بیانی،
- تاخیر در کسب قوانین زبان و واژگان،
- مشکل در بیان تفکرات و عقاید،
- مشکل در برقراری تعامل با لهجههای زبانی و تفاوت٬های فرهنگی.
راهبردهای آموزشی:
- محیط را به گونهای طراحی کنید که ارتباط کلامی را تقویت کند.
- بیان عقاید را تقویت کنید.
- الگوهای زبانی مناسب را فراهم کنید.
- فرصتهای را برای دانش آموزان فراهم کنید تا زبان را برای اهداف گوناگون و از افراد مختلف بیاموزند.
کسب مهارتهای تحصیلی
مشکلات بالقوه:
- تاخیر در کسب مهارتهای خواندن، نوشتن و ریاضیات،
- رمزگشایی متن،
- درک خواندن،
- محاسبات ریاضی،
- حل مسئله ریاضی،
- نوشتن و انشا.
راهبردهای آموزشی:
- از راهبردهای یادگیری برای مطالعه موثر استفاده کنید.
- آشنایی با واژگان را با استفاده کاربردی از آنها آموزش دهید.
- راهبردهای رمزگشایی کلمات ناآشنا را آموزش دهید.
- راههای تقویت درک خواندن و حل مسائل ریاضی را آموزش دهید.
- مهارتهای نوشتن کاربردی را تقویت کنید.
تعاملات اجتماعی رفتاری
مشکلات بالقوه:
- رفتار کلاسی،
- پذیرش همسالان،
- نشان دادن مناسب هیجانها
راهبردهای آموزشی:
- از طریق آموزش مستقیم مهارتها، قابلیت اجتماعی را تقویت کنید.
- رفتارهای مطلوب را تقویت کنید.
- جستجوی علل رفتار نامطلوب را به فرد آموزش دهید.
- خودمدیریتی و خودمهارگری را آموزش دهید.
پاسخ اجتماعی
مشکلات بالقوه:
- درک اجتماعی،
- زود باوری،
- تلقین پذیری،
- تمایل به خشنودسازی،
- پنهان کردن ناتوانی.
راهبردهای آموزشی:
- همسالان را در کلاس الگوسازی کنید.
- از همسالان برای راهنمایی دانش آموز استفاده کنید.
- مقاومت در برابر تغییرات اجتماعی را آموزش دهید.
- حقوق فرد را در نظام قانونی آموزش دهید.
سطوح شدت کم توانی ذهنی بر اساس ابعاد رفتارهای سازشی:
خفیف
بعد مفهومی:
برای کودکان پیشدبستانی ممکن است تفاوتهای مفهومی آشکاری وجود نداشته باشد.
برای کودکان سنین مدرسه و بزرگسالان مشکلاتی در یادگیری مهارتهای تحصیلی شامل خواندن، نوشتن، حساب کردن، زمان یا پول، به همراه حمایتهای مورد نیاز در یک یا چند حیطه جهت برآوردن انتظارات مرتبط با سن وجود دارد.
در بزرگسالان، تفکر انتزاعی، کنشهای اجرایی و حافظه کوتاهمدت و استفاده کاربردی از مهارتهای تحصیلی با مشکلاتی همراه است.
در حل مسائل و به کارگیری راهحلها در مقایسه با همسالان تا حدی روش عینی غلبه دارد.
بعد اجتماعی:
فرد در مقایسه با همسالان خود از نظر تعاملات اجتماعی، ناپخته عمل میکند.
برقراری ارتباط، گفتگو و زبان در مقایسه با همسالان بیشتر عینی است و از رشد یافتگی لازم برخوردار نیست.
درک خطر در موقعیتهای اجتماعی با محدودیت روبرو است.
قضاوت اجتماعی متناسب با سن نیست و فرد ممکن است توسط دیگران فریب بخورد.
بعد عملی:
فرد ممکن است در مراقبت شخصی، متناسب با سن عمل کند.
این افراد در مقایسه با همسالان در انجام تکالیف پیچیده روزمره تا اندازهای به حمایت نیاز دارند.
در سنین بزرگسالی حمایت معمولاً شامل خرید کردن، رفت و آمد، سازماندهی محیط خانه و مراقبت از کودکان و … است.
رفتارهای سرگرمی آنها مشابه همسالان است هر چند که ممکن است در برخی زمینههای تفریحی و بهزیستی به حمایت نیاز داشته باشند.
این افراد به طور کلی در تصمیمگیریهای مربوط به مراقبت از سلامت و تصمیمگیریهای قانونی به حمایت نیاز دارند.
متوسط
بعد مفهومی:
مهارتهای مفهومی در تمام دوران تحول نسبت به همسالان عقبتر است.
در دوره پیشدبستانی، مهارتهای زبانی و پیش تحصیلی فرد به کندی پیش میرود.
در سنین مدرسه پیشرفت در خواندن، نوشتن، ریاضیات و درک زبان و پول به کندی پیش میرود و در مقایسه با همسالان از محدودیت معناداری برخوردار است.
در سنین بزرگسالی تحول مهارتهای تحصیلی معمولاً در سطح ابتدایی است و فرد برای استفاده از مهارتهای تحصیلی در محیط کار و زندگی شخصی به حمایت نیاز دارد.
بعد اجتماعی:
فرد در طی تحول در مقایسه با همسالان از نظر رفتارهای اجتماعی و ارتباطی، تفاوتهای معناداری نشان میدهد.
زبان شفاهی به طور معمول یک ابزار اصلی برای ارتباط اجتماعی است، اما در مقایسه با همسالان از پیچیدگی کمتری برخوردار است.
بعد عملی:
میتواند در بزرگسالی حاصل شود اما در این زمینه نیز به آموزش گسترده نیاز دارد و برای عمل در سطح بزرگسال به حمایت نیاز دارد.
استخدام مستقل در شغلهایی که به مهارتهای ارتباطی و مفهومی محدود نیاز دارد، میتواند حاصل شود.
دامنهای از رفتارهای مهارتهای تفریحی و سرگرم کننده میتواند توسط این افراد کسب شود اما کسب این مهارتها مستلزم حمایتهای اضافی است.
شدید
بعد مفهومی:
کسب مهارتهای مفهومی، محدود است.
فرد به طور کلی درک پایینی از زبان نوشتاری یا مفاهیم دربرگیرنده اعداد، زمان و گول دارد.
حمایتهای گستردهای را برای حل مسائل این افراد در طی زندگی فراهم میکنند.
بعد اجتماعی:
زبان شفاهی از نظر واژگان و گرامر بسیار محدود است.
گفتار ممکن است توسط تک کلمهها صورت گیرد و به وسیله روشهای افزایشی تکمیل شود.
گفتار و ارتباط فرد بر رویدادهای روزمره فعلی و زمان حال تمرکز دارد.
این افراد گفتار ساده و برقراری ارتباط از طریق ایما و اشاره را درک میکنند.
روابط با اعضای خانواده و دیگر افراد آشنا به عنوان منبع لذت و کمک طلبی به حساب میآیند.
بعد عملی:
فرد برای تمامی فعالیتهای زندگی روزمره شامل تغذیه، لباس پوشیدن، حمام کردن و دفع به حمایت نیاز دارد.
این افراد در تمامی زمانها به نظارت و کمک نیاز دارند و نمیتوانند مسئولیت تصمیمگیری در مورد خود و یا دیگران را بر عهده بگیرند.
اکتساب مهارت در همه ابعاد مستلزم آموزش بلندمدت و حمایت مستلزم است.
رفتارهای سازش نایافته شامل آسیب به خود در برخی از این افراد مشاهده میشود.
عمیق
بعد مفهومی:
مهارتهای مفهومی فرد به طور کلی شامل جهان فیزیکی است تا فرایندهای نمادی.
فرد ممکن است از اشیا برای هدفهای خاصی مانند لذت بردن و سرگرمی و مراقبت از خود استفاده کند.
بعد اجتماعی:
فرد درک بسیار محدودی از ارتباط نمادی در گفتار یا ایما و اشاره دارد.
او ممکن است برخی دستورالعملهای ساده یا ایما و اشاره را درک کند.
این افراد تمایلات و هیجانهای خود را تا حد زیادی از طریق ارتباط کلامی غیر نمادی بیان میکنند.
بعد عملی:
فرد برای تمامی فعالیتهای زندگی روزمره شامل تغذیه، لباس پوشیدن، حمام کردن و دفع به حمایت نیاز دارد.
این افراد در تمامی زمانها به نظارت و کمک نیاز دارند و نمیتوانند مسئولیت تصمیمگیری درباره خود یا دیگران را بر عهده بگیرند.
رفتارهای سازش نایافته شامل آسیب به خود در برخی از این افراد مشاهده میشود.
منبع مقاله: روانشناسی، آموزش و توانبخشی افراد با نیازهای ویژه، تألیف: دكتر عباسعلی حسين خانزاده.
کم توانی عقلانی:
کمتوانی عقلانی که سابقاً عقبماندگی ذهنی نامیده میشد، یک اختلال نامشخص و نامتجانس است که در طول مراحل رشدی اولیه شخص رخ میدهد (تولد تا 18 سالگی).
این اختلال عمدتاً به صورت عملکرد هوش کلی زیر متوسط تعریف میشود، که آن هم به صورت 2 انحراف معیار استاندارد یا بیشتر زیر میانگین تعیین شده است.
در تعریف کمتوانی عقلانی، نارسایی در رفتار انطباقی به اندازه توان هوشی مهم است و در هر گونه سنجش ناتوانی هوشی باید مشخص شود که فرد نمیتواند با مسائل عادی کنار بیاید.
برای مشاهده فیلم بهترین سن تشخیص اختلال یادگیری بر روی لینک زیر کلیک کنید:
بهترین سن تشخیص اختلال یادگیری
دست کم باید عملکرد ضعیف حداقل دو حوزه مهارت انطباقی (که ملاک عملکرد انطباقی هستند) از جمله موارد زیر وجود داشته باشد:
- ارتباط
- مراقبت از خود
- زندگی خانوادگی
- مهارت اجتماعی
- استفاده از امکانات جامعه
- خود_هدایتگری
- سلامت و ایمنی
- کارکرد تحصیلی
- اوقات فراغت
- کار
طبقهبندی ناتوانی هوشی باید قوتها و ضعفهای روانشناختی و عاطفی، سلامت جسمی کامل و جایگاه محیطی کنونی شخص را شناسایی کند. با حمایتهای مناسب، عملکرد شخص باید بتواند تا حدی در طول زمان بهبود یابد.
علاوه بر این، در ارزیابی باید تفاوت فرهنگی و زبانی و بافت جامعه مورد توجه قرار گیرد و همچنین متوازنسازی محدودیتهای انطباقی فردی با مهارتهای انطباقی و قابلیتهای فردی، در نظر گرفته شود.
گرچه ناتوانی هوش یک اختلال نامتجانس است، این اتفاق نظر وجود دارد که میتوان آن را به دو طبقه کلی تقسیم کرد:
1- کمتوانی غیرعضوی:
کمتوانی غیرعضوی (خانوادگی) ناشی از وراثت ژنتیک پایین، فقر محیطی و احتمالاً برخی عوامل جسمانی است. اشخاص دارای کمتوانی عقلانی خانوادگی در بین کمتوانی عقلانی از هوش بالاتری برخوردارند. و کارکرد انطباقی و درجههای مختلف آموزش پذیری از خود نشان میدهند.
2- کمتوانی عضوی:
کمتوانی عضوی غالباً شدیدتر است و با اختلال عصبی رابطه نزدیکتری دارد. افراد دچار اینگونه اختلال، اغلب به سرپرستی بیشتر و مراقبت گستردهتر نیازمند هستند. اما معمولاً ناتوانی یادگیری برخی فعالیتهای مشخص و دارای روال خاص را دارند.
منبع مقاله: روانشناسی، آموزش و توانبخشی افراد با نیازهای ویژه؛ تالیف: دکتر عباسعلی حسین خانزاده.
کتابهایی برای پرورش فرزندانی توانمند و هوشمند:
مجموعه پرورش ذهن کودک (هفت جلدی) [نسخه چاپی]
فرزند بادقت من: راهنمای والدین و مربیان (نسخه pdf)
دیدگاهتان را بنویسید