فرایندهای کارکردهای اجرایی و تاثیر آنها بر عملکرد تحصیلی
سرفصلهای این مقاله
- تعین هدف:
- جابهجایی و یا انعطافپذیری شناختی:
- الویتبندی:
- سازماندهی:
- استفاده از حافظه فعال:
- خود نظارتی:
- این کاستیها طی دورههای متوسطه اول و متوسطه دوم بیشتر مشخص میشود.
- این درک که فراشناخت نام دارد،
- برای بهبود و افزایش حافظه در کودکان و بزرگسالان میتوانید از کتاب زیر کمک بگیرید:
- راهکارهای افزایش حافظه فعال (نسخه چاپی)
- راهکارهای افزایش حافظه فعال (نسخه pdf)
تعین هدف:
1-شناسایی اهداف کوتاه مدت و بلند مدت
2-مشخص کردن هدف و نقطه پایانی
جابهجایی و یا انعطافپذیری شناختی:
1-به آسانی بین رویکردها جابهجا شدن
2-نگاهی دوباره به دیدگاه جدید
الویتبندی:
1-رتبهدهی بر اساس اهمیت نسبی
2-مشخص کردن آنچه مهم است
سازماندهی:
1-سازماندهی اطلاعات به طور منظم
2-مرتب کردن اطلاعات
استفاده از حافظه فعال:
1-به یاد آوردن اطلاعات (به نحوی که ماندگاری داشته باشد)
2-دست کاری ذهنی اطلاعات
3-پیوند اطلاعات در مغز
خود نظارتی:
1-جابهجایی بررسی ساختار فکری و بازگشت
2-بازنگری به شیوه متفاوت
اتخاذ رویکردهای جایگزین برای آنها دشوار است؛ به نحوی که بر جزئیات بیش از حد تمرکز میکنند و مضامین اصلی را نادیده میگیرند. به علاوه، آنان شاید در فرایندهای حافظه فعال و خود-نظارتی نیز دچار کاستی باشند که موجب میشود در دست کاری ذهنی اطلاعات، خود-نظارتی یا وارسی خود نیز دچار مشکل شوند.
در نتیجه، اغلب اطلاعات دریافتی در ذهن این دانش آموز روی هم انباشته میشود و آنان را سردرگم میکند، به نحوی که فعالیت تحصیلی را برایشان دشوار میشود.
ما برای بررسی کارکردهای اجرایی از قیاس (قیف مسدود) استفاده کردهایم چون این دانش آموزان نمیتوانند با انتقال رویکرد به شیوه انعطافپذیر، قیف را باز کنند، تکالیف نوشتاری، مهارتهای مطالعه و عملکرد آنها در آزمون محدود میشود و نمرات تحصیلی آنان نشان دهنده قدرت ذهنی و هوش نیست. از این رو، در کلاس و شرایط دیگر، برای نشان دادن آنچه یاد گرفتهاند دچار مشکل میشود.
این کاستیها طی دورههای متوسطه اول و متوسطه دوم بیشتر مشخص میشود.
چرا که حجم و پیچیدگی کار افزایش مییابد و دانش آموزان بیشتر به راهبردهای کارکردهای اجرایی نیاز دارند. طی این دوره، عدم مطابقت بین مهارتهای دانش آموز و موارد مطرح شده در برنامه درسی باعث میشود که او نتواند تمام توانایی خود را نشان دهد.
همین عدم مطابقت، موجب ناامیدی و خستگی شدید دانش آموز میشود و بر اعتماد به نفس و عملکرد او در بلند مدت تاثیر میگذارد. موفقیت علمی همه دانش آموزان، مخصوصاً آنانی که مشکل یادگیری و توجه دارند، به انگیزه، درک مفاهیم علمی و خودکار آمدی آنها مرتبط است.
این فرایندهای شناختی و انگیزشی، رابطه تناوبی با استفاده از راهبردهای کارکردهای اجرایی، تلاش و استمرار فعالیتها دارند.
بنابراین، راهبردهای مربوط به فرایند کارکردهای اجرایی، سرآغاز بهبود عملکرد تحصیلی هستند. وقتی دانش آموزان از راهبردهای کارکردهای اجرایی استفاده میکنند، کارآمدی آنها افزایش و عملکرد تحصیلی آنها بهبود مییابد.
بدین ترتیب با رسیدن به موفقیت علمی، اعتماد به نفس و خودکارآمدی دانش آموز بیشتر و تلاش او بر اهداف مشخصی متمرکز میشود. وقتی دانش آموزان تلاش خود را بر استفاده از راهبردهای کارکردهای اجرایی در زمینه تحصیلی خود متمرکز میکنند، چرخهای از موفقیت آغاز میشود.
دانش آموزان باید نقاط قوت و ضعف خود، راهبردهای مناسب، چرایی، چگونگی، زمان و مکان مناسب برای استفاده از هر راهبرد را درک کنند تا به انگیزه، پشتکار و اخلاق کاری دست یابند.
این درک که فراشناخت نام دارد،
به معنای توانایی فکر کردن دانش آموز درباره تفکر و یادگیری خود میباشند. و زیر بنای استفاده از فرایندهای کارکرهای اجرایی است.
به عبارت دقیقتر، فراشناخت، به درک و باورهای هر دانش آموز درباره نحوه یادگیری خود و راهبردهایی که میتوانند برای انجام وظایف مشخص به کار گیرند، اطلاق می شود.
بنابراین، اگاهی فراشناختی دانش آموزان شامل دانش و درک آنها از سبک یادگیری و راهبردهای مشخص است که با نقاط قوت و ضعف آنها تطبیق یافته و موجب میشود در کارهای مختلف مهارت کسب کنند.
دیدگاهتان را بنویسید