نشانههای اختلال بیش فعالی و عوامل اثرگذار بر آن
بیش فعالی به معنای پر تحرکی و جنب و جوش زیاد است و نشانههای اختلال بیش فعالی در افراد متفاوت است و در کودکان به درجات مختلف دیده میشود و تا زمانی که در عملکرد فردی، تحصیلی و اجتماعی کودک خللی ایجاد نکند، اختلال به شمار نمیآید.
برای درک بهتر این اختلال و آشنایی با نشانههای اختلال بیش فعالی به مثال زیر توجه کنید:
سعید که 9 سال دارد سر کلاس درس ناآرام است و هم کلاسیهایش به دلیل شیطنتهای او نمیتوانند تمرکز داشته باشند. او تقریباً هیچ وقت روی صندلیاش نمینشیند، بیدلیل در کلاس راه میرود و با سایر دانش آموزانی که مشغول انجام تکالیفشان هستند، صحبت میکند. وقتی هم که مینشیند، آرام و قرار ندارد یا با وسایلش بازی میکند یا آنها را به زمین میاندازد. به همین دلایل بارها از کلاس اخراج شده است. در زنگهای تفریح بچههای دیگر را هل میدهد و هیچ گاه نمیتواند سر صف آرام و راحت بایستد.
سرفصلهای این مقاله
تعریف اختلال بیش فعالی:
همان طور که در مثال بالا میبینید، منظور از اختلال کمبود توجه و بیش فعالی، اختلال پایدار عدم توجه و تمرکز، بیش فعالی و رفتار تکانشی است و در کودکان مبتلا، شدیدتر از دیگر کودکان با سطح رشد مشابه دیده میشود.
افرادی با اختلال نارسایی توجه و بیش فعالی ممکن است ویژگیهایی از قبیل رفتار تکانشی غیرعادی، بیقراری یا بیش فعالی، ناتوانی در تمرکز و توجه یا ترکیبی از این گونه رفتارها را نشان دهند.
در بسیاری از موارد، این اختلال را با آن چه که مشاهده میکنیم، تعریف میکنیم، بیش فعالی، رفتار آزارشی و حتی رفتار پرخاشگری.
در حقیقت، اختلال نارسایی توجه گونهای از فرآیندهای جسمانی (نظیر اختلال عصبی یا شیمیایی) است که با عوامل اجتماعی، روان شناختی یا محیطی (مانند سرماخوردگی، انزوای اجتماعی و ضعف آموزشی) در تعامل است.
برخی از این نشانهها قبل از هفت سالگی ظاهر میشوند. این نشانهها حداقل در دو محیط خانه و مدرسه دیده شده و باعث اختلال عملکرد فرد در زمینههای اجتماعی و تحصیلی میشود.
در حدود 3 تا 5% کودکان دبستانی به این عارضه مبتلا هستند و این اختلال شایعترین علت مراجعه آنها به درمانگاههای روانپزشکی کودک است. از آنجا که معمولاً این بیماری در مدرسه و خانه تشخیص داده نمیشود، فقط نیمی از کودکان مبتلا شناسایی و تحت درمان قرار میگیرند.
نشانههای اختلال بیش فعالی:
گاهی کودکانی که از نظر سرشتی پرتحرک و بازیگوش هستند به اشتباه بیش فعالی تشخیص داده میشوند، به خصوص در سنین قبل از دبستان افتراق این دو از هم کمی دشوار است.
ولی نکتهی قابل اهمیت آن است که عملکرد مبتلایان به اختلال کمبود توجه و بیش فعالی در زمینههای روابط بین فردی و یادگیری پایین است.
به عنوان مثال والدین آنها به دلیل رفتارهای نامناسب فرزند خود سعی میکنند کمتر به محیطهای اجتماعی نظیر مهمانیها بروند.
در مهدکودک مربیان در رابطه با نشانههای اختلال بیش فعالی، از به هم زدن نظم کلاس، پرخاشگری و درگیری این کودکان با سایرین شکایت دارند و ذکر میکنند که آنها در هیچ فعالیتی بیش از دو تا سه دقیقه دوام نمیآورند و در نتیجه یادگیری آنها پایینتر از بقیه است در حالی که یک کودک صرفاً بازیگوش که سرشت پرتحرکی دارد، اختلالی در زمینههای عملکرد بین فردی و اجتماعی نشان نمیدهد و برعکس ممکن است خیلی اجتماعی باشد و با همسالان خود ارتباط خوبی برقرار کند، رهبر گروه شود و بقیه از بودن با او لذت ببرند.
او تنها از بقیه پر انرژیتر و پر جنب و جوشتر است و اگر قوانین مناسبی در خانه حاکم باشد و او در یک محیط با انضباط رشد کند، میتواند به شکل مناسبی رفتارهای خود را مهار کند.
این کودکان معمولاً در یک یا هر سه حوزهی توجه و تمرکز، فعالیت و تکانه علائم خود را بروز میدهند. نشانههای بیتوجهی بدین شکل است که فعالیتهای تحصیلی را با بیدقتی انجام میدهند.
نشانههای اختلال بیش فعالی، وقتی با آنها مستقیماً صحبت میشود به صورت زیر است:
- گوش نمیدهند،
- دستورها را کامل اجرا نمیکنند،
- تکالیف خود را تکمیل نمیکنند،
- از فعالیتهایی که نیاز به توجه مستمر دارد، اجتناب میکنند یا از آنها متنفراند.
- در پیروی از دستورات دیگران مشکل دارند،
- به نظر میرسد که اصلاً به حرف کسی گوش نمیدهند،
- غالباً وسایل لازم را برای انجام تکالیف گم میکنند،
- زود حواسشان پرت میشود و در فعالیتهای روزمره فراموشکار هستند.
البته والدین ممکن است اظهار کنند که کودکشان توجه بسیار خوبی در بازیهای رایانهای و نگاه کردن به تلویزیون دارد و ساعتها میتواند به این بازیها ادامه دهد.
در کنار سایر نشانههای اختلال بیش فعالی، مشکلات توجه و تمرکز از جمله نشانههای غیر اختصاصی است که در موارد مختلف میتواند مشاهده شود.
به عنوان مثال به دنبال استرسهای حاد نظیر: تصادف، زلزله و … کودک ممکن است اشکال در توجه و تمرکز پیدا کند. حالات اضطرابی نیز میتوانند با حواس پرتی، مشغولیت ذهنی با یک موضوع مشخص و عدم تمرکز در بقیه حوزهها همراه باشد.
گاهی مصرف بعضی داروها نظیر: آنتی هیستامین، داروهای سرماخوردگی، داروهای خوابآور و … میتوانند مشکل عدم توجه و تمرکز ایجاد نمایند.
افسردگی نیز میتواند حوزهی توجه و تمرکز را تحت تأثیر قرار دهد. گاهی اختلال کمبود توجه و بیش فعالی فقط با علائم عدم توجه و تمرکز ظاهر میشود و نشانههای پرتحرکی و بیش فعالی اصلاً در فرد وجود ندارد و کودک خیلی کم تحرک میکند و دائم غرق در رویاهای خویش است.
به مثال زیر توجه کنید:
مینا دختر هشت سالهای است که در مدرسه دانش آموزی آرام و کم سر و صداست ولی در انجام تکالیف و نوشتن املا و حل مسائل ریاضی بسیار کند است، زود حواسش پرت میشود و هنگامی که معلم مشغول درس دادن است او به نقطهای خیره شده و در خیالات خود است. در املا نمیتواند به سرعت بقیه دانشآموزان بنویسد و لغات یا نقطهها را جا میاندازد.
نشانههای اختلال بیش فعالی پرتحرکی:
از نشانههای پرتحرکی میتوان به:
بیقراری دست و پاها،
تکان خوردن روی صندلی،
ترک کردن صندلی در کلاس درس،
بالا رفتن از در و دیوار،
با سر و صدای زیاد بازی کردن،
دویدن در مکانهای نامناسب،
پر حرفی و تحرک زیاد اشاره کرد.
معمولاً فعالیت این کودکان هدفمند نیست و گاهی اضطراب دارند. این کودکان در موقعیتهای جدید و ناآشنا کمتر علائم اختلال را نشان میدهند. همچنین زمانی که نظارت بیشتری از طرف بزرگترها وجود داشته باشد میتوان فعالیتهای کودک را تا حدود زیادی مهار نمود.
نشانههای اختلال بیش فعالی تکانشگری:
به صورت جواب دادن با عجله قبل از اینکه سوال تمام شود،
ناتوانی در انتظار کشیدن برای نوبت،
قطع کردن حرف دیگران و مداخله کردن میباشد.
این کودکان اغلب بدون توجه به پیامدهای احتمالی درگیر فعالیتهای فیزیکی خطرناک میشوند.
تفاوت جنسیتی در کودکان مبتلا به بیش فعالی
با توجه به تحقیقات انجام شده، تفاوت جنسیتی در کودکان مبتلا به بیش فعالی مشاهده شده است و به شکلهای گوناگون خود را نشان میدهد. دختران مبتلا به بیش فعالی معمولاً به میزان پسران پرتحرک نیستند. در عوض، آنها نقص توجه بیشتری نسبت به پسران در این اختلال بروز میدهند. ذهنیتی که ما از یک پسر کوچک مبتلا به بیش فعالی داریم انجام رفتارهای پرخطر است.
واقعیت چیست؟
واقعیت این است که این اختلال در دخترها و حتی زنان بالغ نیز وجود دارد. در این جنسیت، این اختلال از نوع نقص توجه بیشتر مشاهده میگردد.
والدین، معلمان و دیگران اغلب کودکان مبتلا به بیش فعالی که دختر هستند را نادیده میگیرند، زیرا علائم آنها متفاوت از پسران است. کودکان مبتلا به بیش فعالی که دختر هستند، معمولاً تکانشگری ندارند و بیش از حد فعال نیستند. در عوض، آنها بیشتر دچار اختلال بیش فعالی از نوع نقص توجه هستند.
زنان و دختران مبتلا به بیش فعالی درمان نشده:
به گفته محققان، کودکان مبتلا به بیش فعالی که دختر هستند، بدون درمان در معرض خطر ابتلا به کمبود اعتماد به نفس، کمبود مهارت یادگیری و مشکلاتی مانند افسردگی و اضطراب هستند. پژوهشها نشان داده این افراد احتمال باردارشدن و ازدواجهای زودهنگام و سیگار کشیدن کشیدن را حتی در زمانی که دانشآموز دوره متوسطه هستند، دارند.
بدتر از همه، دختران مبتلا به بیش فعالی بدون درمان معمولاً مشکلاتشان را به بزرگسالی میاندازند. زنان مبتلا به بیش فعالی بدون درمان نیز احتمال بیشتری دارند که کودکان مبتلا به بیش فعالی داشته باشند. در واقع، بسیاری از زنان در نهایت در صورت تشخیص فرزندانشان تشخیص داده میشوند.
احتمال قلدری و زورگویی در کودکان مبتلا به بیش فعالی
به گفته دانشمندان، کودکان مبتلا به بیماریهای روانی مانند افسردگی و بیش فعالی، احتمال بیشتری دارند که مورد آزار و اذیت قرار گیرند.
در این پژوهش، محققان 5028 کودک از اقوام اروپایی را مورد مطالعه قرار دادند. نویسندگان این مطالعه که در مجله JAMA روانپزشکی منتشر شده است، قلدری را “تهاجمی و قاطعانه توسط یک قاتل قویتر علیه یک فرد کمتر قدرتمند” تعریف میکنند و تاکید میکنند که از هر پنج نوجوان، یک مورد دچار آزار و اذیت فیزیکی یا کلامی قرار دارند.
دکتر تابا اسکولر، یک پژوهشگر دانشکده علوم مغزی در دانشگاه کالج لندن که این مطالعه را رهبری کرده است، به نیوزویک گفت: “در مقایسه با تحقیقات قبلی، این مطالعه بیشتر به طور سیستماتیک آسیبپذیریهای فردی و ویژگیهای قربانی سازی قلدری را مورد بررسی قرار داد. ما از طرحهای آگاهانه ژنتیکی برای شناسایی این آسیب پذیریها و ویژگیهای فردی استفاده کردیم.”
بچهها در سن 8، 10 و 13 سال پرسشنامههای مربوط به قلدری را در اختیار گرفتند. محققان از شرکت کنندگان پرسیدند که آیا آنها در شش ماه گذشته مورد آزار و اذیت قرار گرفتهاند؟ از جمله اقدامات آشکار مانند برداشتن وسایل شخصیشان توسط دیگران و یا با هدف مورد آزار قراردادن آنها.
اهمیت ژنتیک در زورگویی کودکان مبتلا به بیش فعالی:
محققان همچنین اطلاعات ژنتیکی کودکان را مورد بررسی قرار دادند. این تیم به این نتیجه رسیدند که بچههایی که بیشترین خطر ابتلا به بیماریهای روانی مانند افسردگی و اختلال بیش فعالی و کمبود توجه (ADHD) را داشتند، به احتمال بیشتری در معرض آزار و اذیت قرار داشتند.
همچنین کودکان با BMI بالا که دارای اضافه وزن بودند، احتمال بیشتری برای هدف قرار گرفتن برای زورگویی را داشتند. این امر میتواند به این دلیل باشد که کودکان مبتلا به افسردگی، بیشتر علائم آزار را نشان نمیدهند، در حالی که افراد و کودکان مبتلا به بیش فعالی میتوانند علائم خارجی را داشته باشند که به طور کلی آنها را هدف قرار دادن کمتر مشکلزا است، چون دیگران با آنها همراه نیستند.
با این حال، کودکان در معرض خطر ابتلا به اختلال دوقطبی، اوتیسم، اختلال وسواسی اجباری یا نشان دادن روان رنجوری شانس کمتری برای مواجهه با قلدری قرار گرفتن دارند. این ممکن است به این دلیل باشد که علائم بیماری مانند دوقطبی تا اوایل سالمندی رشد نمییابند. در عین حال، کودکان دارای هوش عاطفی بالاتر، به احتمال کمی مورد آزار و اذیت قرار میگیرند.
دکتر اسکولر گفت: “نکته جالب، این واقعیت است که عوامل شناخته شده، عمدتاً مربوط به آسیب پذیریهای روانی است.”
“در مقابل، تأثیری از عوامل دیگر که قبلاً در قربانی کردن و اذیت و آزار (مثلاً روان رنجوری) به چشم میخورد، یافت نشد. این نشان میدهد که ارتباطات قبلاً گزارش شده ممکن است توسط علائم همبودی روانی هدایت شوند که به طور همزمان در نظر گرفته نمیشوند.”
سایر عوامل اثرگذار بر زورگویی کودکان مبتلا به بیش فعالی:
با این حال، دکتر اسکولر تاکید کرد که این مطالعه توضیح نمیدهد که چگونه مشکلات روانشناختی پیش از ازدواج، خطر ابتلا به قلدری را افزایش میدهد. این سوالی است که پژوهشهای آینده میتواند به آن پاسخ دهد. یافتههای ما بخشی از یک تحقیق است که نشان میدهد رویکردهای فردی در آینده ممکن است مهم باشد. برای مثال، ارائه حمایت از سلامت روان به افرادی که بیشترین آسیب پذیری را دارند، به کاهش علائم آنها کمک میکند و به طور بالقوه خطر ابتلای به قلدری را کاهش میدهد.
دکتر لوئیس آرسنو از موسسه روانپزشکی، روانشناسی و علوم اعصاب در کالج کینگ لندن، که در تحقیقات دخیل نبود به نیوزویک گفت: “این یک مقاله مهم است که به طرز قانع کنندهای نشان میدهد که در دوران کودکی مورد آزار و اذیت قرار گرفته است و تنها به این دلیل که در محل اشتباه و در زمان اشتباه قرار داشته است.
“یافتهها نشان میدهد که نمرههای بالا در مشکلات سلامت روان (مثل افسردگی، ADHD)، IQ کم و BMI بالا، با در معرض قلدری و آزار و اذیت قرار گرفتن رابطه مستقیم دارد.
تحقیقات قبلاً عاملهایی را شناسایی کردهاند که نشان میداد بعضی از کودکان بیشتر مورد آزار و اذیت قرار میگیرند. این تحقیق با استفاده از اطلاعات ژنتیکی، به این شواهد و مدارک اضافه میکند.
پروفسور دیتر والک از بخش روانشناسی دانشگاه وارویک انگلستان، با اشاره به محدودیتهای مطالعه به نیوزویک گفت: “این یک مطالعه علمی پایه است که نشان میدهد که وراثت پذیری (دانستن اینکه کدام ژنها درگیر هستند) تا حد بسیار زیاد مربوط به سلامت روان است.
“اما آنچه که به نظر میرسد، 60 تا 70% قلدری پذیری ممکن است با وراثت توضیح داده شود، شواهد بسیار کمی از ژنها مشخص شدهاند، همه ژنها اثرات کوچک دارند.”
وی گفت: “با این وجود، این نشان میدهد که ژنهای واقعی درگیر هستند.”
والک تاکید کرد که این مطالعه نشان میدهد که قلدری به ارث برده نمیشود، بلکه “کودکان مبتلا به بیش فعالی یا افسردگی علائمی را به دیگران نشان میدهند (به عنوان مثال آزار دهنده بودن بیش از حد فعالیت) و یا به آسانی برافراشته میشوند و گریه میکنند که به دیگران نشان میدهند اهداف آسان هستند و بنابراین قربانی میشوند. یک رابطه غیرمستقیم. “
ویتنی-کینا جینینگز، محقق ارشد بهداشت روان و سلامت در پژوهشگاه تحقیقات سیاست آموزش و پرورش، به نیوزویک گفت: “تحقیقات نشان داده است که آزار و اذیت پیامدهای عمیقاً منفی و طولانی مدت برای کسانی است که آن را تجربه میکنند و احتمالاً مشکلات روحی و روانی آنها را تشدید میکند.”
اختلالات همایند در افراد مبتلا به بیش فعالی
برآورد شده که بین 65% تا 89% تمام افراد مبتلا به بیش فعالی، چند اختلال سلامت روان دیگر نیز خواهند داشت و بیش از 45% بزرگسالان مبتلا به بیش فعالی، دو یا چند اختلال سلامت روان همایند خواهند داشت.
همانطور که در DSM-5 گزارش شده است، اختلال نافرمانی مقابلهای در 25% کودکان با نشانهی بیتوجهی و در 50% کودکان با نشانهی ترکیبی وجود دارد. اختلال سلوک تقریباً در 25% کودکان با نشانهی ترکیبی وجود دارد.
رایجترین اختلالات همایند در بزرگسالان و افراد مبتلا به بیش فعالی عبارتاند از:
اختلال اضطراب (47%) و اختلال دوقطبی و افسردگی (38%).
سایر اختلالات همایند در افراد مبتلا به بیش فعالی شامل اختلالات زبان و یادگیری، اختلالات تیک و اختلالات شخصیت است، اما به این اختلالات محدود نمیشود. افسردگی، اضطراب و استرس در دانشجویان مبتلا به بیش فعالی بالا است.
مورفی در تحقیق مروری دربارهی نقص مرتبط با بیش فعالی در نوجوانان و بزرگسالان توضیح داد که بیش فعالی گاهی اوقات ناتوانی نامرئی نامیده میشود، زیرا بقیه فکر میکنند که فرد توانا، باهوش و از جهات دیگری عادی است و در عین حال مسلماً مشکلی وجود ندارد که الگوی رفتاری منفی یا ناسازگار را توجیه کند.
به این دلیل، رفتار این افراد غالباً ناشی از شخصیت بد، انگیزه پایین یا رفتار غلط و عمدی دانسته میشود. کسانی که با بیش فعالی سر میکنند، غالباً فهرست بلندی از پیامهای متنی معلمان، والدین، همسالان یا مدیران را دربارهی خود میپذیرند.
برای مثال ممکن است به صورت مستقیم یا غیرمستقیم به آنها گفته شود که تنبل، بیانگیزه، بیمسئولیت، ناپخته، خودمحور، بیملاحظه یا احمقاند.
در نتیجه، افراد مبتلا به بیش فعالی غالباً مجبور میشوند با احساس همیشگی یاس، ناامیدی، بیلیاقتی و ناکامی شدید ناشی از نقاط ضعف پایدارشان زندگی کنند.
اختلال نارسایی توجه_فزون کنشی نیز به ندرت به تنهایی در کودکان اتفاق میافتد و به طور معمول همراه با سایر اختلالهای هیجانی و رفتاری در کودکان مشاهده میشود.
رایجترین شرایط همبود عبارتند از:
اختلال نافرمانی مقابلهای و اختلال رفتار هیجانی.
در واقع بیشتر از 50% کودکان مبتلا به نارسایی توجه_فزون کنشی به طور خاص پسران، دارای یکی از این دو اختلال نافرمانی مقابلهای و اختلال رفتار هنجاری نیز هستند.
ترکیب نارسایی توجه_فزون کنشی و اختلال رفتاری مخرب در کودکان تا حد زیادی پیشبینی کننده پرخاشگری، بزهکاری و رفتارهای ضداجتماعی در دوران نوجوانی و بزرگسالی است.
تقریباً 30% کودکان با اختلال نارسایی توجه_فزون کنشی، یک نوع ناتوانی یادگیری خاص را در خواندن، ریاضی یا سایر جنبههای تحصیلی دارا هستند.
همچنین باید یادآور شد که کودکان با این اختلال ممکن است در معرض خطر ابتلا به اختلالهای هیجانی مانند اضطراب و افسردگی باشند.
دختران با اختلال نارسایی توجه_فزون کنشی نیز ممکن است در مقایسه با پسران دارای این اختلال در معرض خطر بالاتری جهت ابتلا به اختلالهای رفتاری درون نمود باشند.
منابع مقاله:
– سایت انجمن روانشناسی آمریکا
عنوان مقاله:
CHILDREN AT RISK OF DEPRESSION AND ADHD MORE LIKELY TO BE BULLIED
– آموزش و مربیگری ADHD: راهنمایی برای متخصصان سلامت روان، فرانسس اف پروات؛ ترجمه: رمضان حسن زاده.
دیدگاهتان را بنویسید