مغز نوزادان برای یادگیری برنامهریزی شده است
زمان مطالعه: 5 دقیقه
نوزادان در سطح بالایی با درک از امنیت هماهنگ شدهاند، اگرچه ممکن است آن را نشان ندهند. در نگاه اول به نظر میرسد که نوزادان به انجام فرآیندهای بیولوژیک عادی مثل خوردن، دفع، و بالا آوردن روی لباس شما مشغول هستند.
این مسئله بسیاری از محققان را به اشتباه انداخته بود که نوزادان به هیچ چیز فکر نمیکنند. دانشمندان برای توصیف این موجودات «خالی از افکار» واژه «لوح سفید» را ابداع کردند.
آنها نوزادان را به عنوان موجوداتی بیدفاع میدانستند. آنها نوزادان را صرفاً به عنوان موجوداتی بیدفاع، جذاب، و قابل کنترل میدیدند.
تحقیقات جدید دیدگاه کاملاً متفاوتی را فاش میسازد، حال میدانیم که بزرگترین مشغولیت بیولوژیک نوزاد، عضو روی گردن او را شامل میشود.
نوزادان هنگام تولد نرمافزارهای بسیاری را در دیسکهای عصبیشان دارند، که اغلب آنها به یادگیری ربط دارد. میخواهید چند نمونه شگفتانگیز را مثال بیاوریم؟
در ۱۹۷۹ اندی ملتزوف روانشناس در دانشگاه واشنگتن زبانش را برای نوزادی که ۴۲ دقیقه از عمرش میگذشت درآورد و سپس منتظر شد ببیند چه اتفاقی میافتد. بعد از کمی تلاش نوزاد لطف او را با درآوردن زبان خود جبران کرد.
ملتزوف زبانش را دوباره درآورد و نوزاد هم دوباره جواب داد. دریافت که نوزادان میتواند همان بدو تولد تقلید کنند. ( یا حداقل ۴۲ دقیقه پس از تولد). این یافته فوقالعاده است.
تقلید برای نوزادان و عملیات مغزی پیچیده بسیاری نیاز دارد. از کشف وجود دیگر افراد در دنیا گرفته تا تشخیص اینکه آنها قسمتی از بدن خود را به عمل واداشتهاند و اینکه آنها همان قسمتها را دارا هستند.
سرفصلهای این مقاله
- این یک لوح سفید نیست. این یک لوح ذهنی مؤثر و شگفتانگیز است.
- کودکان در تمام دنیا میتوانند این کار را انجام دهند.
- مسئله فوق به این معنی است که نوزادان یادگیرندههای بسیار شگفتانگیزی هستند. آنها همه چیز را یاد
- میگیرند.
- مجموعه پرورش ذهن کودک برای پرورش انواع هوش در فرزندان به شما پیشنهاد میشود:
- مجموعه پرورش ذهن کودک(هفت جلدی)[نسخه چاپی]
- مجموعه پرورش ذهن کودک(هفت جلدی)[نسخه pdf]
این یک لوح سفید نیست. این یک لوح ذهنی مؤثر و شگفتانگیز است.
با بهرهگیری از این یافته ملتزوف یک رشته آزمایش طراحی کرد که نشان میداد نوزادان برای یادگیری چقدر از قبل برنامهریزی شدهاند.
او یک جعبه چوبی ساخت. آن را با صفحه پلاستیکی نارنجی پوشاند و یک لامپ درون آن جایگذاری کرد. اگر به صفحه دست میزد لامپ روشن میشد.
ملتزوف جعبه را بین خودش و یک دختر یک ساله قرار داد و یک حرکت غیرعادی انجام داد. به جلو خم شد و با پیشانیاش بالای جعبه را لمس کرد؛ این حرکت باعث روشن شدن داخل آن گشت.
کودک اجازه نداشت جعبه را لمس کند. در عوض، از مادرش خواسته شد او را از اتاق بیرون ببرد.
یک هفته بعد، مادر و کودک به آزمایشگاه برگشتند، و ملتزوف آن جعبه را بین خود و کودک قرار داد. این بار غیر از نگاه کردن کاری انجام نشد.
کودک منتظر نماند و بلافاصله به جلو خم شد و با پیشانیاش جعبه را لمس کرد. آن کودک به یاد آورده بود! او فقط برای یک بار آن رویداد را مشاهده کرده بود، اما یک هفته بعد آن را کاملاً به یاد آورده بود.
کودکان در تمام دنیا میتوانند این کار را انجام دهند.
موارد فوق تنها دو نمونه هستند که نشان میدهند نوزادان هنگام تولد با مجموعه فوقالعادهای از تواناییهای ذهنی تجهیز شدهاند.
آنها میفهمند که اندازه ثابت باقی میماند، حتی وقتی که فاصله ظاهراً اندازه را تغییر میدهد. کودکان سرعت را پیشبینی میکنند.
آنها اصل سرنوشت مشترک را درک مینمایند؛ دلیل اینکه خطوط سیاه روی توپ بسکتبال هنگام زمین خوردن و بلند شدن توپ تغییر میکنند این است که آن خطها بخشی از توپ بسکتبال هستند.
نوزادان از هنگام تولد چهرههای انسانی را از چهرههای غیرانسانی تفکیک میکنند. به نظر میرسد که چهرههای انسانی را ترجیح میدهند.
از نقطه نظر تکاملی، رفتار آخر یک ویژگی بارز امنیت را نشان میدهد. ما بیشتر زندگی خود را به بررسی صورتها میگذرانیم.
نوزادان چگونه تمام این دانش را قبل از مواجهه با دنیای بیرون کسب کردهاند؟
هیچکس نمیداند، اما آنها این دانش را دارا هستند، و با سرعت و بینش شگفتانگیزی به نحو احسن از آن استفاده میکنند.
نوزادان فرضیاتی میسازند، آنها را آزمایش میکنند و سپس یافتههایشان را با دقت یک دانشمند باتجربه ارزیابی مینمایند.
مسئله فوق به این معنی است که نوزادان یادگیرندههای بسیار شگفتانگیزی هستند. آنها همه چیز را یاد
میگیرند.
به یک نمونه خندهدار توجه کنید. یک متخصص اطفال دختر سه سالهاش را به مهدکودک میبرد. دکتر گوشی طبی خود را روی صندلی عقب ماشین جا گذاشته بود و بین راه متوجه شد که دخترش با آن بازی میکند و حتی آن را به درستی روی گوشش میگذارد.
دکتر هیجانزده میشود: دخترش پا جای پای او خواهد گذاشت! دختر کوچک، بل (قسمتی که روی قلب میگذارند) را در دست میگیرد، جلوی دهانش میبرد و با صدای بلند میگوید: «به رستوران مک دونالد خوش آمدید. میتونم سفارشتونو بگیرم لطفاً؟»
بله، کودکان پیوسته شما را زیر نظر دارند. آنها به شدت تحت تأثیر چیزهایی که مشاهده میکنند قرار میگیرند.
این مسئله میتواند به سرعت از یک چیز خندهدار به موضوعی جدی تبدیل شود، مخصوصاً زمانی که مامان و بابا دعوا راه میاندازند.
دیدگاهتان را بنویسید