علت خشونت و پرخاشگری در کودکان چیست؟ راهکارهایی مفید برای فرو نشاندن خشم در کودکان
علت اصلی عصبانیت و پرخاشگری در کودکان این است که آنها برای کشف بسیاری از چیزها دربارهی خود و جهان پیرامونشان به بزرگسالان وابسته هستند.
این فقدان دانایی و وابستگی به دیگران، بعد از مرحلهای آنان را ناامید میکند، چون به دلیل مهارتهای توسعه نیافتهی ارتباطی، قادر به بیان احساسات خویش نیستند در نتیجه آن را از طریق عصبانیت بیان میکنند.
هنگامی که با افت و خیزهای احساسی فرزندمان همدلی میکنیم، با آنان ارتباط برقرار میکنیم. با این حال، این امر به این معنا نیست که ما همیشه با رفتارهای همراه با آن احساسات نیز موافقیم.
شاید یک کودک وقتی از بازی خواهر و برادرانش کنار گذاشته شود، غمگین شود و قشقرق به راه بیندازد. در این صورت ما باید بتوانیم رفتار و احساس او را از یکدیگر متمایز کنیم.
به عنوان یک والد، لازم است احساس طردشدگی را در کودک خود پردازش کنیم و همدلی خود را به او نشان دهیم، اما باید موافق نبودن با رفتار او را نیز ابراز کنیم و اگر لازم شد، پیامدهای این رفتار را نیز اعمال کنیم.
باید برای او مشخص کنیم برخی رفتارها پذیرفتنیاند و برخی دیگر نیستند؛ بنابراین وقتی ما احساسات فرزندمان را میپذیریم، قطعاً میدانیم گاهی شرایط ویژهای وجود دارد که نمیتوانیم با او همدلی کنیم.
در پارهای اوقات تایید احساسات کودکانمان نمیتواند کار درستی باشد؛ مثلاً:
- وقتی فرزندمان یا فرزند دیگران، تحریک و برانگیختهمان کرده است یا زمانی که فرزند ما در میان دوستانش یا در میان جمع است.
- وقتی قانون شکنی به صورت جدی صورت گرفته است.
- هنگامی که فرزندان سعی می کنند از طریق احساساتشان ما را کنترل کنند.
- وقتی آمادگی صحبت را ندارند و به فرصت نیاز دارند.
در صورتی که نیاز اساسی هیجانی پیوند و پذیرش را تامین کرده باشید و رابطهی شما با فرزندانتان قوی باشد، آنان نه تنها شما را دوست دارند و به شما احترام میگذارند، بلکه از بودن کنار شما لذت میبرند.
وقتی نیاز هیجانی پیوند و پذیرش ارضا شده باشد، فرزندان به طور طبیعی ارزشهای والدین خود را تقلید میکنند.
این کار، به نوبهی خود، به آنان کمک میکند در برابر رفتارها، عقیدهها و ایدئولوژیهای مجرمانه و ناسالم از خود مقاومت نشان دهند. وقت گذرانی با فرزندان و ابراز همدلی و ارزش دادن به احساسات آنان، مهم ترین راهکارهای ممکن برای تامین این نیاز است.
امکان دارد عصبانیت گاهی اوقات به خشونت منجر شود. مهار خشم و پرخاشگری در کودکان بسیار مهم است. خشم یکی از هیجانهای اصلی انسان است. این هیجان از ناکامی نشات میگیرد، یعنی وقتی بین آنچه کودک تصور میکند که رخ خواهد داد و آنچه واقعاً رخ میدهد، ناهمخوانی وجود دارد.
یکی دیگر از دلایل خشم و پرخاشگری در کودکان، حس تنهایی است. آنها خواهان جلب توجه والدین خویش هستند و زمانی که والدینشان به آنان توجه دارند، زمانی است که داد و فریاد میکنند.
سرفصلهای این مقاله
- معمولاً، علل خشم و پرخاشگری در کودکان عبارتاند از:
- خشونت و پرخاشگری در کودکان میتواند به دلیل یکی از موارد زیر باشد:
- والدین چند نقش مهم در زمینه کاهش پرخاشگری در کودکان بر عهده دارند:
- رهنمودها و روشهای سریع مهار خشم و پرخاشگری در کودکان:
- به سرعت پاسخ دهید:
- مثال بیاورید:
- به برنامه وفادار باشید:
- حس مسئولیت را تقویت نمائید:
- به رفتار خوب جایزه دهید:
- وقت تماشای تلوزیون را کاهش دهید:
- شمارش معکوس اعداد:
- به فرزندتان جایگزینی برای خشم بدهید:
- کودک را از طریق افزایش تلاشهای جسمانی هدایت کنید:
- تقویت نقاط مثبت، او را از اعمال پرخاشگرا منع میکند:
- کودک را بشناسید تا وی احساس تنهایی نکند:
- مهار خشم و پرخاشگری در کودکان توام با راهنمایی او بیشتر مؤثر است:
- از کمک گرفتن نترسید:
- آیا میدانید چه کارهایی در مقام والدین باید برای فرو نشاندن خشم و پرخاشگری در کودکان
- انجام دهید؟
- کاهش پرخاشگری با تنبیه
- برای پرورش هوش اخلاقی در فرزندان خود میتوانید کتاب زیر را خریداری نمایید:
معمولاً، علل خشم و پرخاشگری در کودکان عبارتاند از:
درد فیزیکی یا روانشناختی واقعی یا تهدیدکننده
برآورده نشدن انتظار
تصور غیرمنطقی یا غیرمنصفانه بودن موقعیت.
پاسخها عبارتاند از:
پرخاشگری فیزیکی و کلامی
طغیان احساسات
کشیدگی و سختی بدن
اشتغال خاطر با موقعیت
کنارهگیری از تماس اجتماعی
خشم میتواند نیروی برانگیزنده برای غلبه بر موانع و ابزاری برای دفاع از خود و دیگران باشد. در این موارد، خشم میتواند حاصلی مثبت داشته باشد ولی از سوی دیگر، خشم میتواند به آسیب دیگران، برخورد با آنها و ارتکاب خشونت منجر شود.
همه گاهی اوقات خشمگین میشوند. مسئلهی اصلی این است که آیا این خشم، خشمی کنترل شده است و آیا حاصل مثبتی از آن نتیجه میشود؟
یکی از تکلیفهای اصلی رشد برای کودکان، یادگیری بیان کنترلشدهی خشم و هدایت آن از طریق بیضرر و مثبت است. اقداماتی که در جهت تسلط بر خود صورت میگیرد، رایج و شامل سرکوب کردن خشم و ارائهی تعریفی کمتر خشم انگیز از موقعیت است.
خشونت و پرخاشگری در کودکان میتواند به دلیل یکی از موارد زیر باشد:
1- الگو پذیری کودکان از والدین:
یکی از دلایل بسیار مهم پرخاشگری در کودکان یادگیری است. یعنی کودکانی که الگوهای رفتاری پرخاشگرانه داشتهاند، همانند الگوهای خود رفتار میکنند. چنانچه پدر یا مادری خلق و خویی عصبانی و پرخاشگر داشته باشند، مسلماً فرزندشان نیز پرخاشگر خواهد شد. این رفتار توسط کودک یاد گرفته میشود.
از آنجا که کودکان با والدین همانندسازی میکنند، بنابراین بسیاری از رفتارهای پدر و مادر ناخودآگاه توسط فرزندان فراگرفته میشود. توضیح اینکه فرآیند همانند سازی کاملاً ناخودآگاه صورت میپذیرد. نکته دیگر اینکه حتماً لازم نیست والدین با کودک خود پرخاشگری کرده باشند، چنانچه او شاهد رفتارهای خشونت بار پدر و مادر با افراد دیگر نیز باشند، این گونه رفتار را فرا میگیرد.
بنابراین کودکان از طریق مشاهده، رفتارهای والدین را میآموزند. بر این نکته میتوان تاکید کرد که کودکان با چشمان خود میآموزند، یعنی آنچه را مشاهده میکنند، یاد میگیرند، حتی اگر آن رفتار به طور مستقیم در مورد خود آنها صورت نگیرد.
2- ناکامی باعث پرخاشگری در کودکان میشود:
ناکامی یکی از مسائلی است که به پرخاشگری در کودکان میانجامد. وقتی کودک به هدف خود دست نیابد و ناکام شود، یکی از رفتارهایی که از او سر میزند، پرخاشگری است.
3- اضطراب و پرخاشگری:
کودکان مضطرب نمیتوانند کودکان آرامی باشند. آنها رفتارهایی پرخاشگرانه از خود بروز میدهند، البته بلافاصله پشیمان میشوند و از والدین خود عذرخواهی میکنند. اگر از کودک مضطرب بپرسیم که چرا پرخاش میکنی و عصبانی هستی، خواهد گفت نمیدانم، یا خواهد گفت دست خودم نیست.
4- پرخاشگری در کودکان، نشانهای از تضادهای درونی:
گاهی کودکان در دوگانگی و تضادهای درونی قرار میگیرند. یا بهتر بگوییم، گاهی بر سر دو راهیهایی گیر میکنند و نمیدانند کدام راه را انتخاب کنند و این حالت آنها را دچار تعارض، اضطراب و خشم میکند.
مثلاً کودکی که دوست دارد نزد مادرش در منزل بماند و از طرفی وقتی میبیند تمام کودکان به مدرسه میروند، همزمان تمایل به مدرسه رفتن نیز دارد، دچار دوگانگی میشود. به کودکان خود کمک کنیم که در دوراهیهای زندگی، مدتی طولانی قرار نگیرند. آنها بایستی به سرعت و با دقت درستترین کار را انجام دهند.
5- خشونت و محیط:
گاهی کودکان در محیط قربانی خشونت میشوند و این قربانی شدن باعث میشود که خود آنها نیز عامل خشونت شوند.
والدین چند نقش مهم در زمینه کاهش پرخاشگری در کودکان بر عهده دارند:
۱. والدین میتوانند الگویی مثبت به فرزندانشان ارائه کنند:
به این معنی که برای ابراز خشم خود محدودیتهایی قایل شوند تا کودکان بتوانند روشهای پذیرفتنی و مفید ابراز خشم را یاد بگیرند. کودکانی که در محیط خانوادگی پرخشمی پرورش مییابند، بیشتر راههای منفی بیان خشم را یاد میگیرند.
۲. والدین میتوانند فرزندانشان را آگاه کنند:
از طریق آگاه کردن کودکان به غیرقابل پذیرش بودن برخی از شیوههای بیان خشم نظیر کجخلقی، زدن، گازگرفتن، یا جیغ کشیدن به آنها کمک کنند تا خشم خود را بهتر کنترل کنند. کودکان با کمک والدینشان میتوانند نحوهی اعمال کنترل بر هیجانهایشان را یاد بگیرند: (میفهمم که خشمگین هستی، ولی نمیتوانم بگذارم برادرت را گاز بگیری. حالا باید چند دقیقهای روی این صندلی بنشینید.)
۳. والدین میتوانند به فرزندانشان کمک کنند تا خشم خود را از بین ببرند:
به آنها کمک کنند تا از طریق فعالیت فیزیکی، کلامی و بازی هدفمند خشم خود را زایل سازند. مثلاً:
برو تا وقتی عصبانیتت رفع نشده، در حیاط بازی کن.
بیا دربارهی علت خشم تو با هم گفتگو کنیم.
شاید اگر خیمهشب بازی راه بیندازیم، عصبانیت تو کمتر شود.
۴. والدین باید با کودک خود صحبت کنند:
به کودک بگویند که خشم او را میفهمند و آن را احساسی بهنجار میدانند اما کودک باید یاد بگیرد احساساتش را کنترل و تنظیم کند.
آگاهی از این امر که والدین از احساس خشم کودک و خشمگین بودن او اطلاع دارند و در صورت عنوان شدن آن از سوی کودک عصبانی یا آزرده نمیشوند، به او کمک میکند. این آگاهی به او کمک میکند بر احساس خشم خود فایق شود و از وجود آن در خود احساس گناه یا وحشت نکند.
۵. والدین باید ریشهیابی کنند:
اگر خشم و پرخاشگری در کودکان بیش از اندازه و مداوم شود، والدین باید در صدد یافتن علل ریشهای خشم و در صورت امکان، اصلاح موقعیتی که سبب بروز آن شده، برآیند. اگر والدین در این زمینه به پیشرفت لازم نائل نشدند، مراجعه به مشاور برای خودشان و فرزندشان مفید خواهد بود.
رهنمودها و روشهای سریع مهار خشم و پرخاشگری در کودکان:
قبل از اینکه به بچهها بگویید که چگونه با خشم خود مقابله کنند، این نکته بسیار مهم است که به ایشان اطمینان خاطر دهید که دوستشان دارید و به آنها افتخار میکنید و مهم نیست چه خواهد شد و این امر به خلق و خوی آنان کمک خواهد کرد.
به سرعت پاسخ دهید:
سعی کنید وقتی کودکتان پرخاشگری میکند سریعاً پاسخ دهید، تا همان لحظه بداند که کار نادرستی انجام داده است. همچنین میتوانید در واکنش به پرخاشگری او مجوز کاری را از او بگیرید: مثلاً 15 دقیقه کمتر تماشای تلوزیون یا پول توجیبی کمتر.
بهتر است که این کار را هر مرتبه انجام دهید، تا کودک شما به طور کامل بداند که این کاهشها به رفتار او بستگی دارد.
مثال بیاورید:
مهم نیست که چقدر از دست او عصبانی باشید، سعی کنید از داد زدن، برخورد فیزیکی و بد نامیدن وی خودداری کنید. این کار به جای اینکه رفتار وی را تغییر دهد، به وی میآموزد که پرخاشگری کلامی و فیزیکی راهی برای برخورد در زمان عصبانیت است. در مقابل، با کنترل خشم خود و برخورد خونسردانه در مواقعی که پایش را از خط به بیرون میگذارد، به وی مثالی خوب از نحوهی برخورد ارائه دهید.
به برنامه وفادار باشید:
تا جای ممکن، به طریقی یکسان به پرخاشگری در کودکان خود پاسخ دهید. پاسخ کسل کننده و قابل پیش بینی شما (خیلی خب، باز هم دوستت رو زدی، دوباره جریمه میشی) الگویی پدید خواهد آورد که کودک شما آن را تشخیص داده و انتظارش را خواهد داشت.
در نهایت، پیش از اینکه مرتکب عملی اشتباه شود، پیامدهای آن را پیش بینی خواهد کرد. اولین قدم در کنترل رفتار و کاهش پرخاشگری در کودکان حتی اگر در ملاعام کاری کنند که شما را آزار دهد، به برنامهی جریمهی خود وفادار بمانید، آنطور که خود تشخیص میدهید وضعیت را اداره کنید.
حس مسئولیت را تقویت نمائید:
اگر پرخاشگری در کودکان شما به داراییهای کس دیگری صدمه وارد سازد یا خرابی به بار آورد، باید خودش آن را درست کند. او میتواند یک اسباب بازی شکسته را با چسب بچسباند، یا اشیایی را که در زمان عصبانیت پرت کرده است، جمع کند.
این کار را به عنوان یک تنبیه بروز ندهید، بلکه آن را نتیجهای طبیعی از عملی پرخاشگرانه بدانید، کاری که هر کسی که چیزی را شکسته باشد باید انجام دهد. همچنین مطمئن شوید که کودکتان وقتی پایش را از حدود فراتر میگذارد حتماً عذر خواهی کند. حتی اگر مجبور باشید خودتان وی را نزد فرد آسیب دیده ببرید و تا زمانی که عذر خواهی کند، صبر کنید.
به رفتار خوب جایزه دهید:
به جای اینکه تنها وقتی که وی کار بدی میکند به وی توجه نشان دهید، سعی کنید وقتی کار خوبی میکند هم او را تشویق کنید. این کار به کاهش پرخاشگری در کودکان میانجامد.
وقت تماشای تلوزیون را کاهش دهید:
کارتونها و دیگر برنامههای به ظاهر معصومانهی کودکان گاه سرشاراند از داد و فریاد، تهدیدها، هل دادنها یا برخوردهای فیزیکی. پس سعی کنید به برنامههایی که تماشا میکند، نظارت داشته باشید.
شمارش معکوس اعداد:
به کودک بگویید که نفس عمیق بکشد و تا شماره 10 بشمارد. اگر خشم ادامه یابد از او بخواهید به پشت بخوابد و از 1 تا 10 برعکس بشمارد. این عمل کمک میکند تا توجه کودک منحرف شده و به او فرصت آرامش دهد.
به فرزندتان جایگزینی برای خشم بدهید:
به عنوان مثال شما میتوانید به او بگویید که اگر احساس خشم میکند، به جای اقدام پرخاش جویانه باید بینی خود را لمس و یا شروع به پریدن نماید تا خشم خود را فرونشاند.
تمام اینها سرکوب کردن نیروی جسمانی منفی است. اگر او عصبانی است و به این علت قادر به انجام کاری نیست، به او بگویید که شما به کمک فوریاش نیاز دارید. کودکان را با فعالیتهای خلاق مانند هنر سرگرم کنید.
گاهی کودک قادر به بیان احساسات دشوار خود، در قالبهای مهارتی ارتباطی رو به توسعه نیست. با استفاده از هر یک از این ابزار و وسایل سازنده، کودک احساسات خود را به شیوهی نکوتری ابراز میدارد.
کودک را از طریق افزایش تلاشهای جسمانی هدایت کنید:
یکی از راهکارهای مفید برای کاهش پرخاشگری در کودکان این است که گاهی او را برای قدم زدن در بوستان و یا دوچرخه سواری ببرید. در ورزشهایی مانند بیسبال یا فوتبال دخالت دهید. به خاطر داشته باشید که برگزیدن هر یک از فعالیتها طبق میل خود او باشد.
تقویت نقاط مثبت، او را از اعمال پرخاشگرا منع میکند:
هرگاه کودک از خویش رفتار خوبی نشان داد، به او پاداش دهید، وی را به سینما ببرید یا از او تعریف کنید و چیزهایی بگویید مانند: «من تو را به خاطر … تحسین میکنم» یا «از تو به خاطر … متشکرم».
یکی دیگر از موثرترین روشهای مهار خشم و پرخاشگری در کودکان و نوجوانان «یوگا» است. تمرین یوگا، مراقبه با فرزندان است. با ثبت نام شما و فرزندتان در کلاس یوگا، در عرض چند روز تفاوت را در خود حس میکنید.
اگر به دلایلی کودک، عصبانی و مهار نشدنی باشد، ممکن است شما او را در صحنه از نظر جسمی حذف کرده باشید. در این مواقع کمک کنید تا آرامش را به دست آورد.
کودک را بشناسید تا وی احساس تنهایی نکند:
به او بگویید که شما در گذشته خیلی عصبانی میشدید اما حالا کاملاً جلوی خشم خود را میگیرید، آنگاه کودک با شما احساس راحتی میکند و خشم خود را فرو مینشاند.
مهار خشم و پرخاشگری در کودکان توام با راهنمایی او بیشتر مؤثر است:
اگر یکی شدن با کودک در روزهای پیش از نوجوانی باشد، شخصیت کودک را در هفت سال اول زندگی میسازد.
وقتی کودک عصبانی میشود پدر و مادر ابتدا، علت عصبانیت را مشخص کرده، سپس راه حل آن را پیدا کنند. توضیح به کودک قبل از اینکه خشم او را مهار کنید، بسیار دشوار است.
در عین حال برخی روشهای از بین بردن خشم و پرخاشگری در کودکان میتواند به آنها در ایجاد خُلق نیکو کمک کند.
از کمک گرفتن نترسید:
برخی کودکان در مقایسه با دیگران مشکل پرخاشگری بیشتری دارند. برخی اوقات یک مشکل یادگیری تشخیص داده نشده یا اختلال رفتاری پشت این عصبانیت و خشم قرار دارد. برخی اوقات هم مشکل به خانواده یا مسائل عاطفی باز میگردد.
منبع مشکل هر چه باشد، مشاور میتواند به کودک شما در مدیریت احساساتی که به پرخاشگری میانجامد کمک کند و به او یاد دهد که چگونه آن احساسات را در آینده کنترل نماید.
حل مشکل پرخاشگری در کودکان کاری پیچیده است و به صبر و حوصلهی زیاد نیاز دارد، ولی با کمک گرفتن میتوانید به نحو بهتری به هدایت عاطفی مورد نیاز کودک بپردازید تا رفتار ناشایست خود را پشت سر بگذارند.
آیا میدانید چه کارهایی در مقام والدین باید برای فرو نشاندن خشم و پرخاشگری در کودکان
انجام دهید؟
قبول مشکل:
نخستین و مهمترین چیز برای مهار عصبانیت و پرخاشگری در کودکان این است که به آنها بفهمانیم که گاهی عصبانیت خیلی خوب است و به کودکان خود بگوییم که این حالت یکی از انواع هیجانها مثل عشق، حسادت و شادمانی است که ما هر روز در زندگی تجربه میکنیم.
اما خشم، مثل همهی هیجانات دیگر، باید به شیوهای مهار شده بیان شود. به کودکان تفاوت بین عصبانیت و خشونت را توضیح دهید و به آنها بگویید احساس عصبانیت اشکالی ندارد، اما ابراز آن از طریق خشونت یعنی آزار رساندن به دیگران و شکستن اشیا و ایجاد آشوب، پذیرفتنی نیست!
توضیح دربارهی خشونت و متمایز ساختن آن از خشم، یکی از بهترین شیوهها برای مهار خشم کودکان است.
پشتیبان آرامش کودکتان باشید:
یکی از مهمترین راهنماییها برای مهار خشم و پرخاشگری در کودکان، عشق بدون قید و شرط شما به آنهاست. وقتی که مقادیر جیوهشان شروع به افزایش میکند با استفاده از حالات جسمانی مانند: ابراز عشق، در آغوش گرفتن و دستی به پشت آنها کشیدن و از طریق اعمال و سخنان خود به کودکان نشان دهید که به فکر آنها هستید و هر وقت به شما نیاز داشته باشند، پشتیبانیشان میکنید.
با اطمینان از عشق و پشتیبانی خواهید دید که خشم کودک به تدریج به پایان خواهد رسید. تنبیه کودک به هنگام عصبانیت او، واکنش منفی دارد. به جای آن راجع به آنچه خوب و بد است با وی صحبت کنید.
برخی قواعد در خانه، میتواند نمونهی سرمشق کودک برای پیروی کردن از آنها شمرده شود. اگر کودکان ببینند که والدینشان فریاد میزنند و با هم نزاع میکنند، آنها هم همان رفتار را تقلید میکنند. در چنین مواقعی، خیلی مهم است که پدر و مادر شیوههای مهار خشم را به کار ببندند. با این کارها از پس فشارهای روحی برمیآیند. سهیم شدن والدین با کودکان در این راهبردها در زندگی روزمره نیز خیلی مفید خواهد بود.
کاهش پرخاشگری با تنبیه
وقتی کودکان فردی را تماشا میکنند که به خاطر رفتار پرخاشگرانه مورد تنبیه قرار میگیرد، تمایل آنها به رفتار پرخاشگرانه کاهش پیدا میکند. این شیوه که به «تنبیه جانشینی» معروف است، کارآیی خود را در این زمینه نشان داده است و اصولاً فلسفه زیربنایی کلیه مجازاتهای اجتماعی از قبیل زندان و اعدام، عبرت گرفتن از وضع مجازات شوندگان است تا از رفتارهای پرخاشگرانه احتمالی آنان پیشگیری به عمل آید.
تقویت رفتارهای مغایر:
تقویت رفتارهای مغایر این اصل یادگیری است که برای از بین بردن رفتار نامطلوب به جای تنبیه آن رفتار میتوان رفتار مخالف و مغایر با آن را تقویت کرد. اگر بخواهیم این اصل را در مورد پرخاشگری به کار ببندیم باید به جای تنبیه رفتار پرخاشگرانه، رفتار غیر پرخاشگرانه را مورد تشویق قرار دهیم.
با این کارتان شخصی نمیتواند در آن واحد هم پرخاشگر باشد و هم نباشد. به سوی انجام رفتار غیر پرخاشگرانه که تشویق به دنبال دارد، سوق داده میشود.
موثر بودن این شیوه در بعضی آزمایشها نشان داده شده است. به طور کلی در این مورد این است که ذهن شخص از موضوع پرخاشگری منحرف شود. بنابراین هر عملی مانند ترک محل پرخاشگری، مشغول شدن به فعالیتهای دیگر مانند خوردن یک لیوان آب، انجام یک فعالیت ورزشی و نظایر آنها که ذهن شخص را به خود مشغول کند، میتواند در کاهش پرخاشگری موثر باشد و خلاصه اینکه نظریه پردازان یادگیری زمینههایی برای ایجاد خوشبینی نسبت به آینده در مورد کنترل رفتارهای پرخطر پرخاشگرانه فراهم میکنند.
اعتقاد به اینکه پرخاشگری ذاتی است، ممکن است به اینجا منجر شود که ما دست روی دست بگذاریم و بگوییم کاری نمیشود کرد.
جنگ و دعوا یک امر اجتناب ناپذیر است. مردم به طور طبیعی و ذاتی خشونت طلب هستند، اما نظریه پردازان یادگیری به عوامل محیطی ویژه اشاره میکنند که میتوان آنها را کنترل کرد و تغییر داد.
حتی اگر این عوامل نتوانند همه رفتارهای پرخاشگرانه را کنترل کنند، حداقل در کنترل بخشی از این رفتارها توانا هستند. اینها واقعیتی هستند برای ساختن جهانی بدون جنگ و جدال و خشونت که باید آنها را در نظر گرفت.
منبع مقاله: کتاب فرزند پروری به شیوه تراپلی؛ مولفان: ویوین نوریس و هلن رادول؛ مترجمان: تارا منصوری، پریسا رنجگر و بهنود بهمنش.
دیدگاهتان را بنویسید