شناخت علائم اختلالات طیف اوتیسم و بهترین راهکارهای بهبود آن
شناخت اختلالات طیف اوتیسم به شما کمک خواهد کرد تا دید بهتری نسبت به این اختلال و علائم آن داشته باشید. اصطلاح اختلالات اوتیسم چتری است که سه اختلال اوتیسم، آسپرگر و اختلال فراگیر نامشخص را که از نظر سیر و سبب شناسی شباهت بیشتری با یکدیگر دارند، در برمیگیرد.
اختلالاتی که در این طیف قرار دارند بر حسب مشکلات فراگیر خفیفتر و یا فقدان تاخیر زبانی (آسپرگر) از یکدیگر متمایز میشوند.
بسیاری از پژوهشهای مبتنی بر تاریخچه خانوادگی و مطالعه دوقلوها نشان دادهاند که این سه اختلال، ریشههای ژنتیکی مشترکی دارند.
از آنجایی که این اختلالات، اختلالات تحولی هستند، تظاهرات رفتاری آنها بر اساس سن و تواناییهای افراد بسیار متفاوت خواهد بود. به عبارت دیگر نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که علائم یکسانی در کودک، نوجوان یا بزرگسال اوتیسم دیده شود.
افرادی که در این طیف قرار میگیرند، میتوانند تا سنین بزرگسالی بسیاری از قوانین اجتماعی را بیاموزند و به صورت طوطیوار آنها را حفظ کنند و در نتیجه ممکن است در سنین بالاتر بسیاری از ملاکها در مورد آنها صدق نکند.
با این حال، متخصصان به ویزگیهای سهگانهای دست یافتهاند که به اشکال مختلف در تمامی مراحل تحول قابل مشاهده است.
این ویژگیها که گاهی مثلث آسیب شناسی اختلالات طیف اوتیسم خوانده میشود، عبارتاند از:
آسیب تعاملهای اجتماعی، آسیب در برقراری ارتباط و علائق محدود و کلیشهای.
اختلال طیف اوتیسم از DSM-4 تا DSM-5 (حدود 20 سال) در حوزه اوتیسم و سایر اختلالات (مثل سندروم آسپرگر) تغییرات زیادی داده شده است. بنابراین ابتدا به نحوه تشخیص اوتیسم میپردازیم.
نکته مهم این است که بدانیم در حال حاضر برای تشخیص دادن اوتیسم هیچ آزمایش بیولوژیکی وجود ندارد و آنهایی که طراحی شدهاند به رغم نتایج بسیار خوب (گاهی تا 94 درصد دقت) هنوز به طور بالینی به کار نمیروند.
سرفصلهای این مقاله
خصوصیات اصلی اختلال طیف اوتیسم عبارتند از:
1- نقص در ارتباط اجتماعی،
2- رفتارها، علایق یا فعالیتهای تکراری و محدود.
اصطلاح «طیف» به این موضوع اشاره دارد که نشانههای این اختلال بسته به شدت آنها، سطح رشدی و سن تقویمی بسیار متغیر هستند.
قبل از DSM-5، افرادی که معیارهای ابتلا به اختلال طیف اوتیسم را داشتند به دو گروه تقسیم میشدند:
1- افرادی با بهره هوشی نسبتاً بالا که مهارتهای رفتاری و سازگارانه نداشتند و به آنان عملکرد بالا میگفتند. همانطور که گفته شد منظور از عملکرد میتواند فرایندها یا فعالیتهای شناختی، مثل ادراک و حافظه باشد، همچنین ممکن است به این موضوع اشاره کند که این افراد از عهده کارها و وظایف خود بر میآیند.
2- افرادی که نقصهای شدید و عمیق در رشد ذهنی نشان میدادند و اصلاً نمیتوانستند دنیای اطراف خود را درک کنند، در ارتباط برقرار کردن با دیگران به شدت مشکل داشتند و نمیتوانستند از عهده کارهای شخصی خود برآیند، این طبقه بندی در DSM-5 کنار گذاشته شده است.
اختلال طیف اوتیسم بسیار ارثی است. امروزه برای کشف ژنهای مرتبط با رفتارهای مختلف اختلال طیف اوتیسم، آزمایشهای بسیار فشرده و جامعی در حال انجام است.
محققان معتقدند که اگر نشانهها یا جنبههای دوگانه اختلال طیف اوتیسم تک به تک مورد تحقیق قرار گیرد و اگر مبتلایان به اختلال طیف اوتیسم بر اساس هر یک از این جنبهها با دقت طبقهبندی شوند، تلاش برای شناسایی ژنهای مسئول اوتیسم با سرعت بیشتری پیش خواهد رفت.
در تفکیک اختلال اوتیسم، سندروم آسپرگر، اختلال رت و اختلال تجزیه کودکی از یکدیگر، مشکلاتی وجود داشت. در بعضی موارد روانشناسان و روان پزشکان در صورت دسترسی به سابقه افراد، آسانتر میتوانستند این اختلالات را از هم تفکیک کنند، اما دسترسی به گذشته و سابقه افراد میتوانست دشوار باشد.
مخصوصاً در مورد بزرگسالان به دلیل این مشکلات، DSM-5 به طور کلی اختلال طیف اوتیسم (یعنی اختلال اوتیستیک اوتیسم زودهنگام، اوتیسم کودکی، اوتیسم کانر، اوتیسمهای فانکشنینگ، اوتیسم آتیپیکال، سندروم آسپرگر و اختلال تجزیه کودکی) را حذف کرده و کل آنها تحت لوای اختلال طیف اوتیسم درآورده است.
برای مثال بسیاری از افرادی که قبلاً مبتلا به اختلال آسپرگر تشخیص داده میشدند، اکنون این تشخیص را دریافت خواهند کرد:
اختلال طیف اوتیسم بدون نقص کلامی یا معلولیت ذهنی.
یک تغییر عمده دیگر در DSM-5 این است که وقتی فرد معیارهای اختلال طیف اوتیسم را دارد، دلیلی ندارد که او را مبتلا به سایر اختلالات مثلا ADHD ندانیم.
یک تغییر دیگر این است که در DSM-4 نشانههای اختلال طیف اوتیسم بر اساس سه زمینه رفتاری
مشخص میشد:
1- نقص در تعامل اجتماعی
2- تاخیر در ارتباط و اختلال ارتباطی
3- مشکلات رفتاری که مشخصه اصلی آنها رفتارهای تکراری و محدود بودند که در رشد فرد اختلال ایجاد میکردند.
همانطور که قبلاً اشاره کردیم در DSM-5 نشانهها به دو زمینه رفتاری تقلیل یافتهاند:
1- نقص در ارتباط اجتماعی و تعامل اجتماعی.
2- رفتارها، علایق و فعالیتهای محدود تکراری.
منطق پشت پرده این تغییر و تحول این است که در مردم عادی بین نقص در مهارتهای اجتماعی و نقص در مهارتهای ارتباطی، همبستگی متوسط وجود دارد، در حالی که در نمونههای آماری کودکان و بزرگسالان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم بین مهارتهای اجتماعی و مهارتهای ارتباطی همبستگی بسیار بالایی وجود دارد.
به مثال زیر دقت کنید:
براندن پسر بچه 12 سالهای است که مادرش او را جهت ارزیابی از نظر قشقرق به کلینیک آورد، زیرا رفتارهای او بر عملکردش در مدرسه تاثیر گذاشته بود. مادرش به این صورت آغاز کرد که همواره رابطه برقرار کردن با براندن با دشواری همراه بوده است. به ویژه بعد از ورود به مقطع متوسطه که اختلال رفتاری او شدیدتر شد.
از نظر معلم کلاس ششم براندن، او به لحاظ تحصیلی تواناییهای لازم را داشت ولی در رابطه با دوستیابی دچار مشکل بود. به نظر میرسد که او توانایی اعتماد به همکلاسیهایی که نسبت به او صادق بودند را نداشت.
در عوض به راحتی وارد رابطه با کسانی میشد که با او دوستی مصنوعی، به ویژه هنگامی که ماشینهای اسباب بازی خود را به مدرسه میبرد، را آغاز میکردند.
معلمش متوجه شده بود که او اغلب در کلاس گریه میکند و خیلی کم حرف میزند. در ماه گذشته، بسیاری از معلمین متوجه شده بودند که او بر سر تعداد زیادی از بچههای مدرسه، به ویژه در راهروهای مدرسه و گاهی هم در کلاس، فریاد میزند.
معلمین علت آن را جستجو نکرده و با او برخورد انضباطی هم نداشتند، زیرا این طور استنباط میشود که این رفتارها میتواند نوعی واکنش نسبت به ارتقای سطح تحصیلیاش باشد.
زمانی که او به تنهایی مورد مصاحبه قرار گرفت، در رابطه با سوالهایی که در مورد مدرسه، همکلاسیها و خانوادهاش پرسیده میشد، به صورت مداوم و زمزمهوار پاسخ میداد.
زمانی که معاینه کننده در مورد علاقه براندن نسبت به ماشینهای اسباب بازی پرسید، مثل فشفشه از جایش پرید و تعداد زیادی از ماشینهای اسباببازی و هواپیما را از کوله پشتی مدرسهاش بیرون آورد.
در حالی که ارتباط چشمی خوبی برقرار نمیکرد، به طور مفصل در مورد وسیلهی نقلیه صحبت میکرد و آنها را به درستی نام میبرد؛ مثلاً کامیون حمل بار.
از نظر رشد و تکامل، براندن اولین کلمه را در 11 ماهگی بر زبان آورده و در سه سالگی هم جملات کوتاهی را بیان میکرده است.
او همیشه توجه ویژهای به ماشینها، کامیونها و قطارها داشته و براساس گفتههای مادرش، او همواره بسیار خجالتی بوده و هیچ گاه دوست صمیمی نداشته است. همیشه با جوکها و شوخیهای کودکانه درگیر بوده و تحت اللفظی و ظاهری به آنها نگاه میکرد.
مادر براندن مدت طولانی بوده است که متوجه این رفتارها در وی شده است، ولی آنها را تنها رفتارهای غیر عادی کم اهمیتی تلقی میکرد؛ زیرا به نظرش این رفتارها بسیار شبیه رفتارهای پدر براندن بوده است.
پدر وی یک وکیل موفق است که علائم براندن را داشته است. به طوری که هر دوی آنها نسبت به مسائل روزمره خیلی جدی بودند و حس شوخ طبعی اندکی داشتند.
در طی معاینه، براندن خجالتی بود و به صورت داوطلبانه وارد گفت و گو نمیشد. ارتباط چشمی وی کمتر از متوسط و نرمال بود، اما صحبت کردنش مرتبط، با مفهوم و سرراست بود.
با این حال گاهی در صحبت کردن دچار لغزش کلامی میشد و مکثهای طولانی مدتی داشت و گاهی همه کلمه یا بخشی از آن را خیلی سریع تکرار میکرد.
براندن عنوان میکرد که به مدرسه حس خوبی دارد. در عین حال که این مطلب را اضافه میکرد که از زمانی که در مورد ماشین اسباب بازیاش صحبت میشد، احساس خوشحالی نشان میداد.
از طرفی هیچگونه افکار خودکشی یا دگرکشی را عنوان نمیکرد، هیچ گونه علائم روانپریشی نداشت و همچنین از نظر شناختی نیز سالم بود.
تظاهرات براندن به صورت مجموعه علائمی برای اختلالات طیف اوتیسم بود.
براندن همچنین فاقد شوخ طبعی بود و مسائل را بسیار تحت اللفظی برداشت میکرد. این علائم، همان مجموعه معیارها برای تایید نقص ارتباط اجتماعی در افراد مبتلا به اختلال طیف اوتیسم است.
براندن یک تثبیت شدگی در رفتار و علایق تکراری را نشان میداد که به یک تنش جدی در وی منجر شده بود.
به نظر میرسید که او نسبت به ماشین و قطار علاقه مفرطی دارد و اینکه به نظر میرسید که هیچ آگاهیای نسبت به این مسئله نداشت که شاید سایر بچهها نسبت به علایق او واکنش قابل توجهی نشان ندهند. او به دنبال یکنواختی بود؛ چیزی که در صورت تغییر به بروز تنش در وی منجر میشد.
براندن هر دو مجموعه معیارهای تشخیص را برای ابتلا به اختلال طیف اوتیسم داشت.
در گفتار براندن وجود لغزش کلامی، مکثهای طولانی و تکرار کلمات یا بخشهایی از کلمات به چشم میخورد.
این علائم معادل لکنت زبان است که به عنوان یکی از اختلالهای ارتباطی با عنوان اختلال روانی کلام با آغاز در دوران کودکی نام برده میشود.
در صورت عدم مداخله مناسب برای هر دو حوزه علائم با هسته اوتیستیک و لکنت زبان وی، براندن در معرض خطر جدی آسیب روان شناختی و انحراف تحصیلی قرار خواهد گرفت.
طیف اوتیسم با دو علامت اصلی در دو حوزه شناخته میشود که شامل نقص در برقراری روابط اجتماعی و نقص در رفتار و علایق تکراری و تثبیت شده است.
به وضوح مشخص است که براندن در برقراری تعامل با همسالانش مشکل دارد. او همچنین در به وجود آوردن رابطه دوستی با توان است؛ در بازی تعاملی درگیر نمیشود و در درک تعامل اجتماعی دچار معضل است.
افراد مبتلا به اختلال طیف اوتیسم در درک تظاهرات احساسی در چهره دیگر افراد، درک زبان بدن و سایر رفتارهای غیر کلامی دیگر افراد دچار مشکل هستند.
در ادامه به بررسی کامل ویژگیهای کودکان مبتلا به اوتیسم میپردازیم.
ویژگیهای کودکان مبتلا به اوتیسم
مشکلات اجتماعی:
- بی علاقگی مفرط به دیگران.
- تماس چشمی غیر عادی: تقریباً هرگز به چشمهای دیگران نگاه نمیکند یا به مدت طولانی به او خیره میشود که نوعی تجاوز به حریم شخصی محسوب میشود. دیالوگ وجود ندارد بلکه فقط مونولوگ وجود دارد.
- ترجیح تنهایی.
- ناتوانی در ذهنخوانی: ناتوانی در حدس زدن احساسات و افکار دیگران.
- ناتوانی در اتخاذ نوع واکنش در مقابل رفتار دیگران.
- ناتوانی در تشخیص احساسات و هیجانهای دیگران از روی چهره، صدا یا حالات فیزیکی آنها.
- ناتوانی در قبول امکان وجود نگرشها و نظرهای متفاوت، بلکه اعتقاد به وجود تنها یک نگرش صحیح.
مشکلات ارتباطی:
- گفتار طوطیوار: تکرار کلمات و جملات بدون درک معنی آنها.
- نئولوژیسم: واژهسازی، استفاده از کلمات من درآوردی به جای اسامی رسمی اشیا.
- درک تحت اللفظی کلام: مثلاً وقتی گفته میشود «فلانی زمین خورد» آنها فکر میکنند که زمین چیزی خوردنی است.
- تأخیر زبانی با شدتها و درجات مختلف: این موارد بیشتر در اوتیسم دیده میشود تا در سندروم آسپرگر.
- استفاده از گفتاری که با شرایط محیطی و اجتماعی آنها مناسبت ندارد.
علایق خاص و رفتارهای تکراری:
- تکان دادن دستها: این موارد بیشتر در اوتیسم دیده میشود تا در سندرم آسپرگر.
- دور خود چرخیدن: این موارد بیشتر در اوتیسم دیده میشود تا در سندروم آسپرگر.
- علایق وسواسی (دست زدن به همه چیز، جمع آوری خُرده سنگها، جمعآوری کفشدوزک، جمع آوری اطلاعات در مورد موضوعی خاص).
- ردیف کردن اشیا.
- چرخاندن: چرخاندن چرخهای ماشین اسباببازی و مات و مبهوت به اشیای در حال چرخش نگاه کردن. مانند: ماشین لباسشویی، پرههای پنکه آسیاب بادی.
- رفتارهای بسیار تکراری.
- عصبی و خشمگین شدن در مقابل هرگونه تغییر.
- دانش حیرتانگیز فقط در یک یا چند زمینه: «سندروم دانشمند» یا هوش سرشار تنها در یک یا چند زمینه.
- هوش سرشار تنها در یک یا چند زمینه.
- حافظهی خارقالعاده.
- نیاز به یکنواختی.
سایر خصوصیاتی که جزو طبقات بالا قرار نمیگیرد:
- ضریب هوشی کمتر از متوسط یا ناتوانی یادگیری در بعضی زمینهها.
- احتمال زیاد ابتلا به صرع.
- خود ناسزاگویی.
- حساسیت بیش از حد به صداها: بافتها، نرمی و زبری اشیا، مزهها، بوی پا و دمای هوا.
چه کاری برای کودک با اوتیسم خفیف میتوانیم انجام دهیم؟
نظام دهی در سندروم اوتیسم خفیف:
نظام دهی حسی
- هر روز پوشیدن همان لباسهای همیشگی.
- هر روز پا فشاری روی همان خوراکیهای همیشگی.
نظام دهی حرکتی (motoric)
- تمرین حرکات اسکیت بورد یا حرکات فریزبی.
- یاد گرفتن الگوهای بافندگی.
نظام دهی مجموعهای
- جمع کردن مجموعه کامل وارهمر یا پوکمون (دو نوع اسباب بازی).
- تهیهی انواع لیستها و کاتالوگها.
نظام دهی عددی
- محاسبه سریع اعداد اول.
- حل مسائل ریاضی.
نظام دهی حرکتی (motion)
- تحلیل اینکه رویدادی خاص در یک دوره تکراری دقیقاً چه زمانی روی میدهد.
- لذت بردن از سوار شدن به چرخ و فلک.
نظام دهی فضایی
- خواندن نقشهها و مطالعه آنها.
- ایجاد فنون نقاشی.
نظام دهی محیطی
- دانستن نام و ترتیب دیویدیهایی که روی قفسهی کتابخانه کودک مبتلا به اوتیسم چیده شده است.
- پا فشاری روی اینکه در اتاق هیچ وسیلهای تغییر مکان پیدا نکند.
نظام دهی اجتماعی
- یاد گرفتن اسامی و درجات همه افراد یک گردان ارتشی.
- پا فشاری بر تکرار یک بازی همیشگی هر گاه کودک دیگری وارد بازی شود.
نظام دهی اخلاق
- پا فشاری در اینکه دیگران از قوانین اجتماعی پیروی کنند.
- مدعی المعلوم شدن (تبدیل شدن به کسی که دائماً در صدد یافتن کارهای خلاف دیگران است. کارهایی که به عقیده او به جامعه آسیب میرسانند).
نظام دهی طبیعی
- یاد گرفتن نام همهی انواع لاکپشتها.
- یاد گرفتن نام لاتین همه گیاهان و بهترین شرایط برای رشد آنها.
نظام دهی مکانیکی
- باز کردن رادیو یا ضبط صوت و سر هم کردن دوبارهی آن.
- تعمیر دوچرخه خود و دیگران.
نظام دهی صوتی/شنیداری/کلامی
- تقلید لهجهی مردم.
- جمع آوری کلمات و معنای آنها.
نظام دهی توالی اعمال
بارها تماشای یک فیلم سینمایی.
تحلیل حرکات رقص.
نظام دهی موسیقی
- تسلط بر یک ابزار موسیقی.
- تحلیل ساختار موسیقی یک آهنگ.
دیدگاهتان را بنویسید