از سرماخوردگی تا فراموشی (استرس و تاثیرات آن)
زمان مطالعه: 4 دقیقه
آسیبهای ناشی از استرس میتواند از مغزهای ما فراتر رود. در کوتاهمدت، استرس حاد میتواند عملکرد قلبی-عروقی را تضعیف کند.
سرفصلهای این مقاله
- در بلندمدت، میزان بالای آدرنالین جریانهای تنظیمکننده را در خون متوقف میسازد.
- استرس همچنین بر واکنشهای ایمنی بدن ما تأثیر میگذارد.
- جای تعجب ندارد مردمی که به استرسهای مزمن دچار میشوند، اغلب و حتی اکثر اوقات بیمار هستند.
- مغز نیز به همان شدت سیستم ایمنی، در برابر استرس تأثیر میپذیرد.
- تأثیرات استرس بر یادگیری در زندگی روزمره قابل مشاهده است.
- کتابهای انتشارات فرزام برای پرورش فرزندانی توانمند:
- مجموعه پرورش ذهن کودک (هفت جلدی) [نسخه چاپی]
- پرورش هوش اخلاقی کودکان و نوجوانان (نسخه pdf)
- پرورش کودک با سواد اجتماعی (نسخه pdf)
- راهکارهای ایجاد تفکر منطقی در کودک (نسخه pdf)
در بلندمدت، میزان بالای آدرنالین جریانهای تنظیمکننده را در خون متوقف میسازد.
حال این جریانات از تنظیم خارج شده لکههایی زبر، مانند کاغذ سمباده را در داخل رگهای خونی به وجود میآورند. لکهها به شکافهایی تبدیل میشوند که اجازه میدهند مواد چسبندهی داخل خون در آنجا ساخته شده و باعث گرفتگی شریانها شوند.
اگر این جریان در رگهای خونی قلب اتفاق افتد، منجر به سکتهی قلبی میشود. اگر در مغز پیش بیاید، فرد به سکتهی مغزی دچار میشود.
جای شگفتی ندارد که افرادی که استرسهای مزمن را تجربه میکنند، بیشتر در معرض خطر حمله قلبی و سکتهی مغزی قرار میگیرند.
استرس همچنین بر واکنشهای ایمنی بدن ما تأثیر میگذارد.
واکنش استرسی، در ابتدا سلولهای سفید را مجهز میکند. سپس آنها را به جنگ با آسیبپذیرترین جبههای بدن مانند پوست میفرستند. استرس شدید حتی میتواند باعث شود شما پاسخ بهتری به واکسن آنفولانزا بدهید؛ اما استرس مزمن این تأثیرات را معکوس میکند.
تعداد سربازان قهرمان، گلبول سفید را کاهش داده، آنها را خلع صلاح میکند و حتی همگی آنها را میکشد. بعد از دورهای طولانی، استرس بخشهایی از سیستم ایمنی که تولید آنتیبادیها را بر عهده دارند، نابود میسازد.
متقابلاً این بخشها نیز توانایی مقابله با عفونتها را از دست میدهند. استرس مزمن همچنین میتواند سیستم ایمنی شما را ترغیب نموده تا بیهدف حتی به اهدافی که متقابلاً به شما تیراندازی نمیکنند، مانند بدن خود شما نیز آتش بگشاید.
جای تعجب ندارد مردمی که به استرسهای مزمن دچار میشوند، اغلب و حتی اکثر اوقات بیمار هستند.
یک مطالعهی تحقیقاتی نشان داده است، افرادی که دچار فشارهای روانی هستند، سه برابر بیشتر از دیگران به سرماخوردگی مبتلا میشوند. اگر عوامل استرسزا ماهیتی اجتماعی داشته باشد و بیش از یک ماه به طول بیانجامد.
فرد را به خصوص نسبت به ویروس مولد سرماخوردگی، آسیبپذیرتر میسازد. همچنین احتمال بیشتری وجود دارد که این افراد به اختلالات خود ایمنی مانند آسم و دیابت مبتلا شوند.
مغز نیز به همان شدت سیستم ایمنی، در برابر استرس تأثیر میپذیرد.
هیپوکامپ، دژ حافظه انسانی، با دریافتکنندههای کورتیزول تزیین شده است؛ مانند سبزیجات دور گوشت و همین باعث میشود تا نسبت به پیامهای استرسی بسیار واکنشپذیر باشد.
اگر استرس خیلی شدید نباشد، مغز به شیوهای بهتر عمل میکند. فرد قادر به حل مشکلات به شیوهای کارآمدتر بوده و در حفظ اطلاعات نیز تواناتر خواهد بود.
استرس در صورتی که با شدت بالایی همراه بوده و یا مدت زمان زیادی به طول انجامد، یادگیری را خدشهدار ساخته و تأثیرات مخربی دارد.
تأثیرات استرس بر یادگیری در زندگی روزمره قابل مشاهده است.
افراد مضطرب، ریاضیات را خوب انجام نمیدهند؛ در زبان به طور مؤثر عمل نمیکنند و حافظهی کوتاهمدت و بلندمدت ضعیفتری دارند. افراد مضطرب، برخلاف افراد غیر مضطرب قادر به تعمیم یا انطباق اطلاعات قدیمی به منظور ایجاد سناریویی جدید نیستند و قدرت تمرکز ندارند.
استرس به طور خاص، بر حافظهی اخباری (چیزهایی را که میتوانید از آنها خبر دهید). و عملکرد اجرایی (نوعی از تفکر که شامل حل مسائل میشود) آسیب وارد میکند. دقیقاً همان مهارتهایی که برای موفقیت و برتری در کار و تحصیل به آنها احتیاج داریم.
منبع مقاله: قوانین مغز: برای بقا و موفقیت در محیط خانه، کار و تحصیل؛ جان مدینا، ترجمه: زهره احمدیان.
دیدگاهتان را بنویسید