روشهای پیشگیری از ایجاد استرس
زمان مطالعه: 4 دقیقه
هانس سلیه پدر تحقیقات در زمینه استرس، در انتهای کتاب معروف خود به نام (فشار زندگی) پرسشی را مطرح میکند. او میگوید که آیا بشر قادر است با مطالعات علمی پدیده استرس، برنامه دقیقی برای تنظیم رفتار خود طرحریزی کند،
تا حدی که بتوان، توسط آن از فشارهای زندگی جلوگیری کرد؟ و یا حداقل از شدت آن بکاهد؟
آیا با این طرح میتوانیم بدون اینکه استرس حاصل از کشمکشها و تلاشهای بیخود را به خود هموار کنیم، دارای یک زندگی رضایت بخش و معنادار میشویم.
سلیه به این مسئله مهم چنین پاسخ میدهد که هر فردی باید مشکلات خود را برحسب خصوصیات خاص شخصیتی و محیطی خود حل کند.
ولی اصولاً دستیابی به قوانین کلی که روشن کننده نحوه تاثیر استرس بر روان و تن است،
هر فرد را برای جلوگیری از استرس و یا رفع آن مجهزتر میکند.
بنابراین سلیه، اهداف قواعد و معیارهایی را که برای رفتار سالم و پیشگیری از ایجاد استرس لازم است، به شدت تقسیم میکند:
سرفصلهای این مقاله
هدفهای کوتاه مدت
هدفهای کوتاه مدت، برای ارضای آنی خواستهها میباشد. بسیاری از این اهداف به آسانی قابل وصول هستند و احتیاج به طرحریزیهای پیچیده و یادگیریهای دراز مدت ندارند.
اینها فعالیتهایی هستند که مستلزم کوشش و تلاش شدید نمیباشند، مانند:
لذت بردن از طبیعت به وسیله حواس، تفریح، گردش، راه رفتن، بازیهای مختلف سرگرم کننده، فعالیتهای خلاقانه مانند نقاشی، استنشاق هوای آزاد، لذت بردن از دیدن دیگران یا مشاهده خوشحالی آنها و غیره…
در این نوع فعالیتها کار و پاداش تقریباً در یک زمان انجام میشود.
اینکه این نوع لذتهای ساده و سهل الوصول میتوانند منجر به خوشحالی و خوشبختی بشوند امری است بدیهی. لیکن روان بیشتر قادر است که به رضایت خاطر پایدارتر و عمیق تر برسد، به علاوه قادر نیستند که از لذتهای طبیعی و ساده مانند لذت بردن از طبیعت، یا موسیقی و یا نقاشی بهره مند شوند. بنابراین هر فردی باید در جستجوی آن چیزی باشد که مقبول طبع اوست و با ساخت شخصیت او تطبیق دارد.
این لذت را میتوان در نگاه کودکی که چشم به پرواز پروانهای دوخته
و یا در رفتار زیست شناس معروفی که درحال مطالعه و بررسی ساختمان میکروسکوپی سلولهاست، مشاهده کرد.
مهمترین موضوع در این نوع لذتها، خالص بودن آنهاست و اینکه هدف خاصی جز ایجاد شادی و خوشحالی در فرد ندارند. آنها برای کسب منعفت و یا سود و یا هدف خاصی مادی انجام نمیشود.
تمام افراد که سخت درگیر تلاش زندگی هستند و در تب تاب و کشمکش آن گرفتاراند،
باید توجه کنند که برای حفظ زندگی و لذت بردن از آن، احتیاج به چنین لذتهای خالص و طبیعی و سادهای دارند.
منبع این لذتهای سرشار، عبارت است از برقرار کردن تماس نزدیک و عاطفی با طبیعت. هر کس میتواند با نگاه کردن به ستارهها، گلها، درختان و حیوانات، از طبیعت لذت ببرد، البته عمق این لذت در یک گیاه شناس یا زیست شناس بیشتر است.
هانس سلیه درباره رابطه بین اهداف کوتاه مدت و استرس میگوید که در تشریح پاسخ کلی استرس نشان داده شد که هر کاری که ما میکنیم و هر اتفاقی که برای ما رخ میدهد و بالاخره این سه مرحله انرژی سازگاری در بدن محدود است و باید آن را با صرفه جویی حساب شدهای مصرف کنیم.
این پایه بیولوژیک احتیاج بشر برای ابراز وجود و رسیدن به اهداف خود است.
این سه مرحله اساسی عبارتند از:
1) تعجب (واکنش اخطاری)
2) تسلط (مرحله مقاومت)
3) خستگی
4) به تدریج حرکت به سوی مرحله آرامش و تکرار همان مراحل و یا رسیدن به مرحله آخر که مرگ است. بشر برای گذشتن از این مراحل ساخته شده است. بنابراین لازم است که او خود را برای گذر کردن از آنها آماده سازد و هیچ یک از این مراحل را از نظر دور ندارد، از هر مرحله استفاده کند و لذت کامل را ببرد و در عین حال انرژی خود را نیز تا حد ممکن ذخیره نماید.
هدفهای دراز مدت
هدفهای دراز مدت برای ارضای از آینده طرحریزی میشوند. آنها درحال حاضر تاثیر زیادی بر رفاه، سلامت و راحت زندگی کردن ما ندارند، بلکه برعکس در اکثر موارد با آنها تضاد دارند.
سلیه میگوید: الگوی سازگاری و رفتاری مشخص و واقعبینانهای که با ساختمان شخصیت ما تطبیق نکند، نتیجهاش بیماریهای روانی،
محرومیت، احساس ناایمنی، بیهدفی و پوچی، سردردهای میگرن، زخم معده و روده، حملات قلبی، ناراحتیهای عروقی، فشارخون،
خودکشی و یا تنها یک زندگی غمگین و تلخ است.
هدف نهایی
سلیه معتقد است که هدف نهایی بشر شکوفا شدن هر چه بیشتر وجود اوست، بر اساس ساخت وجودیش. این مقصدی است که باید پایه و اساس همه فعالیتهای او باشد. اگر فرد برای رسیدن به وجود مطلق و خلق خود و یا هماهنگی با طبیعت و جامعه تلاش میکند،
لازم است تعادلی بین هدفهای کوتاه مدت و دراز مدت خود به وجود آورد یعنی ایجاد نوعی تعادل بین کاشتن و درو کردن به نحوی که وجود او اجازه میدهد.
دیدگاهتان را بنویسید