دلبستگی و الگوهای مختلف آن
زمان مطالعه: 1 دقیقه
سه الگوی دلبستگی، که در اصل اینزورث و همکاران آن را شناسایی کردند، اکنون با عنوان الگوهای سازمانیافته دلبستگی مطرح هستند. هنگامی که اینزوورث اولین بار این الگوها را توصیف کرد، برای سالها آن توصیفها ثابت ماندند.
سرفصلهای این مقاله
دلبستگی ایمن:
نوزادان و کودکان خردسال دلبستگی ایمن، رفتار متوازنی از نزدیک جویی و کاوش را نشان میدهند. این کودکان در موقعیتهایی که تردید و ترس را برمیانگیزاند، مستقیماً پریشانی را تجربه کرده و در جستجوی نزدیک و مادرشان هستند و هنگامیکه مادر آرامشان میکند، رفتار اکتشافی را از سر میگیرند.
دلبستگی ناایمن:
در دو الگوی سازمانیافتهی دیگر دلبستگی، نوزاد یا کودک خردسال، بهجای ابراز کردن رفتار متوازنی از نزدیکی جویی و کاوش، اصولاً بر جستجو و حفظ نزدیکی به مراقب اصلی یا بر کاوش محیط تمرکز میکنند.
دلبستگی سازمان نایافته:
طبقه دلبستگی سازمان نایافته را مین و سولومون پس از بازبینی نوارهای ویدیو جفتهایی که با طبقهای سازمانیافته اینزورث مناسب نبودند، مطرح کردند. نوزادان این جفتها در شرایط استرسزا رفتارهای متعارض مختلفی را در حضور مراقبشان نشان میدهند.
به منزلهی ناتوانی کودک در به کارگیری مؤثر مادر برای تنظیم هیجانی، در شرایط استرسزا، مفهوم سازمانی شدند.
میتوانند پیوند از وقفههای موقت تا سازمان نایافتگی کلی متغیر باشد. به طور مثال، نوزادی که در طبقه سازمان نایافته/ایمن قرار دارد، در هنگام پریشانی، ممکن است الگوی کلی رفتن به سوی مادر برای کسب آرامش را نشان دهد ولی در زمینهی آرامشجویی رفتارهای متعارضی ابراز کند.
در شرایط استثنایی که جفت والد-کودک سازمان نایافتگی کلی را نشان میدهند و نمیتوان آنها را در طبقهی ثانوی قرار داد، در جایگاه سازمان نایافته/نامشخص، طبقهبندی میشوند.
دیدگاهتان را بنویسید