لجبازی در کودکان چرا به وجود میآید؟ راهکار مقابله با آن چیست؟
زمان مطالعه: 7 دقیقه
صحبتهای سرکار خانم دکتر زهرا امیرآتشانی در برنامه خانه و خانواده از رادیو ایران.
پرسش مجری: خانم دکتر یکی از شیوههای ابراز درونیات بچهها که در رفتارهایشان مشهود است این است که لجبازی میکنند. این لجبازی چی هست و جریان آن چی هست؟
سرفصلهای این مقاله
- چه طوری میشود که به دنبال این لجبازی میروند؟ میخواهند توجه جلب کنند و به عاطفهی ما نیاز دارند؟
- وقتی که فرزندمان 2 ساله میشود این لمس شدن کم میشود.
- خیلی وقتها هم والدین اشتباه برداشت میکنند.
- ولی بعضی از والدین فکر میکنند که اگر مداوم نه بگویند و مداوم جلوی فرزندشان را بگیرند تربیت
- فرزندشان بهتر میشود.
- برای همین من حرفم این است که بیاییم میزان توجه خواهی فرزندمان را بهاندازهی کافی بها بدهیم.
- یکی از بزرگترین مباحثی که باید به آن توجه کنند لمس کردن است.
- دیدن محبتآمیز خیلی برای ما مهم است.
- در مورد شنیدن، ما شنیدن فعال را داریم.
- نکتهی بعدی نشستن در کنار کودک است.
- مجموعه پرورش ذهن کودک برای پرورش انواع هوش در فرزندان به شما پیشنهاد میشود:
- مجموعه پرورش ذهن کودک(هفت جلدی)[نسخه چاپی]
- مجموعه پرورش ذهن کودک(هفت جلدی)[نسخه pdf]
چه طوری میشود که به دنبال این لجبازی میروند؟ میخواهند توجه جلب کنند و به عاطفهی ما نیاز دارند؟
این برای خیلی از ما مادرها و پدرها سؤال است. و ما میخواهیم نظر شما را بشنویم؟
پاسخ دکتر امیرآتشانی: واقعیت این است که لجبازی یک مرحله از رشد کودکان است. و برای همهی کودکان پیش میاید.
قاعدتاً میخواهند جهان اطراف خود را بشناسند، تجربه کنند همهی محیط خود را و قاعدتاً در این فرآیند مشکلاتی پیش میآید که منجر به لجبازی کودک میشود.
بحث ما این است که برای اینکه مشکلات رفتاری کودک ما کمتر باشد، به اندازهی کافی باید به آن توجه کنیم.
واقعیت این است که تمامی انسانها نیاز به توجه دارند نه فقط کودکان. هر فردی در هر سنی در هر جایگاهی نیاز به توجه دیگران دارد.
ما انسانهایی اجتماعی هستیم و این قضیه خیلی برای ما مهم است. برای کودکان به مراتب مهمتر است.
نکتهی اصلی این است که بعضی چیزها را ما اگر به عنوان پدر و مادر رعایت بکنیم قاعدتاً مشکلات ارتباطیمان با کودکانمان کمتر میشود. و لجبازی در کودکان هم کمتر میشود.
واقعیت این است که من وقتی فرزندم به دنیا میآید بهاندازهی کافی لمس میشود. ما فرزند را بغل میکنیم، شیر به او میدهیم، جای او را عوض میکنیم. این لمس شدن را ما مداوم داریم.
وقتی که فرزندمان 2 ساله میشود این لمس شدن کم میشود.
مخصوصاً دو تا چهار سالگی تقریباً کم میشود. کودک میتواند لباسش را خودش بپوشد. دستشویی خودش برود. شیر که نمیخورد و قاعدتاً غذا میخورد.
یک همچنین شرایطی باعث میشود که میزان لمس شدن کودک از بین برود و اینجا اگر خانوادهها نتوانند به اندازهی کافی از مهارتهای غیر کلامی برای ارتباط با کودکشان استفاده کنند، دچار مشکلات زیادی میشوند.
کودک ممکن دچار خشونت شود، لجبازی را ما میبینیم و ارتباطهای ناموفق بین خانواده و فرزندان شکل میگیرد.
پرسش مجری: خانم دکتر الآن برای من یک سؤال پیش آمده است. وقتی که فرزند من دارد لجبازی میکند من در این شرایط چی کار کنم؟ او را بغل کنم چون شما میگویید که نیاز دارد؟
پاسخ دکتر امیرآتشانی: بحث من این است که اگر شما لمس را داشته باشید میزان این اتفاقها کم میشود و درک شما هم از کودکتان زیاد میشود.
ببینید کودکی که برای غذا لجبازی میکند، این یک زمینهای در پشت آن وجود دارد. یا آن غذا را دوست ندارد یا خسته است.
هر نوع هیجانی را شاید کودک من نتواند کنترل کند و در نهایت به این معضل مواجه شویم که فکر کنیم دارد لجبازی میکند.
خیلی وقتها هم والدین اشتباه برداشت میکنند.
مثلاً، فرض کنید که کودک من یک گلدان را میخواهد و من به او میگویم نه، و بعد شروع میکند به گریه کردن.
بعد ما میگوییم بیا بگیر. با عصبانیت به او میدهیم و چهار تا جمله هم به او میگوییم که من از دست شما خسته شدم، اعصاب من رو خُرد کردی، بیا بشین بازی کن.
هر چیزی را من دارم به کودک یاد میدهم که این رفتار پاسخ مثبت دارد. گریه کردن، جیغ زدن، نتیجهبخش است و جواب میدهد و اگر والدین ما والدین قاطعی باشند و «نه» که میگویند، نه قاطعی باشد.
لطفاً زیاد نه نگویید و اگر امکانش هست با مواظبت خودتان گلدان را به او بدهید. او میخواهد فضای اطراف خود را تجربه کند.
چه اشکالی دارد که با این هم بازی کند، مواظب باشیم که از دستش نیافتد و بشکند. از دستش میگیریم و یک جای دیگر میگذاریم که در دسترس نباشد.
ولی بعضی از والدین فکر میکنند که اگر مداوم نه بگویند و مداوم جلوی فرزندشان را بگیرند تربیت
فرزندشان بهتر میشود.
من با خانوادههایی مواجه میشویم که نه خانم دکتر اگر من اجازه بدم که الآن با این بازی کنه عادت میکند و هر جا که بریم میخواهد با این بازی کند.
در صورتی که برعکس تفکر ما اتفاق میافتد. وقتی که شما چیزی که فرزندتان میخواهد به او میدهید، خیلی راحت او این را تجربه کرده و براش دیگر مهم نیست.
یک پژوهش انجام شده بود بر روی کودکان 2 تا 5 سال. یک گروهی رفتند مهدکودک و خواستند وزن بچهها را بگیرند و کلی هم اسباببازی گوشهی اتاق گذاشتند.
به بچهها گفتن به هر کدام از اینها که میخواهید دست بزنید، دست بزنید فقط به این هواپیما دست نزنید. ما میخواهیم وزن شما را بگیریم.
بچهها بازی کردن و فکر میکردند که اون خانم هم آنها را نگاه نمیکند و وزنه بوده و دونه به دونه وزن آنها را مینوشته و میرفتند.
فقط دوتا از بچهها که اختلال رفتاری داشتند با آن هواپیما بازی کردند و دست زدند و هیچ کس هم به آنها نگفته که این کار را نکنید.
دو هفتهی بعد دوباره همین کار را انجام دادند. یک خانم دیگر آمده بود و آن خانم گفته که میخواهم قدتان را بگیرم.
دونه دونه بیایید و قدتان را بگیرم و فقط به بچهها گفته که بازی کنید. تا من کارم و انجام بدم و کل بچههایی که آنجا بودند فقط با آن هواپیما بازی کردند. وقتی که یک چیز را منع میکنیم آن درخواست درونی وجود دارد.
برای همین من حرفم این است که بیاییم میزان توجه خواهی فرزندمان را بهاندازهی کافی بها بدهیم.
در نهایت اتفاقی که میافتد ارتباط صمیمانهای با فرزندانمان داریم و اگر «نه» قاطعی بگوییم تشخیص میدهد که نباید به پریز برق دست بزند.
اما اگر یک گلدان کنارش است، میتواند آن را لمس کند. بببیند که آن چه طوری است آن را به آرامی لمس کنند و وزن کند و آهسته آن را بگذارد سر جاش و مراقب باشد.
پرسش مجری: خانم دکتر وقتی که میخواهیم با کودکان ارتباط برقرار کنیم ولی بلد نیستیم. مثلاً، اگر سرشان داد بزنیم این درست میشود و یا اینکه جایزه بیجا بدهیم درست میشود.
از این قبیل رفتارهای ما به غلط برداشت میشود. یک جا میآییم کار را درست کنیم ولی خرابترش میکنیم.
برای اینکه بتوانیم توجه خواهی کودکمان را درست به سرانجام برسانیم چه کار باید انجام بدهیم؟
پاسخ دکتر امیرآتشانی: واقعیت این است که ما در مرحلهی اول چند تا کار را باید انجام بدهیم.
میخواهیم به این به پردازیم که چه گامهایی برداریم به عنوان پدر و مادر که این لجبازی در کودکان کمتر بشود.
یکی از بزرگترین مباحثی که باید به آن توجه کنند لمس کردن است.
در طی روز والدین باید 50 بار و 50 ثانیه فرزند خود را لمس کنند. کمتر از یک دقیقه میشود ولی اگر اتفاق بیافتد. تمام پژوهشها نشان داده است که بعد از دو هفته میزان ارتباط عاطفی آن کودک با والدین خود آنقدر زیاد است که رفتارهای نادرست کودک به مراتب کاهش پیدا میکند.
قرار نیست که من یکسره کودک خود را بغل کنم. بغل کردن یک بار حساب میشود. اگر دارم یک لیوان آب به فرزندم میدهم طوری بدهم که دستم به او بخورد.
اگر دارم رد میشوم یک لمس گونهی او را بکنم، یک دست به سرش بکشم. خودکار را میخواهم از او بگیرم طوری بگیرم که او را لمس کرده باشم.
لمس شدن و لمس کردن کودکان خیلی میتواند اثرگذار باشد در رفتارهای خوب کودکمان.
نکتهی بعدی، نگاه کردن است. خواهش میکنم که بهاندازهی کافی از این نگاه استفاده کنید. نگاه کردن هم میتواند ارتباط عاطفی ما را زیاد کند هم میتواند یک ابزار تربیتی باشد که متأسفانه مقفول مانده است.
در جامعهی ما، ما از نظر سنتی پدربزرگها و مادربزرگها، معلمهای قدیمی همه از نگاه خیلی برای ابزار تربیتی استفاده میکردند.
ولی متأسفانه ما الآن آمدیم جایگزین آن کلام را گذاشتیم که کاملاً اشتباه است. یکی از عزیزان که الآن صحبت کرد، خیلی صحبت عالی داشتند در مورد صفات مثبت و منفی میگفتند که صفات مثبت را همیشه بگوییم.
شنوندهی خوبمان واقعیت این است که ما باید خوبیهای کودکمان را مداوم بیان کنیم. ولی اگر اشتباهی کرد یک بار بیان میکنیم و دفعهی بعد از اخم و نگاه خیره استفاده میکنیم.
اصلاً لازم نیست که یکسره بگوییم این کار را نکن، اون کار بده. هر چه قدر گفتار بیشتر باشد، به تثبیت آن رفتار کمک میکند.
دیدن محبتآمیز خیلی برای ما مهم است.
نگاه کنیم فرزندانمان را وقتی که دارد صحبت میکند او را نگاه کنیم. نگوییم بگو من دارم گوش میدهم.
داریم غذا درست میکنیم، تلویزیون نگاه میکنیم و هیچ ارتباط چشمی با فرزندان خود نداریم.
شاید، برای شما جالب باشد. که اگر میخواهیم ارتباط کلامی ما در مورد محبت باشد. پژوهشها میگوید در راستای چشم کودک خود باشید.
یعنی اگر شما نشستید او بیاستد که چشمهایتان همتراز باشد. ولی اگر قرار است که یک نه دستوری بدهیم. حتماً چشممان بالاتر باشد.
در مورد شنیدن، ما شنیدن فعال را داریم.
اگر فرزندمان دارد حرف میزند، ما خیلی خوب است که او را لمس کنیم. و انتهای جملش را دوباره تکرار کنیم.
یعنی این جوری، یک مدل دیگر بیان کنیم. سرمان را تکان بدهیم. که کاملاً متوجه شود که ما شنوندهی فعالی هستیم.
این در رشد مهارتهای ذهنی کودکمان، در رشد مهارتهای اجتماعی او خیلی کارآمد است.
یکی از عزیزانی که گفتند فرزندشان خجالتی است و در مدرسه نمیتواند ارتباط برقرار کند. ایشان باید روی مهارتهای اجتماعی فرزند خود کار کنند.
ممکن است خود پدر و مادر روی مهارتهای اجتماعی خود توانمند نباشند. ولی اگر بتوانند شنوندهی فعالی باشند، برای فرزندشان به این کار کمک میشود.
نکتهی بعدی نشستن در کنار کودک است.
ما متأسفانه فضاهای خانه اگر مجزا باشد و بزرگ، کودک در اتاق خودش بازی میکند. من در آشپزخانه دارم غذا درست میکنم. در صورتی که مجاورت و نزدیکی والدین و فرزندان خیلی از مسائل را حل میکند.
من توصیه میکنم که اگر داریم سبزی را پاک میکنیم. بادمجانی را پوست میکنیم چرا آن را نبریم گوشهی اتاق فرزندمان بنشینیم.
همینطور که با او در ارتباط هستیم نشسته دارد کارتون میبیند و ما هم کنار او بنشینیم یا او بیاید آشپزخانه، یک گوشه نشسته و دارد بازی میکند من هم دارم به کارهای روزانهام میرسم.
این ارتباط میتواند خیلی کمک کننده باشد تا میزان تنشها و لجبازی در کودکان کم شود.
خیلی وقتها کودکان ما در حوزهی لجبازی کردن اطلاعاتی ندارند و کلامشان آنقدر کامل نیست تا احساس خود را بیان کنند. گریه میکند، جیغ میزند.
شما باید اگر فرزندتان میدانید که گرسنه است و دارد گریه میکند به او نگویید که چهقدر گریه میکنی الآن غذا را میآورم. به او بگوید میخواهی بگویی گرسنهای، مامان جان میدانم که گرسنهای.
روی این موضوع که میدانید تأکید کنید. اینگونه فرزندمان یاد میگیرد که یواش یواش احساسات خود را بیان کند.
انشاالله که روز به روز بتوانیم والدین توانمد تری داشته باشیم. متأسفانه ما آمدیم یک مقدار از روانشناسی غرب را وارد سنت هایمان کردیم و امیدوارم که والدین جوان ما از مادربزرگها و پدربزرگها نکتههای خوبی کسب کنند.
دیدگاهتان را بنویسید