شیوههای فرزند پروری والدین
زمان مطالعه: 8 دقیقه
صحبتهای سرکار خانم دکتر زهرا امیرآتشانی در برنامه تلوزیونی به خانه برمیگردیم از شبکه پنج سیما.
پرسش مجری: خانم دکتر اینکه اعضای خانواده با یکدیگر مهربان باشند و گرم باشند و در عین حال مدیریت بر خانه حاکم باشد، به نظر میآید که این تبدیل میشود به سنگ و شیشه و خیلی نمیشود اینها را به همدیگر نزدیک کرد. ما چند دست خانواده داریم و خانواده موفق کدام خانواده است؟
پاسخ دکتر امیر آتشانی: ببینید ما دو عامل خیلی مهم در خانه داریم که واقعاً باید به آن توجه بشود.
سرفصلهای این مقاله
- یک میزان گرمی و صمیمیت میان اعضای خانواده. دو میزان کنترل.
- دسته اول یا بهترین مدل، خانوادههایی هستند که گرمی و صمیمیت بسیار زیادی در خانواده هست ولی
- کنترل هم کاملاً وجود دارد.
- دسته دوم والدینی هستند که فقط کنترل دارند و گرمی و صمیمیت نیست.
- دسته سوم خانوادههایی که گرمی و صمیمیت آنها خیلی زیاد است اما هیچ کنترلی بر روی فرزندشان
- ندارند.
- بدترین مدل خانواده که متأسفانه در سالهای اخیر زیاد شاهد آن هستیم، خانوادههای بیتفاوت هستند.
- بحث ما این است که یک پدر و مادر امروزی میتوانند یک دانش مثبت را از گذشتگان داشته باشند.
- با بچه بودن و بازی با بچهها، اینها خودش باعث میشود که فاصله بگیریم از آن فضا و با آرامش بیشتری
- زندگی کنیم.
- کتابهای انتشارات فرزام برای کمک به والدین در جهت پرورش فرزندانی توانمند:
- فرزند بادقت من: راهنمای والدین و مربیان(نسخه چاپی)
- باهوش خوش رو(نسخه pdf)
- باهوش خوش اخلاق (نسخه pdf)
- مسیر ایجاد تفکر انتقادی(نسخه چاپی)
یک میزان گرمی و صمیمیت میان اعضای خانواده. دو میزان کنترل.
ناخودآگاه ما به عنوان پدر و مادر موظف هستیم که رفتارها و فرایند زندگی فرزند خود را کنترل کنیم و یک موضوع کاملاً طبیعی هست. حالا میزان اینها چقدر باشد؟
این امر میتواند تأثیرگذار باشد در نوع خانوادهای که ما تشکیل میدهیم و فضایی که در خانه ایجاد میکنیم.
دسته اول یا بهترین مدل، خانوادههایی هستند که گرمی و صمیمیت بسیار زیادی در خانواده هست ولی
کنترل هم کاملاً وجود دارد.
خانواده میداند که اگر فرزند دارد تلویزیون نگاه میکند چه فیلمی میبیند.
اگر دارد بازی رایانهای انجام میدهد چه بازی انجام میدهد. و اگر با دوستش ارتباط دارد چه نوع ارتباطی هست و این دوست چه خانوادهای و چه شرایطی دارد.
پدر و مادر کاملاً بر روی فرزند خود کنترل دارند. اما در کنارش این کنترل با گرمی و صمیمیت همراه است و کودک لذت میبرد از اینکه پدر و مادر با او همراه هستند.
پرسش مجری: منظورتان از کنترل این هست که دائم تماس میگیرند یا دوربین میگذارند برای کنترل؟
پاسخ دکتر امیرآتشانی: نه واقعاً تماس گرفتن یا دوربین گذاشتن شیوه مناسبی نیست. همین که ما آنقدر صمیمی باشیم با فرزندمان که وقتی با او صحبت میکنیم لذت میبرد از اینکه فیلمی که تماشا کرده است را برای ما تعریف کند یا با هم بازی انجام بدهیم.
اما این روشها به صورت غیرمستقیم کنترل را اعمال میکند. بحث اساسی این است که این نوع خانوادهها، خانوادههای مقتدر هستند.
خیلی مقتدرانه فرزند خود را کنترل میکنند و خیلی گرم و صمیمی هستند و فرزند از کنترل خانواده شاکی نیست.
دسته دوم والدینی هستند که فقط کنترل دارند و گرمی و صمیمیت نیست.
یکسره به دنبال این هستند که کجایی؟ چه کاری داری انجام میدهی؟ و مواردی از این دست. این خانوادهها، خانوادههای مستبد هستند.
این خانوادهها فرزندانی را بار میآورند که ممکن است از نظر سلامت روان دچار مشکل باشند. ما الآن افسردگی را در سنین کودکی مشاهده میکنیم و یا در سنین نوجوانی و جوانی که یکی از عوامل مهم آن، خانوادهها هستند.
دسته سوم خانوادههایی که گرمی و صمیمیت آنها خیلی زیاد است اما هیچ کنترلی بر روی فرزندشان
ندارند.
اینها خانوادههای سهلگیر هستند و فرزندانی که بار میآورند از نظر سنتی به آنها لوس میگوییم.
متأسفانه میزان موفقیت این فرزندان در آینده بسیار اندک است، چون هیچ کنترلی بر روی اینها وجود ندارد و فقط یاد گرفتند که محبت ببینند.
گرمی و صمیمیت خانواده بسیار زیاد است اما هیچ کنترلی بر روی کار آنها وجود ندارد. ممکن است از نظر رفتاری بسیار بد بشوند.
خصوصاً در سنین نوجوانی و جوانی و قاعدتاً رفتار شایستهای از آنها نمیبینیم چون کنترل والدین ارزشمند است و اینکه فرزند بداند چه رفتاری داشته باشد اما این خانوادهها این موارد را ندارند.
بدترین مدل خانواده که متأسفانه در سالهای اخیر زیاد شاهد آن هستیم، خانوادههای بیتفاوت هستند.
این خانوادهها شاید برای فرزند خود بهترین خریدها را انجام میدهند، صبح تا شب بهترین پرستار را دارند. به تغذیه فرزند خود میرسند اما به فرزند اهمیتی نمیدهند و هیچ نوع کنترلی بر روی فرزند ندارند. و میزان گرما و صمیمیت نیز میان اعضای خانواده اصلاً دیده نمیشود.
این والدین از با بچه بودن لذت نمیبرند و این امر بچه را طرد میکند و این امر بسیار خطرآفرین است.
پرسش مجری: خانم دکتر شما در واقع آینهای گرفتید مقابل ما پدر و مادرها. پس ما خانوادهها یا مقتدر هستیم یا مستبد هستیم. یا سهلگیر یا بیتفاوت.
برویم سراغ اولین مورد. چه اتفاقی در این خانوادهها میافتد که مقتدر هستند که در عین صفا و صمیمیت و کنترل لازم را نیز دارند و ارتباط لازم هم برقرار است و از در کنار هم بودن لذت میبرند؟
در این نوع خانواده نقش پدر و مادر چیست و نقش کدام پررنگتر است و چه ارتباطی با یکدیگر دارند؟
پاسخ دکتر امیرآتشانی: نکته مهم هماهنگی است. یک مقدار زیادی ما والدگری را از پدر و مادرمان یاد میگیریم.
یعنی ما زمانی والدین مقتدری میشویم که پدر و مادر ما نیز والدین مقتدری بودهاند. یک مقدار آموزش تجربی هست که در زندگی داشتهایم.
نحوه برخوردی که مادر من با من داشته است را من با فرزندم دارم.
بخش دیگر دانشی است که ایجاد میشود در فرد و تغییر نگرش است.
یعنی فرد از دورههای فرزندپروری استفاده میکند یا از دانشی که از طریق برنامههای تلویزیونی و رادیویی و از فضاهای مجازی معتبر استفاده میکند. نه فضای مجازی که اعتبار ندارد.
بحث ما این است که یک پدر و مادر امروزی میتوانند یک دانش مثبت را از گذشتگان داشته باشند.
یک زمانهایی من بیان میکنم به پدر و مادرهایی که جدید هستند و اطلاعاتشان را سعی میکنند از روانشناسی غربی امروزی باشد. به آنها میگویم که پدر و مادربزرگهای ما و معلمان قدیمی ما از نگاه به عنوان ابزار تربیتی مثبت خیلی خوب استفاده میکردند.
اما ما میخواهیم کلام را جایگزین کنیم و این مورد خرابکاری آن بیشتر است. مثلاً با یک نگاه فرد را مورد ارزیابی قرار میداد و کنترل بر آن داشت.
پرسش مجری: دنیای امروز ما و شهرهای ما، پر شده است از مراکز تجاری رنگارنگ و فروشگاههای رنگارنگ و از طرف دیگر وجدان پدری و مادری در ما خیلی قوی است. چه میشود که مادر امروزی وقت خود را جای دیگری صرف کند؟ مادران دیروزی که اینطور نبود. چه میشود که یک پدر یا یک مادر اوقات فراغت خود را جای دیگری سپری کنند و با خانواده نباشد؟
پاسخ دکتر امیرآتشانی: یک مقدار بحث مربوط به دنیای قرن ۲۱ است و ما مداوم داریم بازخوردهای مختلف از فضاهای مختلف دریافت میکنیم.
شاید یک درصد خیلی زیادی از آن مربوط به این باشد که هر بانوی ایرانی و یا هر مرد ایرانی یک هجمه خیلی زیادی از تبلیغات را با آن مواجه است و این میزان از تبلیغات، ناخودآگاه ذهن فرد را درگیر میکند.
واقعاً اینها ذهنمان را درگیر میکند به صورت ناخودآگاه چون کلمات جدید که میشنویم این کلمات ذهن ما را به این سو میبرد که اینها یعنی چه و همینها در مورد آراستگی ظاهری باشد، در رابطه با لباسهایی که میپوشیم و مواد غذایی که میخواهیم بخریم و ناخودآگاه ذهن ما درگیر اطلاعات بسیار زیادی میشود.
این انفجار اطلاعات باعث میشود ذهن تمرکز لازم را نداشته باشد و آرامش انسان گذشته را ما نداشته باشیم و ما میخواهیم یک مقدار تغییر بدهیم و رویکرد را عوض کنیم.
با بچه بودن و بازی با بچهها، اینها خودش باعث میشود که فاصله بگیریم از آن فضا و با آرامش بیشتری
زندگی کنیم.
پرسش مجری: پدر و مادرها در چه زمینهای میتوانند از فرزند خود سوال بپرسند؟
پاسخ دکتر امیرآتشانی: متأسفانه ما چون زیاد سوال میپرسیم، نقش بازپرس را داریم ایفا میکنیم. بچه از مدرسه میآید، مداوم میپرسیم که درست را خواندی؟ چه کاری انجام دادی؟ معلمت چه گفت؟
یکی از مشکلات بچههای ما این است که مداوم دارند سوال پاسخ میدهند و در این حوزه بچه من حق دارد که سکوت کند و یا اینکه خسته بشود از این قضیه.
شیوهای که من به مادرها آموزش میدهم، خودافشایی است.
زمانی که فرزندتان میآید، به جای اینکه شما سوال بپرسید که: چه خبر؟ چه شد؟ از خودتان بگویید.
مثلاً امروز قورمهسبزی درست کردم. رفتم مثلاً میوه خریدم. یعنی ما از روز خودمان صحبت میکنیم این باعث میشود هوش اقتصادی فرزند زیاد شود.
هوش اجتماعی آن زیاد شود و در کنارش این شیوه باعث میشود من جا داشته باشم از فرزندم بپرسم شما چطور؟ شما چه کردید؟
حتی اگر در این وضعیت یکی دو بار جواب ندهد، مراحل بعدی پاسخگویی خواهد داشت.
دیدگاهتان را بنویسید