فکر نکنید اگر از فرزندتان دور هستید، او به دوستانش نزدیک میشود!
زمان مطالعه: 3 دقیقه
روابط دختران نوجوان با مادر و دوستان خود
دو پژوهشگر آمریکایی، نوجوانان دبیرستانی را مطالعه کردهاند. بدین ترتیب که از آنها خواستهاند تا علاقه خود نسبت به مادر را ارزیابی کنند و تخمین بزنند که مادر تا چه اندازه برای آنها سلطهجو و تا چه اندازه الگوی خوبی بوده است.
همچنین از نوجوانان خواستهاند که رابطه خود را با یک دوست صمیمی ارزیابی کنند:
درجه علاقه،
درجه سلطهگری دوست در رابطه،
آرزو مشابهت با او.
پژوهشگران کشف کردهاند، دختران جوانی که احساس میکنند علاقه زیادی به مادر خود دارند و او را الگوی مناسب به حساب میآورند، با دوستان خود روابط گرمتر و موفقتری دارند.
به علاوه، دخترهایی که با مادر آزادمنش همانندی میکنند، اظهار میدارند که در روابط دوستانه، نفوذ دو جانبه بیشتری دارند. از طرف دیگر، دختران جوانی که در خانه روابط صمیمی ندارند، کمتر میتوانند با همتایان خود روابط رضایت بخش برقرار کنند. درست است که نوجوانان، زمانی که روابط آنها با والدین صمیمانه است، کمتر متقابل است.
به عقیده پژوهشگران، بنا بر فرضیه اریکسون در مورد صمیمیت، دختران نوجوانی که به مادر خود علاقه و محبت دارند، احساس میکنند که مادر با آنها به شیوه آزادمنشانه رفتار میکند و با مادر همانندسازی میکنند. بدون تردید بیشتر شانس دارند که اعتماد و استقلال، که زیر بنای توانایی صمیمیت را تشکیل میدهند را به دست آورند. دوستیهایی که برای جبران کمبود عشق در خانواده به وجود میآید، ظاهراً نمیتوان جانشین خوبی باشد.
خانم تری اپتر نیز به نوبه خود، در مورد روابط دختران نوجوان با مادرشان مطالعه کرده است.
سرفصلهای این مقاله
- در این مطالعه، نوجوانان از روابط خود با مادر حرف زدهاند نه از کشمکشهای جدی با مادر.
- او، روابط دائمی بین والدین و فرزند را نشانه نیرومندی و قدرت میداند نه نشانه ناپختگی.
- برای پرورش هوش اخلاقی و هوش اجتماعی در فرزندان خود میتوانید از کتابهای زیر استفاده نمایید:
- باهوش خوشاخلاق (نسخه چاپی)
- باهوش خوشرو (نسخه pdf)
در این مطالعه، نوجوانان از روابط خود با مادر حرف زدهاند نه از کشمکشهای جدی با مادر.
بخش عظیمی از دختران نوجوان اعلام کردهاند که کسی که بیش از همه به آنها نزدیک بوده. کسی که بیش از همه آنها را دوست میداشت و کسی که بیش از همه از آنها حمایت میکرد، مادرشان بوده است.
خانم اپتر کشف کرده است که مشاجره بین دختر و مادر، پیش از هر چیز، شیوه تفاهم آنها را منعکس میکند.
این مشاجره بین دختر و مادر، حتی اگر با خشم و ناکامی همراه باشد، نشانه تمایل به جدایی نیست. بلکه تقاضایی است از جانب دختر: (مرا آن طور که هستم درک کن و مرا چون هستم، دوست بدار.)
مشاجرههای بیشمار و جر بحثهای پایانناپذیر در مورد مدرسه، خانه داری، لباس پوشیدن، ساعات خارج شدن از خانه و… برای این است که مادر را وادار کنند تا به حرف نوجوان گوش دهد (این بار مطابق با میل نوجوان رفتار کند.)
برعکس، دختران نوجوان خیلی کم با پدر خود مشاجره میکنند. زیرا پدر، غیر از ویژگیهای دیگر، توانایی و ثبات عاطفی مادر را ندارد.
خانم اپتر فرضیهای را ارائه میدهند که مورد قبول اکثر متخصصان قرار میگیرد: نوجوانان به الگوهای رشد نوجوانان نیاز دارند. این الگوها به تداومی که در عشق و اخلاص بین نوجوانان و والدین آنها موجودیت پیدا میکند، معنا میدهند.
او، روابط دائمی بین والدین و فرزند را نشانه نیرومندی و قدرت میداند نه نشانه ناپختگی.
به نظر خانم اپتر، جدایی میتواند معنای فرد سازی داشته باشد. فرایندی که به شخصی متمایز، با ارزشهای خاص و نیازها و رویاهای خاص تبدیل میشود، یا جدایی میتواند به معنای طلاق باشد. فرایندی که بر قطع روابط و جایگزین کردن یک شخص با شخص دیگر مبتنی است.
به نظر او، نوجوانان معمولاً مبنای هویت خود را با برقراری تعادل تازه با والدین پیدا میکنند، نه با طرد والدین.
مادران، به نوبه خود، از احساسات حسادت و رقابت با دختران خود رنج نمیبرند. و آنها را به خاطر جوانی، زیبایی و شانسهایی که دارند، سرزنش نمیکنند. میتوان گفت که حتی اگر مادران و دختران مشاجره و بحث داشته باشند، آن قدر به هم عشق و محبت دارند که میتوانند متحد باقی بمانند.
مادرها و دخترها:
روابط نزدیک و عاطفی با مادر، برای دختر نوجوان، منبع اصلی دلبستگی و الگویی است که در ارتباط با دیگران دنبال میشود. به نظر میرسد که روابط رضایت بخش خانوادگی، نوجوان را برای تشکیل روابط رضایت بخش با همتایان، آماده میکند.
کتاب اغوش امن امروز، انسان موفق فردا نوشته نگین ملک در این حوزه میتواند بیشتر کمکتان کند.
دیدگاهتان را بنویسید