آیا از تأثیرات احترام گذاشتن و تحقیر کردن فرزند خود آگاهی دارید؟
زمان مطالعه: 9 دقیقه
صحبتهای سرکار خانم دکتر زهرا امیرآتشانی در برنامه خانه و خانواده از رادیو ایران.
امروز با کمک دکتر امیر آتشانی، کارشناس پرورش ذهن کودکان و روانشناس، میخواهیم صحبت بکنیم در مورد اینکه چه قدر باید به فرزندانمان احترام بگذاریم؟
این احترام گذاشتن در چه مواردی باید باشد و چه اهمیتی دارد؟ و اگر فرزندان در خانواده بیاحترامی ببینند چه تأثیری بر شخصیت آنها دارد?
از آن طرف هم، اگر بچهها بیخودی احترامهای عجیب و غریب ببینند از خانواده، آن هم طبعات خود را دارد که امروز خانم دکتر برای ما میگویند.
پاسخ دکتر امیرآتشانی: بحث امروز ما در مورد کلمهی احترام است. که همهی ما باید به آن عمل کنیم. به فرزندانمان و خواستههای آنها باید احترام بگذاریم.
ولی یک قضیه است به اسم تأیید کردن و تواناییهای او را بزرگ کردن. یعنی تواناییهایی که فرزند دارد لابهلای آن ضعفهایی هم دارد و ما آن را آنقدر بزرگ کنیم که بچه حس حقارت به او دست بدهد.
احساس خود کم بینی داشته باشد و مداوم در هر فعالیتی که میخواهد انجام دهد تردید و دودلی داشته باشد. اینها همه تبعات منفی دارد.
سرفصلهای این مقاله
- همین عبارتهایی که گفتم شنوندگان عزیزمان متوجه میشوند که چه قدر سنگین است.
- ما فرزندمان را زیباتر از بقیه میبینیم. ما فرزندمان را باهوشتر میبینیم با حافظهتر میبینیم.
- همان جملهی شما، ما به فرزندمان احترام زیاد میگذاریم و حس میکند که بالاتر از توانمندیهای خود
- توانمندی دارد.
- یعنی بحث این است که در خانوادهای که همه هم را خانم و آقا صدا میکنند مشکلی ایجاد نمیشود. شاید
- برای بقیه جذاب باشد و شاید هم نه.
- ما یک نوع خودشیفتگی داریم که نوع آسیبپذیر است و در خودشیفتگی آسیبپذیر دارد به فرد آسیب
- میزند.
- قرار نیست که ما همهی اشتباهات فرزندمان را به روی او بیاوریم و این شیوه برای جایگاه خودش در بعضی
- مواقع شیوهی بسیار مناسبی است.
- کودکی که خودشیفته است و اعتماد به نفس خوبی دارد و از حدش بیشتر است و به توانمندیهای خودش
- خیلی بهتر واقف است.
- واقعیت این است که یک عذرخواهی درست و به جا میتواند از تنشهای بسیاری جلوگیری کند.
- گاهی فرزند ما تحلیلهایی را میآید روی وقایعی که به وجود آمده بیان میکند و حالتش در این حوزه فراتر
- از سنش است و نباید این را انجام دهد.
- تعدادی از کتابهای انتشارات فرزام برای پرورش فرزندانی توانمند:
- مسیر ایجاد تفکر انتقادی(نسخه چاپی)
- بازی پدیدهای شگفت انگیز(نسخه چاپی)
- باهوش خوشاخلاق(نسخه چاپی)
- باهوش خوشرو(نسخه pdf)
همین عبارتهایی که گفتم شنوندگان عزیزمان متوجه میشوند که چه قدر سنگین است.
در یک سوی دیگر زمانی که ما زیاد از حد فرزندمان را تأیید میکنیم. یعنی هر وقت که هر کاری را انجام میدهد با دید مثبت که این کار مثبت است. و هیچوقت نواقص کار را به فرزندمان نمیگوییم. در این حوزه ما او را دچار خودشیفتگی میکنیم.
این یک طیف است در اصل. ما یک وضعیتی داریم که اعتماد به نفس خوب است و افراد عادی جامعه دارند. برای بعضیها بیشتر و برای بعضیها کمتر است.
و زمانی که این اعتماد به نفس از حد خود پایینتر است به خاطر سرزنشهایی است که خانواده انجام دادهاند و یکی از عوامل آن میتواند این باشد و تبعات زیادی خواهد داشت.
و ما تبعات فیزیکی داریم، ذهنی داریم که میتوانم بیان کنم ولی یک سمت دیگر این است که ما بیش از حد تواناییهای فرزندان را بزرگ کنیم و به آن احترام بگذاریم و بزرگتر از واقعیت آن را نشان بدهیم.
پرسش مجری: نکتهای که است در این چند سال اخیر نکتهای که پدر و مادرها خیلی به آن بها میدهند این است که همش میگویند که فرزند من خیلی باهوش است.
چرا ما پدرها و مادرها فکر میکنیم که فرزند ما خیلی باهوشتر از بقیه است؟
پاسخ دکتر امیرآتشانی: چیزی که واقعاً وجود دارد این است که ما انسانها فکر میکنیم که فرزندمان خیلی بهتر از بقیه است. این در تمام حوزهها است.
ما فرزندمان را زیباتر از بقیه میبینیم. ما فرزندمان را باهوشتر میبینیم با حافظهتر میبینیم.
یکوقتهای حتی در حوزههای خیلی تخصصی من وقتی که دارم دقت و تمرکز را بررسی میکنم مادر میآید و میگوید که ما خیلی از این موارد را دیدیم که فرزندم آمده و بعد از دو سال تعریف کرده است.
میگویم خب این خیلی عالی است و بخشی از حافظه است ولی همه چیز نیست. ولی وقتی میآید موضوعی را تعریف میکند بیشتر گفتارها یادش است یا مثلاً رنگ لباس فرد یادش است که دارد صحبت میکند.
این موارد تخصصیتر میشود. و خانواده لذت میبرند از این موارد. ولی نباید بیش از اندازه باشد. چون ما گاهی فرزند خود را به حد خودشیفتگی میرسانیم.
خودشیفتگی آسیبهای زیادی میتواند به فرزندمان برساند ولی خودشیفتگی هم دستههای مختلفی درد.
همان جملهی شما، ما به فرزندمان احترام زیاد میگذاریم و حس میکند که بالاتر از توانمندیهای خود
توانمندی دارد.
ولی خود خودشیفتگی نوع بزرگ منشانه است، مثلاً اگر جایی نیاز به رفتاری بود که باید او گذشت میکرد، راحت گذشت میکند. چون قدرت خود را بالاتر از بقیه میداند.
پرسش مجری: خانم دکتر یک خانواده بعد از داشتن دو فرزند دختر خدا به آنها یک پسر عطا کرده است و حالا پدر این خانواده این مسئله خیلی برایش مهم بوده است.
و از 3 سالگی که ما این کودک را دیدیم پدر و مادر مثلاً اسم کودک امیرعلی است. و وقتی که میخواهند او را صدا کنند میگویند آقا امیرعلی در صورتی که فرزندان دختر خود را به اسم صدا میکنند.
خیلی عادی ارتباطهای عادی که ما پدر و مادرها با بچهها داریم. بعضی وقتها این کار دلچسب نیست و صمیمیت ما با فرزندمان را زیر سؤال میبرد. شاید برای او کودک عبارت آقا و خانم در سن 3 سالگی مفهومی نداشته باشد.
پاسخ دکتر امیرآتشانی: عنوان دهی به کودکان بستگی به شرایط خانوادگی دارد. آسیب آن و اینکه خانوادههای ما چه خانم و چه آقا را با عنوان صدا میکنند.
حتی مثلاً خانمی را دیدیم که همسر خود را آقای دکتر صدا میکند در خانواده و بار ارزشی دارد چه مثبت و چه منفی.
در بحث امروز ما اگر کودکی وجود داشته باشد و تفاوت بین خواهر و برادر را حس کند. چه در حوزهی لطف قرار بگیرد و چه غیر این باشد، آسیب میبیند.
یعنی بحث این است که در خانوادهای که همه هم را خانم و آقا صدا میکنند مشکلی ایجاد نمیشود. شاید
برای بقیه جذاب باشد و شاید هم نه.
من مراجعی دارم که میآید و پرسیدم اسمت چیه؟ گفته آقا طاها، یک بچهی دو سال و نیم. ولی مادر هم وقتی صحبت میکند از لفظ آقا استفاده میکند برای کودک.
و همینطور برای همسرش این لفظ را به کار میبرد. و ما در همچنین شرایطی میگوییم که فرآیند خانواده احترام گذاشتن زیاد است.
این را بار ارزشی نمیدهیم و گاهی برای خانواده بسیار لذتبخش است. ولی گاهی خانواده تلاشش این است که با اسم کوچک همدیگر را صدا کنند.
در این حوزه ما نمیتوانیم بگوییم این طرف که همدیگر را با اسم کوچک صدا میکنند به هم احترام نمیگذارند. ولی این برمیگردد به فرهنگ خانواده.
ما یک نوع خودشیفتگی داریم که نوع آسیبپذیر است و در خودشیفتگی آسیبپذیر دارد به فرد آسیب
میزند.
و یکی از مهمترین چیزها ناسازگاری با دیگران است مثلاً فکر میکند که در همهی بازیها او باید ببرد. هر چیزی که میخواهد را باید داشته باشد.
اینها چون نوع خودشیفتگی آنها آسیبزا است لطمات زیادی را میبینند. ولی ممکن است فردی آقا امیرعلی باشد و از کودکی هم آقا امیرعلی باشد.
ممکن است حد بالای اعتماد به نفس باشد، ممکن است به حد خودشیفتگی نرسیده باشد که بهتر است و شاید هم خودشیفتگی بزرگمنشانه داشته باشد و آسیب زیادی به خودش و اطرافیانش نزند.
ولی اگر به خودشیفتگی آسیبپذیر رسیده باشد، قطعاً مشکلات زیادی در آینده با آن مواجه خواهد شد.
پرسش مجری: خانم دکتر گاهی پدر و مادر آنقدر به کودک توجه میکنند که اگر کودک اشتباهی کند یا اشتباه خود را بیاندازد گردن شیطون و در و همسایه.
میاندازند و میگویند اصلاً ما نمیدانیم که کی این کار را کرد و به خاطر اینکه کودک دچار مشکل نشود اشتباهش را به او نمیگویند.
پاسخ دکتر امیرآتشانی: در تربیت کودک ما مراحل زیادی را تجربه میکنیم. گاهی نادیده گرفتن اشتباه یک شیوهی تربیتی درست است.
قرار نیست که ما همهی اشتباهات فرزندمان را به روی او بیاوریم و این شیوه برای جایگاه خودش در بعضی
مواقع شیوهی بسیار مناسبی است.
ولی اگر تمامی رفتارهای اشتباه کودک را بخواهیم به دیگران منسوب کنیم که مادرش اشتباه کرد، بچه بده این کار را کرد، یکی دیگر این کار را انجام داد. هم ممکن است فرزندمان را غوطهور در خیالبافی کنیم.
خیالبافی تا 7 سالگی کودک مشکلی ندارد ولی اگر در بزرگسالی هم بخواهد اتفاق بیافتد این شیوهی رفتاری باعث میشود که کودک بعد از 7 سالگی هم این کار را انجام دهد و آسیبزننده است.
ما در برنامه قبلی دربارهی خیالبافی صحبت کردیم ولی این حوزه میتواند تأثیر منفی داشته باشد و باور کند که هیچ رفتارش اشتباه نیست.
ببینید یک نکتهی دیگر این است که اگر فرزند ما بداند که اشتباه کرده است ما میتوانیم از چشمپوشی هم استفاده کنیم.
در مواردی که فرزند من مخصوصاً قبل از دو و نیم سالگی خیلی چیزها را نمیداند که اشتباه است. نمیداند که پرت کردن قندان از روی میز به زمین کار اشتباهی است.
این دارد فضای پیرامون خود را تجربه میکند. در همچنین شرایطی ممکن است ما دوبار بگوییم و دوبار هم یکبار هم به روی خودمان نیاوریم. فقط قندان را جابهجا کنیم.
پرسش مجری: گفتند که دو فرزند دارم دختر 8 ساله و پسر 10 ساله و با توجه به سخنان کارشناس برنامه، متوجه شدم که پسرم خودشیفتگی دارد و باعث آسیب خودش و اطرافیانش میشود.
نمیتواند همبازی داشته باشد و حتی با خواهرش هم نمیتواند بازی کند. لطفاً من را راهنمایی کنید که چه کار باید بکنم؟
پاسخ دکتر امیرآتشانی: به نظرم در همچنین شرایطی بهتر است ابراز وجود مثبت را به کودک یاد بدهیم.
کودکی که خودشیفته است و اعتماد به نفس خوبی دارد و از حدش بیشتر است و به توانمندیهای خودش
خیلی بهتر واقف است.
این قضیه خوب است و اگر بتواند خودش را به خوبی نشان دهد میتواند با آن ناسازگاری با دیگران را حل کند و توصیهی من این است که مهارتهای کلامی جذاب را برای کسب احترام به او یاد بدهیم.
یک نکته است که ما میگوییم سه تا کلمه است که هر انسانی باید آن را بلد باشد. و کاربرد آن را بداند در این صورت خیلی از مشکلاتش حل میشود:
لطفاً، متشکرم و عذرخواهی کردن.
برای آموزش این کلمات به فرزند خود میتوانید کتاب کلمات جادویی را تهیه نمایید.
اگر این سه تا را فرزند شما بلد باشد و درست استفاده کند. دیگر اینجا فکر نمیکند که همه باید کاری را برای او انجام بدهند. و خواهش میکند برای کاری که باید انجام شود.
و وقتی کاری برای او انجام شد فکر نمیکند که وظیفه بوده است و تشکر میکند و اگر هم اشتباهی کرد، عذرخواهی میکند.
ما مشکلاتی که با کودکان و نوجوانان خودشیفته داریم. این هست که اینها اصلاً در عذرخواهی کردن توانمندی ندارند. و والدین هم گاهی به این قضیه پر و بال میدهند.
مثلاً میگویند: بچهی من اینقدر مغرور است که حاضر نیست عذرخواهی کند. من به مادر میگویم که جملهی خود را تغیر بدهید.
بگویید: فرزند من آنقدر از نظر مهارتهای اجتماعی کمتوان است که بلد نیست در جایگاه خودش عذرخواهی کند.
وقتی که مادر با این رویکرد به قضیه نگاه میکند دیگر خودش هم از آن جایگاه خاص که دفاع کند، از همچنین رفتاری هم تغییر میکند و هم قطعاً به فکر این است که عذرخواهی کردن را هم به فرزند خود بیاموزد.
واقعیت این است که یک عذرخواهی درست و به جا میتواند از تنشهای بسیاری جلوگیری کند.
پرسش مجری: بعضی وقتها پدرها و مادرها گاهی ممکن است جایی برداشت اشتباهی از کار کودک داشته باشند.
از نکتهای که کودک گفته است پیش آمده است که ما کودک را دعوا کردیم و تنبیه کلامی کردیم و بعد فهمیدیم که کار ما اشتباه بوده است.
من خودم جزو آن دسته از پدرها و مادرها بودم که از فرزند 4 سالهام هم عذرخواهی کردم. ولی دیدم پدر و مادری که گفتند من برم بهش بگم من عذر میخواهم! نه نمیکنیم.
و فکر میکنند که این روش تربیتی درست است و یک بزرگتر از کوچکتر از خودش عذرخواهی نمیکند.
پاسخ دکتر امیرآتشانی: ببینید قطعاً یک بزرگتر شیوهی عذرخواهی کردنش میتواند متفاوت باشد. مخصوصاً کسی که برای او در تمام اعضای خانواده احترام زیادی قائل هستند. مثل پدر خانواده که احترام زیادی دارد..
ولی بحث این است که خود عذرخواهی کردن باید حتماً اتفاق بیافتد. فرزند من از کجا یاد بگیرد. یعنی قرار شد که فرزند من خودش اشتباه کند و به او بگوییم که عذرخواهی کن و بعد با زور از او بخواهیم یک همچنین چیزی را.
این روش قاعدتاً اثربخشی در آینده نخواهد داشت ولی اگر من به عنوان مادر اشتباهی کنم که پیش میآید برای هر انسانی و اگر بتوانم از فرزندم عذرخواهی کنم و درست به او بگویم. خیلی میتواند کمک کننده باشد.
پرسش مجری: گاهی ما خوشحال میشویم که فرزندانمان بزرگتر از سن خودشان صحبت میکنند و زودتر وارد دنیای آدمبزرگها میشوند.
پرسش مجری: شنوندهای گفتند که پسری دارم 9 ساله در صحبتهایش از کلمات بزرگتر از سنش سعی میکند استفاده کند.
لطفاً بپرسید که چه روشی را پیشنهاد میکنید. خصوصاً در جمع و مهمانی که اطرافیانمان با تعجب به صحبتهای او گوش میدهند. باید چه کار کنیم؟
پاسخ دکتر امیرآتشانی: از دو قضیه باید به این موضوع نگاه کنیم که هوش کلامی این پسر نوجوان ما آنقدر زیاد است که این مدلی صحبت میکند.
ذخیرهی لغات باید بالا باشد تا بتواند از چند زاویه صحبت کند. با چند مدل میتواند یک جمله را بیان کند و این یک توانمندی است و خیلی هم مثبت است.
گاهی فرزند ما تحلیلهایی را میآید روی وقایعی که به وجود آمده بیان میکند و حالتش در این حوزه فراتر
از سنش است و نباید این را انجام دهد.
من توصیه میکنم که اول از همه در مورد هوش کلامی خوشحال باشند. و نوع تحلیلهایی که ارائه میدهد و کلماتی که استفاده میکند که بزرگتر از سنش است. میتواند درک کلامی را آنقدر بالا برد و به او گفت که هر محیطی یک نوع صحبت را میطلبد.
شاید شما دوست داشته باشی که با دوستانت یک تحلیل راجع به بازی فوتبال داشته باشی، خیلی هم عالی باشد.
ولی با پدربزرگ و مادربزرگت وقتی آنها دارند در مورد موضوعی صحبت میکنند و شما میخواهی نظر خود را بگویی شاید اجازه نداشته باشی. و فقط برای بچهها نیست هر انسانی نباید در هر موضوعی مداخله کند.
پرسش مجری: شنوندهای گفتند که فرزند من خیلی پرجنب وجوش هست در مهدکودک ولی در محیطهای دیگر مثل پارک اینگونه نیست و میترسم در مدرسه آدم منزوی بشود.
پاسخ دکتر امیرآتشانی: اگر در مهدکودک آدم پر جنب و جوشی هست فعالیت او زیاد است. وقتی که هیجان شادی این کودک زیاد میشود ناخودآگاه جنب و جوشش زیاد میشود.
اگر یک همچنین چیزی باشد اشکالی ندارد که جاهای دیگر پر جنب و جوش نباشد. پرجنب و جوش بودن خودش به تنهایی چیز بدی نیست، مگر عوامل دیگری باشد که مادر نگران افسردگی کودک باشد.
دیدگاهتان را بنویسید