هوش اقتصادی کودکان
زمان مطالعه: 8 دقیقه
صحبتهای سرکار خانم دکتر زهرا امیرآتشانی در برنامه خانه و خانواده از رادیو ایران.
پرسش مجری: ما قرار است در این برنامه از هوش اقتصادی صحبت کنیم. در ابتدا از شما میخواهم که یک تعریفی از هوش اقتصادی برای ما داشته باشید.
پاسخ دکتر امیرآتشانی: هوش اقتصادی که در دنیا با نام fq هم نام گزاری میشود. توانایی شناسایی هزینههای اقتصادی هست. تجزیه و تحلیل مشوقهایی که در جامعه هست.
مخصوصاً با این تبلیغات زیادی که بچهها میبینند بتوانند آن را تجزیه و تحلیل کنند. شرایط اقتصادی را بتوانند درک کنند. و در کل کسب درآمد، نگهداری پول و هزینه کردن درست را یاد بگیرند.
پرسش مجری: این قسمت آخر بسیار خوب بود. اینکه بعضیها کسب درآمد دارند و هزینهی زیادی هم میکنند و نگهداری پول این وسط فراموش میشود.
پاسخ دکتر امیرآتشانی: باید به فرزندانمان آموزش بدهیم این نکات را.
پرسش مجری: آیا به نظر شما لازم است این نکات را از کودکی به فرزندانمان آموزش بدهیم. یا وقتی که بزرگ تر شدن به آنها آموزش بدهیم؟
پاسخ دکتر امیرآتشانی: واقعیت این است که اگر ما بتوانیم در سنین پایین تر به فرزندانمان آموزش بدهیم. اینها هزینهی کمتری را برای تجربه کردن میدهند.
یعنی قاعدتاً موفق تر در زندگی عمل میکنند. و آن تجربههای شکستشان کمتر میشود. نمیگوییم حذف میشود.
سرفصلهای این مقاله
- چون میگوییم کسی موفق است که شکستهای متوالی را تحمل کرده است.
- مثلاً در قسمت درک و فهم اقتصادی، آشنایی با پول را داریم، بودجه را داریم و پسانداز را داریم.
- قسمت دوم هوش اقتصادی درک و فهم حرفهای هست در شغل.
- نکتهی بعدی این هست که بچهها باید شغلهای مختلف را بشناسند. مخصوصاً شغلهای مولد را.
- نکتهی بعدی این است که ما باید مشاغل مختلف را به فرزندمان آموزش دهیم.
- نکتهی بعدی که باید به آن توجه کنیم این هست که، باید به بچهها یاد بدهیم که درک مثبتی از کار کردن
- داشته باشند.
- نکتهی دیگر این است که فرصتها و نیازهای شغلی را بچهها باید یاد بگیرند.
- یواش یواش از این راه این خانومی که در خانه کار میکرد و کاردستی برای کودکش درست میکرد.
- مجموعه پرورش ذهن کودک به شما کمک میکند تا فرزندانی توانمندتر داشته باشید. برای خرید این
- مجموعه بر روی لینکهای زیر کلیک کنید:
- پک پرورش ذهن (نسخه چاپی)
- پک پرورش ذهن (نسخه PDF)
چون میگوییم کسی موفق است که شکستهای متوالی را تحمل کرده است.
در بحث فرهنگی در بعضی از خانوادهها آموزش در بعضی قسمتها زیاد است. مثلاً شاید کسب درآمد را بیشتر یاد گرفته است در خانواده و یا شاید جمع کردن یا نگهداری پول را یاد گرفته است.
یا بعضیها هزینه کردن را یاد میگیرند. ولی بحث ما این است که اگر میخواهیم فرزند موفق تری را پرورش بدهیم در هر قسمت باید فرزندمان توانمند شود تا بتواند در آینده موفق تر باشد.
ما میتوانیم حتی از 3 سالگی هم این آموزشها را شروع کنیم ولی مهم این است که با چه مدلی این آموزشها را شروع میکنیم.
من حالا قسمتهای مختلف آن را میگویم و مثالهایی را عرض میکنم که در چه سنینی میتوان این کارها را انجام داد.
پرسش مجری: بفرمایید که در چه سنینی این گامها را میتوان برداشت؟
پاسخ دکتر امیرآتشانی: ما کلاً 8 گام اساسی در پرورش هوش اقتصادی داریم. من 8 گام را سریع بیان میکنم و توضیح میدهم:
درک و فهم اقتصادی
کارآفرینی
بهره وری
حفظ و توسعهی ثروت ملی
مالکیت خصوصی و عمومی
عدالت اقتصادی
کیفیت گرایی
و انضباط مالی.
در این 8 گام ما باید برای فرزندانمان باید این کار را انجام دهیم. و همهی اینها سنین مختلف دارد.
مثلاً در قسمت درک و فهم اقتصادی، آشنایی با پول را داریم، بودجه را داریم و پسانداز را داریم.
قاعدتاً شناخت پول از کودکی میتواند آغاز شود و بحث پسانداز کردن را میتوانند به خوبی یاد بگیرند.
ما در این سنین باید آشنایی با مالکیت خصوصی و عمومی را به فرزندمان یاد بدهیم. فرزند من در سن 3 سالگی 4 سالگی وقتی در راه پلهی خانه دارد حرکت میکند.
حتی صدایش را ما به او میگوییم که اینجا فضای عمومی هست، سرو صدا نکن و اجازه ندارد که یک میخ بزند به دیوار در فضای عمومی ولی در فضای چهار دیواری خانه فضا خصوصی است و من اجازه دارم که میخ بزنم و یک تابلو هم نصب کنم.
اینها را باید به فرزندان خود یاد بدهیم. و آشنایی با وضعیت اقتصادی جامعه را یاد بگیرد. وضعیت خودکفایی و رشد را یاد بگیرد.
یک بحث اساسی داریم و احکام اقتصادی اسلام را یاد بگیرد. بچهها در سنین کودکی میتوانند با این موضوعات آشنا شوند. روزی حلال کسب کردن را در خانه به آن اهمیت بدهیم.
اگر یک روز خسته بودیم و آمدیم خانه بگوییم که خدا را شکر که توانایی این را داشتم که امروز هم یک روزی حلال برای خانواده آوردم.
به عنوان یک پدر و مادر و کم کم بیاییم، مسائل اقتصادی روز را با کودکانمان بررسی کنیم. و در نهایت اصول اخلاقی پول درآوردن را به کودکمان یاد بدهیم. اینها همش مختص گام اول بود.
قسمت دوم هوش اقتصادی درک و فهم حرفهای هست در شغل.
اولین گام قداست کار را کودک یاد بگیرد. ببینید وقتی من مادر وقتی که تقویم جدید میآید میگردم دنبال تعطیلیها و لذت میبرم از اینکه وای چه قدر این سال خوب است و اینقدر تعطیلی در تقویم دارم.
یا اینکه این ماه خیلی عالی است و تعطیلیها زیاد است. ناخودآگاه دارم به فرزندم این آلارم را میدهم که کار کردن چیز خوبی نیست.
وقتی که اهمیت و قداست آن کار را بخواهیم به فرزندمان آموزش بدهیم یک همچنین کاری را حداقل جلوی او انجام نمیدهیم. حتی اگر در تصور ما یک همچنین چیزی هست.
نکتهی بعدی این هست که بچهها باید شغلهای مختلف را بشناسند. مخصوصاً شغلهای مولد را.
یعنی یک وقتی شغل من تهیهی یک چیز است و گروه دیگر شغل آنها تبلیغ برای آن قسمت است. قطعاً تهیهی ابزار یا آن وسایلی که مردم استفاده میکنند مولدتر است.
این قسمت را باید به فرزند خود یاد بدهیم. ما باید به فرزندمان در سنین قبل از دبستان آموزش مشاغل را بدهیم.
ولی باید حواسمان باشد که در عصر تکنولوژی امروزی مشاغل جدیدی وجود دارند. و ما داریم هوش اقتصادی فرزندمان را بالا میبریم. برای اینکه در آینده شغلی داشته باشد که امروز من حتی اسم آن را هم نشنیده باشم.
یعنی شاید 10 سال قبل تصور این شغلهای دیجیتالی که آلان وجود دارد. یا استفاده از فناوریهای زیادی که وجود دارد، وجود نداشته است.
ولی پدر و مادرهای ما، ما را برای زندگی آلان و مواجه با آن رشد دادند.
نکتهی بعدی این است که ما باید مشاغل مختلف را به فرزندمان آموزش دهیم.
شاید یک بچهی دبیرستانی بتواند شغل پاره وقت داشته باشد و یا حداقل مهارت و دانشی را کسب کند برای این شغل.
من آلان در سیستم خودم بچههای دبیرستانی را دارم که میایند برای پول تو جیبی خود یک کار کامپیوتری کوچک را به عنوان یک پروژه قبول میکنند و انجام میدهند و پول تو جیبی خود را به دست میآورند.
این بچه در اصل دارد گامهای توانمند شدن را برای حوزهی هوش اقتصادی برمیدارد.
نکتهی بعدی که باید به آن توجه کنیم این هست که، باید به بچهها یاد بدهیم که درک مثبتی از کار کردن
داشته باشند.
اگر من امروز رفتم خانه و خیلی خسته بودم. و مثلاً نالیدم از اینکه چه قدر باید کار بکنم. این قضیه دید منفی ایجاد میکند برای فرزندم.
در صورتی که من با وجود اینکه خیلی خسته هستم رفتم خانه و بگویم امروز خیلی خسته شدم ولی خدا را شکر خیلی کار مثبت انجام دادم.
ببینید ما داریم همان بازخورد خستگی را میدهیم به خانواده ولی داریم با یک رویکرد مثبت آن را ارائه میدهیم.
حتماً به فرزندانمان یاد بدهیم که اگر کاری را میخواهند انجام دهند. وجدان کاری داشته باشند که این خودش خیلی با اهمیت هست.
نکتهی دیگر این است که فرصتها و نیازهای شغلی را بچهها باید یاد بگیرند.
آن را جذب کنند. حالا یک نوع خلاقیت است یا یک نوع هوشمندی است.
اینها هوشهای دیگری هم میخواهد که ما آن را جذب کنیم. یک وقت ما میدانیم یک چیزی را نیاز دارند و سریع آن کار را انجام میدهیم.
ما سال گذشته در یکی از کشورهای همسایه یک خانم ایرانی رتبهی اول شغل خانگی را کسب کرده بود. و این خانم در یکی از کشورهای همسایه زندگی میکرد نه ایران.
هر مرتبه که فرزندش میخواست کاردستی درست کند میرفت مقوا و لوازم چسب را میخرید برای کاردستی و آن را نصف میکرد و میداد به دوستانش.
و بعد یواش یواش یاد گرفت که برود تعداد بیشتری بخرد و این کاردستی را درست کند و عکس آن را بگیرد و آن قسمتهایی که نیاز بود.
مثلاً یک چهارم مقوا نیاز بود آن را ببُرد یا مثلاً چهار تا مهره نیاز بود بقیهی آن را کنار بگذارد و آنها را بسته بندی میکرد و به دوستانش میفروخت.
یواش یواش از این راه این خانومی که در خانه کار میکرد و کاردستی برای کودکش درست میکرد.
هم رفتار خلاقانه برای فرزندش ایجاد کرد و هم در فضای مجازی برای خودش یک کسب و کار راه انداخت و اینگونه دیگر هزینهای خودش برای کاردستیهای کودکش نمیپرداخت و مداوم خلاقیت ایجاد میشد.
خوب یک همچنین چیزی آشنایی با فرصتها است که فرزند آن خانواده میبیند. و آخرین قسمت از مسائل شغلی این است که مقررات کسب و کار را هم داخلی و هم بینالمللی به فرزندان خود آموزش بدهیم.
من کسانی را میشناختم که بدون اینکه مقررات را دقت کنند، رفتند یک سایت زدند کلی هزینه کردند و کلی عکس و فیلمبرداری کردند از وسایل نقرهی دست ساز و میخواستند در سایت خود وسایل نقرهی دست ساز را بفروشند.
بعد از اینکه کلی هزینه و زمان را مصرف کردند و 6 ماه تلاش کردند، متوجه شدند که اصلاً از نظر قانونی اینها اصلاً اجازه ندارند که فلزات گران بها را به خارج از کشور انتقال بدهند به خارج از کشور و تمام هزینه آنها از بین رفت.
اگر ما بتوانیم این مورد را به فرزندمان در سنین نوجوانی و کودکی آموزش بدهیم که هر کاری را میخواهی انجام دهی اول با قوانین آن کار آشنا شو و اینگونه یک همچنین ضررهایی را در آینده نخواهند داشت.
دیدگاهتان را بنویسید