چگونه به کنجکاوی کودکان پاسخ دهیم؟
زمان مطالعه: 8 دقیقه
صحبتهای سرکار خانم دکتر زهرا امیرآتشانی در برنامه صوتی از رادیو ایران.
پرسش مجری: کودکانی را میبینیم که خیلی پرسش میکنند. والدین امروزی معتقد هستند که بچههایشان باهوشتر هستند و اینکه بچهها مداوم سوال میکنند. و گاهی سوالی را بارها و بارها تکرار میکنند. چگونه باید پاسخگو باشیم این سوالات را؟
برای این پاسخها باید از کدام منابع جستجو کنیم؟ هر منبعی میتواند به درستی برای اخذ پاسخ پرسشها مناسب باشد؟
پاسخ دکتر امیرآتشانی: بچههای ما میتوانیم بگوییم در حال حاضر اطلاعات زیادی را در اختیار دارند. اما اینکه باهوشتر هستند یا نه باید در این برنامه بگذاریم کنار. چون این مقوله به شرایط مختلف برمیگردد و به جامعه شناسی باز میگردد.
ولی چیزی که هست این هست که واقعاً بچههای ما اطلاعات زیادی را در حال حاضر با آن مواجه هستند و این کنجکاوی را در آنها ایجاد میکند و سوال هم میکنند.
سرفصلهای این مقاله
- البته تمام بچهها این طور نیستند که سوال کنند.
- گاهی فقط لازم است برای پرسش کودکان جواب کوتاه بدهیم.
- نکته بعدی نوع گفتار هست.
- با یک ارتباط صمیمانه، مهارتهای غیرکلامی خیلی جذاب.
- ما در این حوزه همانطور که آموزش جنسی را باید به بچهها بدهیم که از خود مراقبت کنند نکته بعد اخلاق
- جنسی هست که حواسشان به حجب و حیا باشد.
- همه میدانیم که باید ارتباط خوبی بین پدر و پسر باشد.
- چون در این سن مفهومی که به این مقوله شرم داشته باشند را درک نکردند.
- به عنوان فردی که میخواهد با او درد دل کند.
- در این مورد آسیب خیلی بیشتر از آن چیزی که وجود دارد به بچه میزنند.
- برای آموزش و تربیت جنسی فرزندان خود میتوانید فیلم وبینارهای زیر را تهیه نمایید:
- فیلم وبینار دوره تربیت جنسی کودک و نوجوان
- فیلم وبینار دوره تربیت جنسی بلوغ
البته تمام بچهها این طور نیستند که سوال کنند.
ما کودکانی را داریم که دیگر خسته شدهاند از ارتباط یکطرفه با والدینشان و ترجیح میدهند سرشان در گوشی و یا لپتاپ شان باشد و یا در تلویزیون باشد. و حس کنجکاوی آنها کاهش مییابد.
ما خوشحال میشویم زمانی که کودک کنجکاوی را ببینیم که زیاد سوال کند و خیلی عالی هست. اما این والدین بیحوصله و بدون خلاقیت. و خدای نکرده عصبی و خسته در مقابل کودکان شاد، خلاق و پرانرژی قطعاً میتواند مشکلاتی را ایجاد بکند.
کلاً فرزندان ما بین ۳ تا ۵ سالگی میزان کنجکاوی و سوال پرسیدنشان در رابطه با هر چیزی خیلی زیاد هست، ما انتظار داریم بین ۳ تا ۵ سالگی فرزندمان بسیار زیاد سوال بپرسد.
اما برای اینکه یک والد بخواهد پاسخ بدهد مهمترین نکته این است که بچهها سوال میپرسند برای اینکه یک ارتباط صمیمانهتری را با والدین خود ایجاد بکنند.
اگر ما به اندازه کافی فرزندمان را لمس کنیم و در پاسخگویی به کنجکاوی آنها درست برخورد کنیم. به حرفشان فعالانه گوش بدهیم، این سوال پرسیدن جهتدهی داده میشود و قطعاً میتواند برای آینده فرزندمان بسیار عالی باشد.
نکته بعد که من از والدین میخواهم در زمان پرسش فرزندشان رعایت کنند حتماً گوش دادن فعال است. یعنی مثلاً سوال بچه را با مهارتهای غیرکلامی مثل: تکان دادن سر و یا حالت گرد شدن چشمان. نگاه کردن، با میمیک صورتمان به او جواب بدهیم.
گاهی فقط لازم است برای پرسش کودکان جواب کوتاه بدهیم.
مثل: نمیدونم، فکر کنم، تو چی فکر میکنی؟ اینها میتواند کمک کننده باشد. گاهی یک انعکاس صدا مثلاً: خورشید چرا تو آسمونه؟ بریم سراغش ببینیم چیه.
یک نکته اساسی دیگر این است که والدین فکر نکنند اگر سوالی را به فرزند بگویند با هم بریم سراغ جوابش. کودکشان فکر میکند که اینها آدمهایی هستند که حالا اطلاعات ندارند. بچه ما باید یاد بگیرد که همه چیز را قرار نیست همه بدانیم.
پرسش مجری: پس مشکلی ندارد که من به عنوان مادر پاسخ را ندانم؟
پاسخ دکتر امیرآتشانی: نه خیلی هم خوب است، چرا که یک راه ایجاد تفکر پژوهشی در کودک هست که والد و کودک با هم به سراغ پاسخ میروند.
یک مورد که تمام والدین باید به آن توجه کنند این است که اینترنت یک فضای علمی برای پاسخهای شما نیست. خیلی از سایتها خیلی از مطالب نادرست را در سایت خود قرار میدهند.
هر کسی با هر عقیده و باوری ممکن است مطلبی را در اینترنت بگذارد و شما با یک سرچ ساده آن را پیدا کنید و به فرزند خود بگویید. باید از سایتهای معتبر استفاده کنیم.
نکته بعدی نوع گفتار هست.
ما با نوع گفتار خود میتوانیم فرزند کنجکاو و جستجوگری را پرورش دهیم و یا برعکس حس کنجکاوی و جستجوگری را در نطفه خفه کنیم.
وقتی که مادری که مثلاً فرزند او سوال میپرسد و مادر با لبخند میگوید نمیدانم. پس با هم بگردیم پیدا کنیم، در سایتهای معتبر جستجو کنیم. چنین برخوردی خیلی متفاوت است با مادری که میگوید نمیدانم بسه، خستم کردی، برو از پدرت بپرس.
چنین رفتاری یک دیوار بین مادر و کودک ایجاد میکند. خواهش میکنم از جستجوگری بچهها و پرسش بچهها به نفع ارتباط مثبت خود استفاده کنید. نه اینکه دیواری باشد میان ارتباط شما با فرزندتان.
من توصیه میکنم برای افزایش آگاهی بچهها و حل مسائل آنها خیلی از جملات طولانی استفاده نکنید. و بچهها خیلی حوصله ندارند. والدین عزیز بدانند که پرسش کودک را خیلی کوتاه باید پاسخ بدهند.
با یک ارتباط صمیمانه، مهارتهای غیرکلامی خیلی جذاب.
مثلاً صدا و حرکات دست، نوع نگاه، اینها میتوانند کمک کننده باشند برای اینکه فرزندمان مجدد سوال بپرسد.
یک نکته اساسی دیگر این است که بچهها معمولاً از همدیگر سال نمیپرسند و بیشتر سوال را از بزرگترها میپرسند. سوال پرسیدن کودک یک راه ارتباطی با بزرگترها است. کودکان مانند بزرگترها ارتباط برقرار نمیکنند.
بزرگترها سلام و احوالپرسی میکنند در حالی که کودکان با پرسیدن سوال قصد برقراری ارتباط دارند. و بزرگترها فکر میکنند که باید یک جواب طولانی بدهند در حالی که این طور نیست و با جواب طولانی صرفاً حوصله بچه سر میرود.
پرسش مجری: پرسشهایی که مثلاً در رابطه با مطالب و مسائل دینی و یا ماهیت وجود خداوند هست. ممکن است والدین در این زمان خیلی درمانده شوند چون بچهها خیلی سوال میپرسند و پدر و مادر نمیدانند باید چه کار کنند؟
پاسخ دکتر امیرآتشانی: وقتی که کودکان سوال میپرسند، خیلی وقتها ممکن است فقط بسنجند که والدین چقدر راستگو هستند.
مثلاً یکی از بچهها در رابطه با مسائل جنسی از روی کنجکاوی سوالی را بپرسند که والدین اگر مسیر تربیت جنسی کودک را درست پیش نرفته باشند ممکن است دستپاچه شوند، نگران شوند، اخم کنند و کلاً رفتاری را از خود بروز بدهند که نگرانی را به کودک منتقل کنند.
ما در این حوزه همانطور که آموزش جنسی را باید به بچهها بدهیم که از خود مراقبت کنند نکته بعد اخلاق
جنسی هست که حواسشان به حجب و حیا باشد.
اما در نهایت یک نکته که گاهی فراموش میشود، آینده جنسی کودک است. کودک نباید زمانی که اسم مسائل زن و شوهری به پیش میآید دچار اضطراب و نگرانی بشود، چون این اضطراب منجر به لطمات ماندگاری میشود بر فرد.
در رابطه با سوالهای بچهها اولاً صادقانه پاسخ بدهیم و به هیچ وجه دروغ نگوییم. میتوانیم قسمتهایی را نگوییم مثلاً بگوییم در رابطه با ادامه این موضوع وقتی بزرگتر شدی صحبت میکنیم یا بعداً درباره آن صحبت میکنیم.
دستپاچه شدن، بازخورد منفی داشتن، بیش از حد شرم داشتن از سوالات بچهها میتواند آسیب جدی به روابط مادر و فرزند وارد کند.
پژوهشها نشان داده است زمانی که مادر و دختر یا پدر با دختر صحبت میکنند. تنوع بیشتری دارد و تا زمانی که با پسر خودشان صحبت میکنند شاید بهتر باشد ما گفتگوگری را با فرزندان پسر خود بیشتر داشته باشیم.
نکته مهم این است که بچههای ما اطلاعات ناقص و اشتباه را ممکن است از محیط اطراف گرفته باشند. و اگر ما نتوانیم صادقانه و درست در حد سن آنها پاسخگو باشیم ممکن است لطمههای جدی به آنها وارد شود.
پرسش مجری: پس خانم دکتر، خانمها از ابتدا پرسشگر هستند؟
پاسخ دکتر امیرآتشانی: شاید نوع ارتباط پدر و مادر با دختر فرق میکند. و پژوهشها نشان داده است میزان خشونت با دختر در تمام فرهنگها کمتر است و دخترها نازپروردهتر هستند.
نکته بعدی ارتباط پسر با پدر جایگزین هست. در چنین شرایطی ما نمیتوانیم برای فردی که شاید نمیخواهد و یا شرایط نمیتواند نسخه بپیچیم برای آن.
همه میدانیم که باید ارتباط خوبی بین پدر و پسر باشد.
در اینجا مادر میتواند رابطه بهتری برقرار کند، نقش بیشتری داشته باشد و در فعالیتهای که پدر و پسر را به هم نزدیک میکند تلاش بیشتری بکند.
مثلاً: زمانی که پسر از مادر پرسشی دارد مادر بگوید که بهتر است آن را از پدر خود بپرسید و از قبل با همسر خود هماهنگ کند که من گاهی سوالات را به شما میسپارم.
از نظر علمی نشان داده است که بچهها با والد همجنس میتوانند ارتباط بهتری داشته باشند تا والد غیر همجنس، صرفاً از نظر عاطفی نیست و از نظر پرسشهایی که برایشان بیانش سختتر باشد.
پرسش مجری: دختر پنج سالهای را داشتیم که کم حرف بود اما زیاد لباس عوض میکرد؟
پاسخ دکتر امیرآتشانی: 99% مشکل اضطراب دارد. زیاد لباس عوض کردن گاهی میتواند وسواس باشد که آن هم بازخورد اضطراب است. اما رفتارهای این چنینی بیشتر رفتارهای اضطرابی هستند که بچهها دارند.
پرسش مجری: شنوندهای پرسیده بودند زمانی که من کوچک بودم مادرم میگفت وقتی بزرگ شدی میفهمی، این مشکلی ندارد؟
پاسخ دکتر امیرآتشانی: گاهی اشکال ندارد این را بیان کردن اما درصد زیادی از سوالات کودکان را اینگونه بخواهیم پاسخ بدهیم کاملاً اشتباه است. من توصیهام این است که حتی اگر سوالی را میخواهیم به بعد موکول کنیم یک قسمتی از آن را بیان کنیم. یک تکه، جواب کوتاه، یک قسمت ساده را بگوییم و بقیه را بسپاریم برای سالهای بعد.
یک نکته فراموش نشود، خیلی وقتها بچههای ما چیزهایی را میشنوند از دیگران و از دوستانشان و فقط میخواهند ببینند والدینشان چقدر با آنها صمیمی هستند و یا چقدر صادق هستند.
یک نکته اساسی دیگر این است که بچهها در سنین کودکی 10 یا 11 سالگی قبل از نوجوانی از سوالاتی که به نظر ما بزرگترها زشت است و باید شرمگین باشند را بدون شرم بیان میکنند.
چون در این سن مفهومی که به این مقوله شرم داشته باشند را درک نکردند.
برای همین خیلی راحت سوال را میپرسند که والدینشان بسیار نگران و شرمگین میشوند و در کنارش خشمگین بشوند. من برداشتم این است که والدین عزیز باید به این نکته توجه کنند.
یک نکته دیگر اینکه در رابطه با کنجکاوی و سوال پرسیدن، والدین با بچهها کمتر از کلمه چرا استفاده کنید. اگر میخواهید ارتباط عاطفی بهتری با فرزندانتان برقرار کنید.
معمولاً زمانی که وقتی در آن کلمه «چرا» نمیگذارید، از فرد پاسخی را میخواهید که به منبع بیرونی باز میگردد؛ مثلاً: چرا خورشید در آسمان است؟ بعد در رابطه با اطلاعات عمومی که مربوط به کرهها و گردش به دور خورشید هست، پاسخ میدهیم.
اما زمانی که بدون «چرا» سوالها را میپرسیم مثلاً چه خوبه خورشید تو آسمونه؟ بدون کلمه «چرا»، به فرزند ما این حس را میدهیم. که هم بتواند سوال علمی را بپرسد و همین که باعث میشود تا احساسات درونیاش را بیرون بریزد. اگر میخواهید حس درونی کودک را بگیرید، کمتر از کلمه چرا استفاده کنید.
پرسش مجری: آیا بچههایی که به کنجکاوی و پرسشهایی در رابطه با شناخت جنسی خود دارند، ممکن است بلوغ زودرس به سراغ آنها بیاید؟
پاسخ دکتر امیرآتشانی: قطعی نیست چنین چیزی. بلوغ زودرس را باید بررسی توسط غدد اطفال انجام شود. اما صحبت کردن در رابطه با مسائل جنسی، در معرض مسائل جنسی قرار گرفتن، باعث میشود که زودتر این اتفاق بیفتد.
اما موارد دیگری هست مثل: ارث، آب و هوا و خیلی عوامل ژنتیکی و هورمونی دیگر که عرض کردم. متخصص غدد اطفال بررسی میکند.
پرسش مجری: یک نکته دیگر بعضی از بچهها خیلی وارد محیط بزرگترها، روابط بزرگترها میشوند و وارد مسائلی میشوند که ارتباطی به آنها ندارد. در چه مواقعی چه برخوردی مناسب است و اینکه آیا اصلاً درست است که بچه وارد مسائل و روابط بزرگترها بشود. و تا چه اندازه باید به او اجازه اظهار نظر داد؟
پاسخ دکتر امیرآتشانی: شیوه رفتاری بیشتر به والدینی باز میگردد که مقتدرانه رفتار نمیکنند. ما قبلاً در رابطه با رفتار والدین صحبت کردیم، اما واقعیت این است که خیلی وقتها مادران. گاهی هم پدران، فرزندان را به عنوان سنگ صبور خود میدانند،
به عنوان فردی که میخواهد با او درد دل کند.
در این مورد آسیب خیلی بیشتر از آن چیزی که وجود دارد به بچه میزنند.
هر آدمی ممکن است با یک نفر دیگر اختلافاتی داشته باشد. متاسفانه در روابط زن و شوهرها ما دعواها و اختلافات و مسائل گفتوگوی بین خود را بیشتر جلوی بچهها داریم. و آشتی ها و عشق ورزیها و ارتباط عاطفی قوی جلوی بچهها نیست.
این عوامل میتواند در رشد ذهنی فرزندم تاثیر منفی داشته باشد. من خواهش میکنم حداقل در دعوا و صحبتها، پدر و مادرها بهتر است از فضای مجازی استفاده کنند.
زمانی که در خانه صحبت کنم با همسرم، فرزندان متوجه میشوند که ناراحت هستم. پس توصیه میکنم از تلفن همراه استفاده کنند.
دیدگاهتان را بنویسید