پرورش خلاقیت با استفاده از الگوی خلاقیت ویلیامز (فایل شماره ۲)
زمان مطالعه: 6 دقیقه
این فایل ادامه فایل پرورش خلاقیت با استفاده از الگوی خلاقیت ویلیامز (فایل شماره 1) است.
صحبتهای سرکار خانم دکتر زهرا امیرآتشانی در برنامه رادیویی از رادیو مادر.
آموزش خلاقیت، تمرین خلاقیت و کار خلاق و آفرینندگی را از حالا باید آغاز کنیم. در جلسهی قبلی ۱۰ مورد از الگوی ویلیامز، را برای پرورش خلاقیت ارائه دادیم.
در این جلسه، میخواهیم به ادامه راهکارهای این الگو بپردازیم.
سرفصلهای این مقاله
- یازدهمین مورد از الگوی ویلیامز این هست که، درباره دقت، تثبیت و عادت به کودکان آموزش دهیم.
- دوازدهمین مورد این هست که مهارتهای تحقیق را به عنوان راههایی که انسان برای یافتن حقایق جستجو
- میکند به کودکانتان آموزش بدهید.
- سیزدهمین مورد در الگوی ویلیامز این هست که با قرار دادن موانع با هدف، در فرایند یادگیری تحمل ابهام را
- در کودکان خود ایجاد بکنید.
- چهاردهمین مورد این هست که فرصتهایی را ایجاد بکنید که کودکان خودشان بتوانند به جواب برسند.
- پانزدهمین مورد این هست که فرآیند ابداع و نوآوری را با استفاده از تجربههای برنامهریزی شده به کودکان
- خود یاد بدهیم.
- هفدهمین مورد این هست که زندگی افراد خلاق و فرآیند خلاقیت آنها را به کودکانمان یاد بدهیم.
- هجدهمین مورد این هست که به کودکان خود یاد بدهیم که با اطلاعات قبلی خود مداوم تعامل داشته
- باشند.
- نوزدهمین مورد این هست که راهحلها و جوابها را بر حسب نتایج و کاربردهایشان ارزیابی کنید.
- بیستمین مورد این هست که مهارت پذیرش پاسخها، عقاید و راهحلهای غیرمنتظره و شگفتانگیز را در
- کودک خود توسعه بدهید.
- بیست و یکمین عامل ویلیامز این هست که مهارتهای مطالعه خلاق را توسعه بدهیم.
- بیست و دومین مورد این هست که مهارت گوش کردن فعال را در فرزندانمان توسعه بدهیم.
- بیست و سومین مورد این هست که بر مهارتهای ادراکی کودکتان تأکید کنید.
- برای رشد و پرورش هوش اخلاقی در فرزندان خود میتوانید از کتاب زیر استفاده نمایید:
- باهوش خوش اخلاق (نسخه چاپی)
- باهوش خوش اخلاق (نسخه pdf)
یازدهمین مورد از الگوی ویلیامز این هست که، درباره دقت، تثبیت و عادت به کودکان آموزش دهیم.
مثالهایی از اینکه عادت کردن به این موضوع و تثبیت این فرآیند از تغییر جلوگیری کرده است را میتوانید برای کودکان خود مثال بزنید و به آنها آموزش بدهید. این نکته، نکته خیلی با ارزشی است.
قسمتهای قبلی هم در مورد آن صحبت کردیم. بعضی از موارد را ما باید یاد بگیریم و دقت کنیم و در ما تثبیت شود و عادت شود ولی بعضی از موارد را مثل مسیری که ما برای رسیدن به یک مقصد انتخاب میکنیم، قرار نیست که یک چنین وضعیتی داشته باشد.
دوازدهمین مورد این هست که مهارتهای تحقیق را به عنوان راههایی که انسان برای یافتن حقایق جستجو
میکند به کودکانتان آموزش بدهید.
ایجاد تفکر پژوهشی در کودک، بسیار با اهمیت است. فرآیندهای روش علمی پژوهش، از پیدا کردن موضوع تا نتیجهگیری میتواند ذهن خلاق فرزندتان را پرورش بدهد.
قرار نیست ما خیلی سخت به موضوع نگاه کنیم یعنی واقعاً فکر نکنید که نه اینها کار افراد خیلی تحصیل کرده است. حتی یک مادر با تحصیلات معمولی، میتواند به کودک خود یاد بدهد که مشاهده دقیق داشته باشد. یعنی به همه چیز خوب نگاه بکند، استنتاج داشته باشد یعنی اگر اتفاقی افتاده بتواند نتیجهگیری ذهنی انجام دهد که در گذشته چه اتفاقی افتاده است.
مثلاً اگر من بلوزم سوخته است، مثلاً کودک من استدلالش این است که من جلوی گاز ایستادهام حواسم نبوده که سوخته، یا این که اتو باعث سوختگی شده است و مادر هم میتواند پیشبینی کردن هم به کودک یاد بدهد.
مثلاً اگر زیر غذا به مدت ۲ ساعت با این شعله روشن باشد، قطعاً آن غذا میسوزد.
در برنامههای ایجاد تفکر، قطعاً ما روی این موارد بیشتر با هم صحبت میکنیم.
سیزدهمین مورد در الگوی ویلیامز این هست که با قرار دادن موانع با هدف، در فرایند یادگیری تحمل ابهام را
در کودکان خود ایجاد بکنید.
کلاً در زندگی هم تحمل ابهام را اگر در کودکان خود ایجاد بکنیم، آدمهای صبورتر و کودکان موفقتری را پرورش میدهیم.
چهاردهمین مورد این هست که فرصتهایی را ایجاد بکنید که کودکان خودشان بتوانند به جواب برسند.
یعنی از کودک بخواهید احساساتش حدس و گمان خود را بیان بکند. بیان احساسات با استفاده از همه حواس به رشد خلاقیت کمک میکند.
مثلاً اینکه به نظرت صبح بارانی امروز چطوری بود؟
ممکن است کودکمان بگوید خوشمزه بود. ما هم ممکن است از همهی حواسمان استفاده کنیم برای تفسیرش. این کار به رشد خلاقیت فرزندمان کمک میکند.
پانزدهمین مورد این هست که فرآیند ابداع و نوآوری را با استفاده از تجربههای برنامهریزی شده به کودکان
خود یاد بدهیم.
اینها کارهای خیلی سختی نیستند و قطعاً شما به عنوان یک مادر میتوانید این کارها را انجام بدهید. به کودکان خود یاد بدهید که از اشتباهات خود استفاده بکنند.
خیلی جالبه آدمهای موفق، آدمهایی نیستند که اشتباه نمیکنند، آدمهایی هستند که از اشتباه خود استفاده میکنند برای مراحل بعدی.
هفدهمین مورد این هست که زندگی افراد خلاق و فرآیند خلاقیت آنها را به کودکانمان یاد بدهیم.
حتماً زندگینامه افراد مختلف رو میتوانید برای کودکان به صورت داستان بیان بکنید.
هجدهمین مورد این هست که به کودکان خود یاد بدهیم که با اطلاعات قبلی خود مداوم تعامل داشته
باشند.
یعنی زمانی که یک آموزش جدید به کودک میدهیم یک فرصت کوتاهی ایجاد کنیم برای آن که ارتباط بدهد این مطلب جدید را با مطالب قبلی. این فرصت باعث این میشود که یادگیری کودکانمان معنیدار شود.
کمک کنید تا با استفاده از مطالب، کودکان بتوانند تجربههای جدیدی را به دست بیاورند.
نوزدهمین مورد این هست که راهحلها و جوابها را بر حسب نتایج و کاربردهایشان ارزیابی کنید.
معمولاً سوال کردن فرصتی رو برای فهرست کردن پاسخی از طرف کودک ایجاد میکند. بهتر است با بحث و تبادل نظر با فرزندانمان، پاسخهای ارائه شده را ارزیابی کنیم.
مثلاً اگر شما به طور مرتب امکان این را داشته باشید که مکان بالشتهای خود را عوض کنید یا این که مجبور باشید مداوم از آنها استفاده کنید، میتوانید که برای نگهداری بالشتها و لحافهای خانه، مکان زیادی را لازم داریم.
حالا سوال این است که چطوری میتوانیم فضای اشغال شده توسط رختخوابها را کاهش بدهیم.
در مورد راهحلهایی که به ذهن کودکتان میرسد، نظر بدهید، ارزیابی کنید و یک ایده را به او یاد بدهید که یک ایده را میشود ارزیابی کرد و در نهایت حتی میتوانیم امتحانش کنیم، ببینیم کدام یک از ایدههایی که کودک برای این کار داده است ارزشمندتر و بهتر است.
بیستمین مورد این هست که مهارت پذیرش پاسخها، عقاید و راهحلهای غیرمنتظره و شگفتانگیز را در
کودک خود توسعه بدهید.
فردی را میشناسم که با هر مطلبی که کمی از ذهنش دور است مقابله میکند و میگوید غیرممکن است.
این فرد تقریباً ۵۰ ساله است، تحصیلات دانشگاهی هم دارد ولی متأسفانه هیچ وقت لذت یک زندگی خلاقانه را نچشیده است.
به کودکانتان یاد بدهید برای مقابله با مسائلی که برای آنها غیرمنتظره و غیرقابلقبول است، با یک روش سازنده برخورد کنند.
چگونگی اثبات یا امکان ایدههایی را که خیلی عجیب و غریب و غیرممکن به نظر میرسد، برای کودکان خود توضیح بدهید. این کار زندگی شیرینتری را در آینده برای آنها ایجاد میکند.
بیست و یکمین عامل ویلیامز این هست که مهارتهای مطالعه خلاق را توسعه بدهیم.
یعنی وقتی یک داستان را برایش میخوانیم، یا خودش میخواند، در مورد این با او صحبت بکنیم که در مورد داستان چه فکر میکند.
به نظر کودک، نویسنده در چه وضعیتی این کتاب را نوشته است؟ اگر او بود چه کار میکرد؟ چگونه این را جمع و جور میکرد؟
یا حتی عقایدی که در داستان ارائه شده است چی هست؟ به نظرش آن مناسب است یا مناسب نیست؟ ممکن است عقاید آن را عوض کند یا نه؟
هر کدام از اینها به رشد ذهنی فرزندمان برای کسب اطلاعات بیشتر و تغییر نگرش کمک میکند.
بیست و دومین مورد این هست که مهارت گوش کردن فعال را در فرزندانمان توسعه بدهیم.
گوش کردن فعال فقط شنیدن نیست؛ نگاه کردن، ادامه دادن، جمله بیان کردن، جمله با یک
شیوهی دیگر و الی آخر.
قطعاً در برنامههای آتی میتوانیم در مورد این قضیه هم با هم صحبت کنیم.
بیست و سومین مورد این هست که بر مهارتهای ادراکی کودکتان تأکید کنید.
در مورد محیط اطراف به شکلها، رنگها و وزنها، بافتها، صداها و بوها توجه کنید.
برای کودکتان فرصتهایی ایجاد کنید که بتواند محیطهای اطراف خود را درک کند و با درک دنیای اطراف، لذت زندگی کردن رو بچشد.
هرچند الگوی خلاقیت ویلیامز برای یادگیری خلاق در مدرسه طراحی شده است، مطمئنم با مثالهایی که زده شد و خلاقیتی که شما مادران دارید به خوبی میتوانید از این الگو در خانههای خود استفاده کنید و فرزندان خلاقی برای کشور عزیزمان پرورش بدهید.
ادامه این مطلب را در پرورش خلاقیت با استفاده از بازیهای وانمودی بخوانید.
دیدگاهتان را بنویسید