بازی جهت افزایش تفکر منطقی و هماهنگی عضلات
زمان مطالعه: 5 دقیقه
با انجام این بازی به افزایش تفکر منطقی و همچنین هماهنگی عضلات در فرزند خود کمک خواهید کرد.
یک فرد بالغ و رشد یافته تفکر سیستمی، منطقی و دقیقی دارد. ظرفیت استدلالهای ظریف و دقیق همیشه نشان دهنده افراد نابغه و برجسته بوده است، از کارآگاه بزرگ شرلوک هولمز تا نخبگان تجارت در دنیای امروز، همه از نظر تفکر منطقی قابل تحسین میباشند.
بنابراین در حال حاضر بسیاری از والدین جوان که به طور معمول دارای تحصیلات عالی نیز میباشند به طور چشم گیری نگران پرورش تفکر منطقی در کودکشان هستند.
مقاله حاضر به دنبال پاسخ گویی به این سؤال است که ”چگونه میتوان کودک را در بالا بردن توانایی تفکر منطقی و فهم و درک آن یاری نمود؟ ”
روان شناسان کودک معتقدند که کودک از حدود سه سالگی قادر به ایجاد تفکر منطقی انتزاعی است.
این بدان معنا نیست که پدران و مادران فکر کنند که دیگر نیازی به آموزش مهارتهای تفکر منطقی ندارند. به اعتقاد دانشمندان باید جهاد آموزش تفکر منطقی به کودکان هر چه زودتر آغاز گردد.
زمانی که کودک شروع به حرف زدن نموده و ارتباط با دیگران بیشتر نمود پیدا میکند، بهترین زمان برای آموزش تفکر منطقی انتزاعی است. برای اینکه والدین بتوانند آموزش مؤثری برای کودکشان داشته باشند باید درک صحیحی از ارتباط بین اطلاعات موجود و عملکرد کودکشان داشته باشند و تاثیر آنها را بر تفکر منطقی کودک بدانند.
سرفصلهای این مقاله
- ایجاد تجربههای واقعی برای آموزش تفکر منطقی
- الف – آموزش طبقه بندی نمودن
- ب- استفاده از ارتباطها
- پ – مرتب نمودن
- ت- روشهای مکانی
- تمرینهای منطقی و پیدا کردن اشتباهها
- برای افزایش تفکر منطقی در کودکان خود میتوانید کتابهای زیر را تهیه نمایید:
- راهکارهای ایجاد تفکر منطقی در کودک (نسخه pdf)
- مسیر ایجاد تفکر انتقادی (نسخه pdf)
ایجاد تجربههای واقعی برای آموزش تفکر منطقی
متخصصان کودکان پیش دبستانی و روان شناسان کودک چندین روش مؤثر برای رشد و توسعه تفکر کودکان ارائه نمودهاند. این روشها میتوانند توانایی تفکر منطقی کودک را در زندگی روزانهاش بهبود بخشند.
الف – آموزش طبقه بندی نمودن
بهترین راه برای رشد تفکر منطقی کودک آموزش پیدا کردن روابط بین اشیا و سعی در طبقه بندی نمودن آنها است. این آموزش میتواند به صورت دسته بندی موضوعات مختلف مثل شکل، جنس، رنگ، اندازه، کاربرد و …
مادر میتواند عکس یک کتاب را به کودک نشان دهد و از وی بخواهد که گروههای مختلف را در کتاب مشخص نماید. برای مثال: چه افرادی؟ چه گیاهانی؟ چه حیواناتی؟ چه لوازم و وسایلی؟ به همین ترتیب پس از آن مشاغل یا لوازم مختلف و… را میتوان دسته بندی نمود.
در این فرایند والدین باید با توجه به علاقه و سن کودک پایه و اساسی برای طبقه بندی در نظر بگیرند. این عمل میتواند منجر به افزایش تمرکز کودک بر روی جزئیات ظریف و افزایش قدرت مشاهده وی نیز گردد.
ب- استفاده از ارتباطها
عامل اصلی تفکر منطقی یافتن روابط داخلی در هر موردی است. در زندگی روزانه والدین میتوانند از انواع موارد ساده در خانه که کودک با آنها رابطه دارد برای بالا بردن استدلال منطقی وی الهام بگیرند.
برای مثال در زمان شام مادر میتواند از فرزندش سؤال کند ” چرا کاسه این گونه ساخته شده است؟ آیا به این دلیل است که اگر گوشه دار بود سخت شسته میشد؟ ” یا بعد از شام پدر و کودک در کنار هم جلوی آینه بایستند و پدر سؤال کند ”کی کوتاهتر است؟ کی بلندتر است؟”
بچهها معمولاً پاسخهای درستی میدهند و چیزهایی هم به پدر میگویند.
این روش یک راه اثربخش شناخته شده در گسترش روابط بین چیزهایی که کودک آنها را میشناسد است. از این روش برای کشف روابط در جهان طبیعت و محیط پیرامون کودک میتوان استفاده نمود. با این کار پدر و مادرها میل به اکتشاف در آینده را در کودک ایجاد نمایند.
پ – مرتب نمودن
درک مفهوم ترتیب، نه تنها به بهبود مهارت خواندن در کودک و توانایی یادگیری وی در آینده کمک میکند بلکه به عنوان یک راه مهم در آموزش تفکر منطقی به کودک مطرح است.
زمانی که ما مفاهیم بزرگ و کوچک، دور و نزدیک، … که میتوانند معکوس هم شوند را به کودک آموزش میدهیم، در واقع به درک کودک از مفاهیم اول، دوم، سوم و دیگر اعداد ترتیبی کمک مینماییم. در واقع مفهوم اصلی اعداد را کودکان این گونه درک مینمایند.
بسیاری از کودکان دو تا سه ساله به راحتی اعداد یک تا ده را میشمارند ولی درک واقعی از آنچه بیان میکنند ندارند و فقط محفوظاتشان را ارائه میکنند.
بنابراین والدین باید مفهوم واقعی آمار و ارقام را به تدریج به کودک انتقال دهند. بیان یک پسر، دو گربه، سه گل، بیان اعداد با اشاره انگشتان دست به عبارت دیگر “شمارش خاموش” به رشد تفکر منطقی کودک منجر میگردد.
علاوه بر این پدر و مادرها باید فرزندشان را در درک اعضای گروههای مختلف اعم از گروههای بزرگ و کوچک یاری دهند. به طوری که کودک به درک خاصی از هر گروه و قسمتهای اصلی آن دست یابند و اینکه یک گروه بزرگ شامل گروههای کوچک بسیار زیادی است و ترکیب گروههای کوچک است که گروههای بزرگ را ایجاد مینماید.
برای مثال: مردم، کودکان، نوزادان، گیاهان، درختان، درخت سیب
ت- روشهای مکانی
برخی والدین تمایل دارند که مفاهیم مکانی و فضایی مانند ” بالا و پایین، چپ و راست، داخل و خارج، جلو و پشت، …” را از بدو تولد به کودکشان یاد دهند. این در حالی است که این کار خیلی موفقیتآمیز نیست.
در زندگی روزانه پدر و مادر از هر فرصتی برای آموزش مفاهیم فضایی به کودک استفاده مینمایند. مثلاً در زمان آماده کردن شام مادر به کودک میگوید” مجلهها را از روی میز بردار” یا قاشق را داخل کاسه بگذار” با این حال آموزش مفاهیم چپ و راست نباید با عجله و اجبار صورت پذیرد.
بیشتر کارشناسان معتقدند که کودکان در سن ۵ الی ۶ سالگی قادر به تمایز میان چپ و راست میباشند.
تمرینهای منطقی و پیدا کردن اشتباهها
در واقع افزایش توانایی تفکر منطقی کودک برای پدر و مادران دست یافتنی است. ما میتوانیم با بازی اشتباه را پیدا کن با کمترین تلاش بازیهای زیادی ایجاد نماییم.
به عنوان مثال پدر و مادر داستانهایی را با توجه به سن کودک تعریف نمایند که در آنها اشتباههایی وجود دارد مثلاً “در یک روز سرد زمستانی پدر به شدت عرق کرده بود” یا “در یک روز آفتابی پسر کوچولو برای رفتن به مهد بارونی پوشید” و… اجازه دهید که کودک اشتباه داستان را پیدا کند.
با این تمرینها شما میتوانید به هدف خود که پرورش تفکر منطقی فرزندتان است دست یابید. ما نیز سعی مینماییم با ارائه داستانهایی که به تفکر منطقی کودک منجر گردد، شما را در این راه یاری نماییم.
از امروز به فکر پرورش ذهن و یادگیری بهتر و نیز بالابردن هر چه بیشتر دقت و تمرکز فرزندان عزیزتان باشید. تا فردایی روشن برای او و جامعه خود رقم بزنید.
دیدگاهتان را بنویسید