نقش فرمان ذهنی در تربیت کودک
زمان مطالعه: 5 دقیقه
“آنتونی رابیز”، نویسنده کتابهای جالب و پرفروش (به سوی کامیابی) در یکی از سمینارهای خود مثالی زیبا میآورد که خوب است قبل از طرح نقش فرمان ذهنی، برای روشن شدن مطلب، اشارهای داشته باشیم با این مثال:
پدری به فرزندش میگوید: “برو از آشپزخانه، نمکدان را بیاور”، بچه بی درنگ میگوید: “نیست” یا نمیتوانم پیدا کنم” و…..
پدر میگوید: “تو برو، پیدا میکنی”
بچه پاسخ میدهد: “میدانم که پیدا نمیکنم ولی میروم”
بچه به آشپزخانه میرود و تمام آشپزخانه را میگردد اما نمکدان را پیدا نمیکند. پدرش به آشپزخانه میآید و خیلی زود میگوید: “نمکدان که اینجاست! جلوی چشمت بود، چطور ندیدی؟”
بچه متعجب و متحیر میماند که چرا با تمام جستجوی خود، نمکدان را که جلوی چشمش بود، پیدا نکرده است!
در این داستان که شاید در خاطره شما هم به نوعی مستند باشد، واقعیت چیست؟ چرا بچه نمکدان را پیدا نمیکند؟
واقعیت این است که این بچه قبل از آنکه به دنبال نمکدان برود بارها به خود گفت: نیست، نمیتوانم پیدایش کنم.
یعنی به ذهنش فرمان داد: نمکدان را پیدا نکن! مغز بچه این فرمان را دریافت کرد. حالا بچه به آشپزخانه میرود و به جستجو میپردازد اما با آنکه نمکدان در میدان دیدش قرار دارد، آن نمیبیند یعنی مغز، برنامه قبلی دارد که آن شناسایی و پیدا نکند و به همین خاطر، به اصطلاح آن را پس میزند.
سرفصلهای این مقاله
- مغز بچه، مانند یک ماشین، فقط فرمانی را که بچه به او داده بود، اجرا میکند.
- وقتی این فرمانها را به ذهن خود میدهید، در واقع به آن، این برنامه را دادهاید که: هیچ چیز یاد نگیر.
- با توجه به همه این نکات که گفتیم، شما از این پس:
- کتابهای انتشارات فرزام برای پرورش فرزندانی توانمند:
- راهکارهای افزایش حافظه فعال(نسخه pdf)
- فرزند بادقت من: راهنمای والدین و مربیان(نسخه pdf)
- باهوش خوش رو(نسخه چاپی)
- باهوش خوش اخلاق(نسخه چاپی)
مغز بچه، مانند یک ماشین، فقط فرمانی را که بچه به او داده بود، اجرا میکند.
نقش فرمانهای ذهنی در تمام موفقیتهای زندگی و از جمله موفقیتهای تحصیلی بسیار مهم است.
قبل از اینکه به کلاس بروید، برای خود هدف تعیین کنید. به ذهن خود بگویید که چرا به کلاس میروید، آیا فقط برای اینکه برایتان غیبت ثبت نشود میروید؟ آیا برای خندیدن میروید؟ آیا برای چرت زدن میروید؟ و یا اینکه قصد دارید چیزی را بفهمید و یاد بگیرید؟ اگر این طور است دقیقاً برای خود مشخص کنید که میخواهید چه چیز را یاد بگیرید و در جستجوی چه هستید؟
همین برنامه ذهنی که قبل از کلاس به خود میدهید، تمام فعالیتهای شما را در کلاس پیرو خود میسازد.
بنابراین کلاس را جدی بگیرید و قبل از حضور در آن به ذهن خود برنامهای جدی بدهید. دقیقاً مشخص کنید که میخواهید چه چیزی از این کلاس یاد بگیرید.
این موضوع به موفقیت شما بسیار کمک خواهد کرد.
یادتان هست که در تعیین هدف، گفتیم هدف باید جزئی، روشن و دقیق باشد. پس به ذهن فرمانهای کلی ندهید.
نگویید میروم که مطلبی بیاموزم. دقیقاً به ذهن خود بگویید که چه مطلبی را میخواهید بیاموزید. درخواستی مشخص از ذهن خود داشته باشید.
مثلاً به خود بگویید:
امروز میخواهم بفهمم واقعاً چرا و چطور رعد و برق ایجاد میشود؟
امروز میخواهم بدانم چطور میتوان از یک عدد اعشاری، جذر گرفت؟
امروز میخواهم بدانم غده هیپوفیز چه کارهایی را در بدن ما به عهده دارد؟
و….
هدف خود را از حضور در کلاس با صدای بلند یا در ذهن خود، برای خود کاملاً مشخص سازید.
فرمانهای ذهنی منفی و مخرب به ذهن خود ندهید. مثلاً همان فرمان “امروز به کلاس میروم که بخندم” یا بروم ببینم چه می شود” یا بروم که غیبت نخورم” و……
وقتی این فرمانها را به ذهن خود میدهید، در واقع به آن، این برنامه را دادهاید که: هیچ چیز یاد نگیر.
وقتی هدف خود را از حضور در کلاس، خندیدن معرفی میکنید، تمام فکر شما به رویدادهای طنزآمیزی که در کلاس پیش میآید، متمرکز میشود و یا سرگردان به هر موضوعی واکنش نشان میدهید و توجه میکنید و قادر نیستید بر درس که مسلماً هدف اصلی حضور شما در کلاس است، تمرکز پیدا کنید.
یک عده هم هستند که وقتی به سمینار یا سخنرانی یا همین کلاس درس میروند، به خود فرمان ذهنی ایراد گرفتن از استاد یا سخنران را میدهند. ”ببینیم چقدر ایراد دارد” چند اشتباه میکند”و…..
افرادی که در یک جلسه سخنرانی یا کلاس درس حضور دارند، شرایط نسبتاً یکسانی دارند، اما چرا برداشت آنها از کلاس متفاوت است؟
علت آن است که فرمانهای ذهنی ابتدایی حضورشان در کلاس با هم فرق داشته است. یکی از کلاس بیرون میآید و میگوید: چه نکته جالبی را یاد گرفتم.
یکی میگوید: هیچ فهمیدید که فلان جا چه اشتباهی کرد؟ یکی میگوید: چه حرف خنده داری در فلان لحظه کلاس گفت. و یکی هم میگوید، چه کلاس خسته کنندهای بود. من که فقط چرت زدم و هیچ چیز یاد نگرفتم.
نفر آخر کسی است که یا به خودفرمان چرت زدن داده یا اینکه اصلاً هیچ فرمانی قبل از کلاس به ذهن خود نداده است که حالت دوم معمولتر و شایعتر است.
با توجه به همه این نکات که گفتیم، شما از این پس:
ابتدا در منزل مطالعه اجمالی بر مطالبی که میخواهند تدریس کنند، خواهید داشت. سپس قبل از ورود به کلاس، فرمان ذهنی دقیقی را به مغز خود میدهید و ذهن خود را از حضور در کلاس هدفدار میکنید.
بعد از ورود به کلاس، حتی الامکان در ردیفهای جلو مینشینید و مانند یک شنونده فعال به درس گوش میدهید و یادداشت برداری میکنید. اگر هم سوالی داشتید یا در طول کلاس میپرسید و یا آن را ثبت میکنید و در آخر کلاس از معلم سوال میکنید.
به این ترتیب شما حضور متمرکز و فعال و مثمری در کلاس خواهید داشت و درصد مهمی از یادگیری مطلب را همان سر کلاس به دست خواهید آورد.
دیدگاهتان را بنویسید