مهارت حل مساله در کودکان و نوجوانان
زمان مطالعه: 1 دقیقه
حل مساله یک نوع تفکر کاربردی است و میتوان آن را با دو نوع دیگر تفکر یعنی تفکر خلاق (واگرا) و تفکر انتقادی (تحلیلی) مقایسه کرد. این سه نوع تفکر رابطهی درونی نزدیکی با یکدیگر دارند.
تفکر خلاق و تفکر انتقادی در اصل صورتهای مختلف تفکر پژوهشی هستند که ممکن است به دو صورت «پژوهش برای پژوهش» یا «پژوهش به منظور کاربرد در حل مساله» انجام شوند. توانایی کودک در به کارگیری تفکر برای حل مسالهها، کلید موفقیت در زندگی او خواهد بود.
منافع زودرس بسیاری نیز وجود دارد که در گرو این هستند تا کودکان را مساله گشا تربیت کنیم.
سرفصلهای این مقاله
فعالیتهای ناظر به حل مساله باعث تحریک و توسعهی مهارتهای مربوط به تفکر و استدلال میشود.
این فعالیتها دانش کودک درباره ی ارتباطها و امور واقع را متناسب کرده، آن را کاربردی میکنند. کسب نتیجههای خوب به پرورش اعتماد به نفس و قابلیتهای کودک کمک میکند. و نگرش «من خودم به تنهایی میتوانم این مساله را مورد بررسی قرار دهم» را در او به وجود میآورد.
این فعالیتها فرصتهایی را هم برای کودکان ایجاد میکنند تا ایدههای خود را با دیگران در میان بگذارند. و همکاری ثمربخش با دیگران، یا به عبارت دیگر رویکرد «بیا با هم این مساله را حل کنیم» را فرا بگیرند.
برای بررسی اینکه آیا کودک یا نوجوان یک فرایند علمی یا مفهوم اصلی یکی از حوزههای دانش را درک کرده است. هیچ روشی بهتر از این نیست که ببینیم آیا او میتواند از آن آموختهها در حل مساله استفاده کند یا خیر. از طریق به کار گرفتن مهارتها و دانستهها توسط کودک، یک بازخورد حاصل میشود.
کار کردن بر روی مسالههای عمومی و متعارف میتواند راهی باشد برای اینکه سوار بر قایق شده، تجربههای مختلف را که چون جزیرههایی پراکنده و غیرمرتبط هستند، به هم مرتبط کنیم و از این طریق شبکهی تفکر را توسعه دهیم.
دیدگاهتان را بنویسید